به گزارش ایرنا، این روز، بهانهای برای نگریستن به چشمان کودکانی است که در حسرت نان و نوازش پدر، شب را به صبح میرسانند؛ برای دستان مادرانی که زیر بار قضاوت و فقر، پینه بستهاند و به خانههایی که سقفشان از بیپناهی ترک خورده است.
زندان، تنها دیوارهایی بلند و درهایی بسته نیست؛ سایهای است که بر زندگی خانوادهای میافتد و آرامش را از آن میستاند.
وقتی سرپرستی به بند میرود، نان از سفره میرود، عزت از خانه رخت برمیبندد و کودکی بیپناه در میان پرسشهای بیپاسخ میماند.
این حکایت خانوادههای زندانیان است؛ آنان که نه گناهی مرتکب شدهاند و نه حکمی علیهشان نوشته شده، اما بار سنگین فقر، تنهایی و طردشدگی را به دوش میکشند.
مریم زنی ۳۶ ساله از آققلا، با چشمانی اشکبار میگوید: «شوهرم به جرم بدهی، زندان است. پسرم هنوز نمیداند چرا پدرش نیست. روزی که بسته معیشتی به دستم رسید، دخترم از دیدن چند شیرینی چنان شاد شد که گویی جهان را به او بخشیدهاند.»
حمیده، مادری تنها از کردکوی از روزهایی میگوید که برای نان، وسایل خانه را گرو میگذاشت: «فقر، تلختر از زهر است. وقتی خیرین برایمان سرپناه آوردند، انگار جان تازهای به خانهمان دمیده شد.»
رضا، نوجوانی ۱۵ ساله از گرگان، با صدایی لرزان آرزو میکند: «میخواهم درس بخوانم، اما کار امانم نمیدهد. روزی که دفترچه بیمه گرفتم، احساس کردم کسی ما را میبیند.»
عبدالله، پیرمردی ۷۰ ساله از روستای یلمهخندان آققلا، با دستان پینهبسته میگوید: «نوهام بیمار بود و پول دارو نداشتیم. انجمن، بخاری و دارو آورد. نوههایم گفتند: دیگه سردمون نیست. به ما امید دادند.»
سحر، دختری جوان از بندرترکمن، که با کمکهزینه انجمن به دانشگاه بازگشت، میگوید: «هر بار روپوش سفید پرستاریام را میپوشم، حس میکنم کسی به من ایمان داشت.»
این صداها، تنها نجواهایی از میان هزاران هستند؛ فریادهایی که اگر شنیده نشوند، در دل جامعه زخمی میگذارند.
پلی از مهربانی به سوی زندگی
انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان گلستان، با همت خیرین و همراهی دادگستری، چون نسیمی حیاتبخش، به خانههای خاموش امید میبرد.
حیدر آسیابی، رییس کل دادگستری گلستان گفت: زندانی در زندان، آسایش دارد؛ اما خانوادهاش زیر سقفهای ترکخورده، در سرما و بیپناهی، مجازات میشود. یک آبنبات برای کودکی که ماهها شیرینی نخورده، گویی جان دوباره است.
محمود اسپانلو، دادستان گرگان و رییس هیات مدیره انجمن هم گفت: کمک خیرین، فقط نان نیست، نجات است. خداوند، مهربانیاش را از دستان نیکوکاران به این خانوادهها میرساند.
انجمن، هزار و ۱۲۸ خانوار با بیش از چهار هزار و۱۲۰ نفر را تحت پوشش دارد که هزار و ۳۲۸ نفر از آنان زیر خط فقر مطلقاند.
در سال گذشته،۲۰۰ خانه بازسازی شد،۵۰۰ دانشآموز به تحصیل بازگشتند، و هزار بسته معیشتی میان خانواده زندانیان گلستان توزیع شد. این تلاشها، نهتنها گرسنگی را تسکین میدهد، بلکه کرامت انسانی را به این خانوادهها بازمیگرداند.
فراتر از دیوارهای زندان
رنج خانوادههای زندانیان، تنها به فقر خلاصه نمیشود. آنان با زخمهای عاطفی، تربیتی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند. مادران تنها، زیر بار قضاوت جامعه، از کار و آبرو محروم میشوند.
کودکان، در معرض ترک تحصیل و آسیبهای اجتماعیاند و برخی مادران حتی از مرخصی همسر زندانیشان میترسند، مبادا او کمکهای خیرین را برای اعتیاد خرج کند.
این مشکلات، ریشه در مسائل بزرگتری دارد: فقر اقتصادی که به جرایم مالی دامن میزند، قوانینی که گاه برای بدهکاران مالی سختگیرانه است و نبود برنامههای کافی برای بازپروری اجتماعی به گفته کارشناسان، پیشگیری از جرایم مالی و حمایت از خانوادهها میتواند چرخه جرم را بشکند.
روز نسیم مهر، نهتنها یک مناسبت، که آوایی برای بیداری وجدان جمعی است. این روز، دعوتی است برای پیشگیری از جرم، توانمندسازی خانوادهها و بازسازی پیوندهای اجتماعی. جشن نسیم مهر که با ابتکار دادگستری و اداره کل زندانهای گلستان برگزار میشود، بیش از یک مراسم است؛ گامی است برای بازگرداندن امید به خانههای فراموششده.