به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «ایالات متحده در حال آمادهسازی پیشنویس قطعنامهای تازه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.» این ادعای مطرح شده از سوی رویترز، شروع گمانهها، تهدیدها و تحلیلها درباره نشست روز نوزدهم شورای حکام آژانس است، نشستی که در آن قرار است اعضای این نهاد یکی از حساسترین گزارشهای خود درباره یکی از حساسترین پروندههای مورد بررسی خود را منتشر خواهد کرد.
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تایید انتشار این گزارش درباره محتوای آن گفت: «این گزارش جامع خواهد بود و قرار است یک گزارش کامل فنی باشد.»
گروسی همچنین با اشاره به حضور «ماسیمو آپارو» یکی از معاونان خود در ایران از برگزاری تعدادی جلسه فنی در آینده نزدیک خبر داد و گفت: ما به روند خود برای روشن کردن تعدادی از مواردی که ایران در مورد آنها پاسخهای کافی به ما نداده است ادامه خواهیم داد اما تاکنون نتوانستهایم این توضیحات را دریافت کنیم.»
گرچه تهران امیدوار است ادامه این گزارش «جامع» از وضعیت همکاریها با آژانس، مبتنی بر واقعیات و نه دادهها و فشارهای سیاسی باشد اما به توصیف منابع مطلع، این گزارش سختگیرانه و انتقادی تنظیم شده و در آن ادعاهای پیشین درباره برخی مکانهای غنیسازی و دیگر فعالیتهای هستهای ایران تکرار شده است.
آغاز زودهنگام فضاسازی رسانهای/ گزارش جامع چه خواهد بود؟
آذرماه ۱۴۰۳ (نوامبر ۲۰۲۴) شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای (IAEA) در نشست فصلی خود به «رافائل گروسی» مدیرکل این آژانس ماموریت داد تا بهار آینده گزارشی درباره سؤالاتی که به ادعای آنها بیپاسخ است، ارائه دهد. «گزارش جامع» هفته آینده قرار است، به صورت تفصیلی درباره همکاری ایران با آژانس و کیفیت آن اظهارنظر کند. این درخواست از مدیرکل در حالی مطرح شد که تهران در آن مقطع و در سفر گروسی به تهران بیشترین میزان همکاری با آژانس را انجام و افزایش سطح همکاری را پیشنهاد داد اما صدور قطعنامه به نوعی جواب منفی شورای حکام به حسننیت تهران بود که به تحریک آمریکا و تروییکای اروپا صورت گرفت.
تکرار ادعاها در قطعنامه پنجم (پس از چهار قطعنامه سالهای ۲۰۲۰،ژوئن و نوامبر ۲۰۲۲و ۲۰۲۴) شورای حکام و تاکید بر این ادعا که تهران همکاری لازم را در حل مسائل پادمانی ندارد و باید به صورت کامل با آژانس همکاری کند در حالی صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران از سال ۲۰۱۹ در مکاتبات با این نهاد و همکاری برای انجام بازرسیهای آن، بیشترین سطح همکاری و تعامل را داشته است.
اهمیت گزارش جامع درباره فعالیتهای هستهای ایران اما به دلیل تکرار این موارد نیست و نگرانی اصلی زمانی آغاز میشود که این گزارش ابزار غرب برای فشار بر تهران در میانه مذاکرات با آمریکا و احتمالا بهانهای برای فعالسازی «مکانیسم ماشه» در ماههای آینده خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران پیش از این و در دو مقطع سالهای ۱۳۸۴ (مارس ۲۰۰۶)،۱۳۹۴ ( ۲۰۱۵) تجربه تهیه گزارش جامع آژانس از فعالیت های هستهای خود را داشته است که تجربه نخست منجر به ارجاع پرونده هستهای ایران از شورای حکام به شورای امنیت و تشدید تنشها و فشارها علیه ایران شد.
بر اساس آنچه در رسانههای غربی درباره جزییات این گزارش منتشر شده؛ اختلاف ایران و آژانس همچنان بر سر دو مکان از سه مکان ادعایی است، سه مکانی که این نهاد هستهای جهانی معتقد است ایران در آنها اقدامات مشکوک هستهای انجام داده اما ایران تأکید دارد که توضیحات لازم در این زمینه را به آژانس ارائه داده و موضوع را بیش از آنکه فنی و حقوقی بداند، سیاسی و حاصل القائات و ادعاهای رژیم صهیونیستی میداند.
آژانس از سال ۹۸ و همزمان با جدیت ایران در افزایش توان هستهای صلحآمیز خود متاثر از برخی اسناد جعلی ارائه شده از سوی بنیامین نتانیاهو اقدام به پرسیدن سوالات پادمانی از تهران کرد، ایران بارها و به صورتهای مختلف و سطوح متنوع به این پرسشها پاسخ داد اما آژانس به دلیل نگاه سیاسی به این موضوع تاکنون آن را به عنوان مسئلهای غیرقابل حل و پروندهای باز نگه داشته و در برخی موارد مدعی بسته شدن برخی از آنها میشود بیآنکه در گزارشهای مستند به همین موضوع اشاره کند. آژانس مدعی وجود موارد اعلام نشده از غنیسازی و وجود اورانیوم غنی شده در لویزان، مریوان ورامین، و تورقوزآباد است.
ایران در پاسخ به پرسشهای آژانس در این زمینه تاکید کرده است که هیچ مکان و کارخانه در مقیاس آزمایشی، اعلام نشدهای طبق موافقتنامه پادمان جامع (CSA) در ایران وجود ندارد. تهران همچنین درباره صحت دادههایی که بنیان ارزیابی آژانس قرار گرفته هم تردید دارد و این موضوع به ویژه درباره تورقوزآباد که مکانی صنعتی بوده، جدی است. جمهوری اسلامی ایران در مکاتبات خود با آژانس بر این مهم تاکید کرده است که به پرسشهای قانونی و مبتنی بر دغدغههای فنی و حقوقی این نهاد نه یکبار که بارها و به اشکال مختلف پاسخ داده است و پاسخ گویی به ادعاهای سیاسی و غیر فنی این نهاد را اعتبارزدایی از آن میداند.
گزارش جامع آینده آژانس با هر جزییاتی منتشر شود، تهران بر اصول خود که بارها آن را به صورت شفاف ارائه کرده است، پایبند خواهد ماند که مهمترین آن پیگیری برنامه صلحآمیز هستهای و آمادگی برای شفافسازی درباره صلحآمیز بودن آن است. با این وجود و پیش از انتشار این گزارش سیل ادعاهای متنوع علیه فعالیتهای هستهای ایران از مکانهای ادعایی تا غنیسازی به راه افتاده است. پس از رویترز که با استناد به گزارش محرمانه و هنوز منتشر نشده آژانس مدعی شده سه مکان و مکانهای احتمالی مرتبط دیگر، بخشی از یک برنامه ساختاریافته و اعلامنشده هستهای در ایران بودهاند، خبرگزاری آسوشیتدپرس هم مدعی شده که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی برای اعضای شورای حکام اعلام کرده است که ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران با غلظت ۶۰ درصد، افزایش یافته و به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسیده است. این فضاسازی رسانهای را ادعای آمادهسازی پیشنویس قطعنامه علیه ایران از سوی آمریکا تکمیل کرده و به نظر میرسد تا هفته منتهی به نشست باید منتظر افزایش ادعاها و گمانههای متنوع باشیم.
چرایی افزایش فشار بر ایران و تردیدها درباره نتیجهبخشی آن
ارجاع احتمالی پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، دومینویی است که آغاز آن با اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای اما پایان آن با آنها نخواهد بود. بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایرانی که از زمان برجام تلاش کرده است تا این رویه ناعادلانه را از بین ببرد، چندان خوشایند نبوده و ایران را به نوعی از سازوکارهای بینالمللی و حقوقی ناامید کرده و حق هرنوع واکنشی را برای تهران محفوظ میدارد.
اینکه اما چرا نهاد بینالمللی چون آژانس هستهای تا این اندازه از رسالت خود فاصله گرفته محل سوال است. اگر هدف آژانس، تروییکای اروپا و آمریکا از بالا بردن شمشیر داموکلس علیه ایران، متقاعد شدن تهران برای رهاسازی غنیسازی و صنعت هستهای باشد که نشان میدهد این گروه با وجود بیش از ۳ دهه تجربه کنش و واکنش با تهران هنوز اصول بنیادین در تفکر سیاست خارجی ایران را نمیدانند.
برای تهران غنیسازی به تعبیر «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه اساسا موضوعی فانتزی نیست که قابل چشمپوشی باشد. غنیسازی به واسطه هزینههای مادی و معنوی بسیاری که برای جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته درپی داشته است موضوعی فراتر از ماده و اورانیوم و راکتور است و از این رو آژانس، آمریکا و اروپا برای درک نگاه تهران به این مسئله نه سایتهای هستهای که مفهومی چون غرور و عزت را باید درک کنند. فشار بر ایران نتیجهای جز تکرار روندی دو دهه قبل نداشته و این باید جامعترین دستور کار آژانسبینالمللی انرژی اتمی باشد، به ویژه اگر در پی رسیدن به توافقی با ایران هستند.