وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
 تهران- ایرنا- هنگامی که نفت از چاه شماره یک در مسجدسلیمان فوران کرد، طلوعی دیده شد که افق ایران را برای همیشه تغییر داد و آن را به مرکز توجه جهانیان بدل کرد. از آن پس همه‌چیز در این سرزمین بوی نفت گرفت؛ از خاک تا سیاست، از مردم تا سرنوشت.

«پیشینیان ما گفته بودند که نفت نشان از آشفتگی‌ها و درگیری‌ها دارد. هر که نفت در خواب بیند به مصیبتی گرفتار آید. نفت مال حرام بی‌سرانجام است. بدنامی دارد و عاقبت ندارد. خواب نفت، خبر می‌دهد که گرفتاری سیاسی (نائبه من سلطان) در راه است! ما می‌گفتیم این حرف‌ها خرافات است. می‌گفتیم که این مدعیان تعبیر خواب در دنیای قدیم گرفتار اوهام خویش بوده‌اند. نفت و فساد و بدبختی؟ نفت و جنگ و زد و خورد؟ این حرف‌ها یعنی چه؟ اما آنگاه که در اوایل قرن بوی نفت از این منطقه برخاست، دیدیم که پیران ما راست می‌گفته‌اند و آنگاه که در اواخر قرن درهای دوزخ بر فراز خلیج فارس باز شد و غریو سهمگین آتشبارها و نهیب سقوط موشک‌ها سایه وحشت و مرگ را بر آب‌های نیلگون افکند، همه ماهیان دریا و اشتران صحرا و نخلستان‌های بصره و نیزارهای بطایح نیز دریافتند که نفت چگونه ممکن است به جنگ و زد و خورد و آفت و بلا تعبیر شود». جملاتی که «محمدعلی موحد» در مقدمه «خواب آشفته نفت» به کار می‌برد و به خوبی نشان می‌دهد این ماده سیاه را باید طلای سیاه دانست یا بلای سیاه؛ ماده سیاهی که سال‌هاست تاریخ و تحولات ایران را درگیر خود کرده است.

روزگاری نه چندان دور هنگامی که چاه شماره یک در میدان نفتون مسجدسلیمان پس از هفت سال حفاری بالاخره فوران کرد شاید تنها انگلیسی‌ها می‌دانستند چه حادثه‌ای رخ داده است آنان با شور و شعف گرد چاه حلقه زدند و به پایکوبی پرداختند. همان‌هایی که تا پیش از ملی شدن نفت چاه‌ها را رها نکردند، بهره‌بردارانی که نفت را نه سیاهی بلکه طلایی دیدند گرانبها و ثروت‌زا. همان‌جا بود که نخستین جدال‌ها و رقابت‌های خونین قدرت در سایه دود چاه‌های نفت شکل گرفت؛ رقابت‌هایی که تاریخ خاورمیانه را تا به امروز دستخوش دگرگونی کرده‌اند.

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
نخستین تاسیسات نفتی در جنوب ایران

نخستین چاه نفت چگونه حفر شد؟

پیش از آن‌که صدای قطارهای باری و دکل‌های حفاری جنوب ایران را زیر و رو کند، گروهی از باستان‌شناسان فرانسوی به رهبری ژاک دمرگان، سودای کشف گنجینه‌های کهن را در سر داشتند. آن‌ها آمده بودند تا رد پای سفال و سکه را در لایه‌های خاموش خاک بجویند اما آنچه یافتند چیزی فراتر از انتظارشان بود: ردی از مایعی سیاه، غلیظ و مرموز که هنوز نامش برای بیشتر مردم ناآشنا بود؛ نفت.

خبر این کشف آهسته و بی‌صدا در مرزهای جنوبی پیچید و به گوش یکی از مأموران گمرک ایران رسید. از آن‌جا همچون جرقه‌ای در باد راهی پاریس و سپس لندن شد تا سرانجام در گوش ویلیام ناکس دارسی، سرمایه‌دار جاه‌طلب بریتانیایی طنین‌انداز شود. مردی که رؤیای تصاحب «طلای سیاه» را در سر می‌پروراند. دارسی پس از بررسی اولیه زمین‌شناسانی را رهسپار ایران کرد تا اسرار لایه‌های پنهان زمین را فاش کنند. یکی از آنها «جورج برنارد رینولدز» بود او که تجربیاتی در زمینه حفاری نفت در مناطق نفت خیز سوماترا داشت در پایان سال ۱۹۰۲ میلادی عملیات حفاری اولین چاه در چاه سرخ واقع در قصر شیرین و همچنین شاردین‌ رامهرمز را آغاز کرد و همزمان مقدمات حفاری در منطقه نفتون مسجد سلیمان را مهیا ساخت.

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
نسل اول کارگران نفت در کنار رینولدز

نخستین گام در قصرشیرین ناکام ماند اما دارسی مردی نبود که با یک شکست میدان را ترک کند. جست‌وجو به سوی خوزستان چرخید؛ سرزمینی که خاکش سال‌ها بعد از بوی نفت اشباع شد و سرانجام در صبحی گرم در پنجم خردادماه ۱۲۸۷ شمسی در مسجدسلیمان چاه شماره یک به نفت رسید.

سِر آرنولد ویلسون، افسر و دیپلمات بریتانیایی آن لحظه را چنین توصیف می‌کند: «۲۶ ماه مه ۱۹۰۸ بود. در چادرم بیرون اردوگاه آرمیده بودم که صدای هیاهویی غیرعادی بیدارم کرد. به‌سوی چاه دویدم. فوران عظیم نفت همچون فواره‌ای سیاه‌ رنگ، تا ارتفاع ۱۵ متر بالا می‌رفت. حفاران ایرانی در میان سرفه‌هایی ناشی از گازهای متصاعد، با شگفتی و ترس عقب می‌رفتند. چشم‌ها نمی‌دانستند آنچه می‌بینند، نعمت است یا نفرین.»

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
حفر نخستین چاه‌ها در ایران

آن روز نفت نه فقط از دل زمین که از دل تاریخ ایران سر برآورد. طلوعی که افق کشور را برای همیشه تغییر داد و منطقه‌ای خاموش را به مرکز توجه جهانیان بدل کرد. از آن پس همه‌چیز در جنوب ایران بوی نفت گرفت؛ از خاک تا سیاست، از مردم تا سرنوشت.

نفت چه بر سر مسجد سلیمان آورد؟

با فوران چاه شماره یک نفت در مسجدسلیمان ورق تاریخ منطقه برگشت. مردم که پیش‌تر با کشاورزی و دامداری روزگار می‌گذرانده‌اند ناگهان با صنعتی مدرن روبه‌رو شدند. این طلوع فرصتی شد تا بختیاری‌ها توانایی‌های خود را به محک بزنند. دکتر «یانگ» عضو تیم حفاری در ستایش از هوش و استعداد آنان می‌نویسد که چگونه فرزندان مردانی که هرگز پشت فرمان ننشسته بودند به سرعت کار با موتور و ماشین را آموختند.

نخستین برخورد مردم بومی با نفت نه در قامت مهندس یا تکنسین بلکه در نقش محافظان چاه‌ها و تاسیسات بود. بدون رضایت و توافق با سران ایل بختیاری ورود به این سرزمین ممکن نبود. از همین رو نخستین قراردادها بسته شد؛ لیره‌های انگلیسی طعم تازه‌ای داشتند. شرکت نفت بختیاری با سه درصد سهام برای خان‌ها تأسیس شد. به‌تدریج مردم محلی از حاشیه صنعت به متن آن آمدند. با افزایش استخراج پای خط لوله مسجدسلیمان به آبادان نیز وسط کشیده شد. تصویری که ویلسون از آن سال‌ها ترسیم می‌کند، شگفت‌انگیز است: «در سرزمینی که روزگاری پرنده‌ای هم پر نمی‌زد، صدها کارگر، معمار، مهندس و نجار مشغول ساخت شهری مدرن شده بودند».

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
کارگران بختیاری شاغل در صنعت نفت

فرودگاه، سینما، بیمارستان، باشگاه و آتش‌نشانی، مسجدسلیمان را به نماد مدرنیته نوظهور بدل کرد. شهری که به شهر اولین‌ها معروف شد اما در دل این توسعه اعتراضات کارگری نیز شکلی سازمان‌ یافته یافت. دهه ۲۰ شمسی آغاز خیزش کارگران برای مطالبات حقوقی بود. همه‌چیز اما به نفت گره خورده بود؛ جمعیت، اقتصاد، رفاه و توسعه.

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
منازل ویلایی (بنگله) شرکت نفت ایران و انگلیس، در منطقه چشمه علی، مسجد سلیمان

در دهه ۳۰، بیش از ۶۰ درصد مردم در صنعت نفت کار می‌کردند اما با کاهش تولید از میانه دهه ۴۰ افول نیز آغاز شد. توسعه به میادین جدید رفت؛ سرمایه به سمت جنوب روانه شد و مسجدسلیمان آرام‌آرام به حاشیه رانده شد. در دهه‌های پس از انقلاب دیگر جایی در اولویت صنعت نفت نداشت. ذخایر آن رو به پایان بود، سرمایه‌گذاری بی‌صرفه شده بود و پارس جنوبی تشنه توجه بود.

نفت؛ طلای سیاه یا بلای سیاه؟

کشف نفت در ایران نه فقط نقطه آغاز یک تحول اقتصادی بلکه طلیعه عصری نوین در سیاست و اجتماع این سرزمین بود؛ عصری که با نام «قرارداد دارسی» گره خورد. این قرارداد در سال ۱۲۸۰ شمسی میان ویلیام ناکس دارسی و دولت مظفرالدین شاه بسته شد و بیش از سه‌ چهارم خاک ایران را در انحصار جست‌وجوی نفت قرار داد؛ در ازای مبلغی نقد، سهام و سهم اندکی از سود سالانه. قراردادی که نه‌ تنها بذر وابستگی اقتصادی کاشت بلکه در دهه‌های بعدی بر سرنوشت سیاسی ایران سایه انداخت. اگرچه در پی بحران‌های جهانی همچون رکود بزرگ و کاهش شدید درآمد نفتی، ایران در سال ۱۳۱۱ قرارداد دارسی را یک‌جانبه لغو کرد؛ تصمیمی که با واکنش تند انگلیس و دخالت جامعه ملل همراه شد و در نهایت نسخه اصلاح‌شده‌ای از آن در سال بعد به امضا رسید.

اما این پایان ماجرا نبود؛ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم رقابت انگلیس و شوروی برای نفت و سرانجام شعله‌های خشم مردمی که از سهم ناچیز خود در ثروت ملی خسته بودند، ایران را به مسیر تازه‌ای برد. در مجلس پانزدهم با همت جبهه ملی و چهره‌هایی چون دکتر مصدق، قرارداد الحاقی گس-گلشائیان به بن‌بست رسید. سرانجام در اسفند ۱۳۲۹ مجلس شورای ملی رأی به ملی‌ شدن صنعت نفت داد و چند روز بعد مجلس سنا آن را تأیید کرد؛ لحظه‌ای که نفت دیگر تنها منبع درآمد نبود بلکه تبدیل به پرچم افتخار، مقاومت و استقلال یک ملت شد.

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست

اما کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نشان داد نفت در ایران بازیگر اصلی صحنه سیاسی است؛ حتی دکتر مصدق که به دنبال پایان دادن به سلطه انگلیس بر منابع نفتی بود، در برابر این قدرت‌ها کنار رفت. پس از این کودتا، نخست‌وزیر جدید فضل‌الله زاهدی روابط دیپلماتیک با بریتانیا را از سر گرفت و مذاکرات نفتی آغاز شد که به قرارداد کنسرسیوم انجامید. این قرارداد گرچه بعد از ملی شدن نفت بسته شد، ایران را موظف می‌کرد تا نفت خود را به شرکت‌های بزرگ نفتی غربی بفروشد و به نوعی نفوذ خارجی در صنعت نفت ایران را حفظ کرد.

وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
سربازان انگلیسی در حال پاسبانی از تأسیسات نفتی بریتانیا در ایران

سال‌ها بعد قرارداد کنسرسیوم بازنگری شد و با حضور شرکت‌های بیشتری از غرب سهم ایران در نفت همچنان محدود باقی ماند تا اینکه پس از انقلاب ۱۳۵۷، امتیازات نفتی به شرکت ملی نفت ایران منتقل شد اما سایه سنگین نفت همچنان بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ ایران باقی ماند؛ داستانی که هنوز نمی‌دانیم پایانش طلای سیاه است یا بلای سیاه. نفت، همچنان قصه‌ای پر رمز و راز در تاریخ ایران است.

پی‌نوشت

- سلیمانی، کریم؛ وحیدی‌راد، میکائیل، مذاکرات نفت ایران و انگلیس و تجدیدنظر در قرارداد دارسی در دوره رضاشاه، مجله تاریخ ایران، بهار ۱۳۸۹ - شماره ۶۴.

- شیخ نوری، محمدامیر، سیری در تاریخ نفت ایران از قرارداد دارسی تا ملی شدن صنعت نفت، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ۱۳۶۹ شماره ۱۳۵ و ۱۳۶.

- صادقیان نادعلی، تاملی تاریخی و حقوقی بر قراردادهای نفتی ایران در عصر قاجار، گنجینه اسناد، دوره ۲۰، ۱۳۸۹.

- صادقی، یونس، سندی تازه از اکتشاف نفت در مسجدسلیمان، هفته‌نامه مشعل، شماره ۱۰۹۹.

- عباسی شهنی، دانش، تاریخ مسجدسلیمان، نشر هیرمند، ۱۳۸۲.

- اطهاری، کمال، مسجدسلیمان، شرکت شهری مدنیت‌یافته، نشریه اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۴۷ و ۴۸.

- ملی شدن نفت و ضربه بر پیکره استعمار، خبرگزاری ایرنا، ۲۹ اسفند ۱۳۹۸.

جدیدترین اخبار علم و فناوری خوشه خبر کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار