از رشد کتاب‌های صوتی تا ضرورت سیاست‌گذاری در مواجهه با هوش مصنوعی

از رشد کتاب‌های صوتی تا ضرورت سیاست‌گذاری در مواجهه با هوش مصنوعی

 تاریخ صنعت نشر، روایتی چندلایه و درهم‌تنیده از دگرگونی‌های فناورانه و فرهنگی است؛ روایتی که از نسخه‌های خطی در تمدن‌های باستانی آغاز شد، زمانی که کتاب کالایی کمیاب و گران‌بها محسوب می‌شد. نقطه‌ی عطف این تاریخ را می‌توان در اختراع دستگاه چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ در قرن پانزدهم میلادی جست‌وجو کرد.

این نوآوری باعث شد کتاب‌ها با هزینه‌ای کمتر و در تیراژی بیشتر در دسترس عموم قرار گیرند؛ تحولی که بستر دموکراتیزه‌شدن دانش و زیرساخت‌های نشر مدرن را فراهم آورد.

در قرون پس از آن، با گسترش صنعت چاپ، ناشران به نهادهایی حرفه‌ای برای مدیریت فرایند چاپ، بازاریابی و توزیع کتاب تبدیل شدند. ظهور کتاب‌های جلد شومیز در قرن بیستم، دسترسی عمومی به ادبیات را به‌شکل بی‌سابقه‌ای افزایش و دامنه‌ی نفوذ کتاب را گسترش داد. از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، رواج کتاب‌های الکترونیکی و چاپ دیجیتال، نحوه‌ی تولید و مصرف کتاب را به‌شکل بنیادین دگرگون ساخت. ابزارهایی مانند کتاب‌خوان‌های دیجیتال و تبلت‌ها، امکان دسترسی آنی به کتابخانه‌هایی گسترده را برای خوانندگان فراهم کردند و زمینه‌ساز گذار به نشر دیجیتال شدند. این تحول، همچنین زمینه‌ساز پیدایش پلتفرم‌های خودناشری(Self-publishing platforms) و فروش آنلاین کتاب شد؛ روندی که نقش نویسنده را تقویت و فاصله‌اش با مخاطب را کاهش داد.

به‌تدریج، کتاب‌های صوتی نیز به جریان اصلی بازار وارد شدند و همگام با دیگر فرمت‌های دیجیتال، ساختار سنتی نشر را دگرگون کردند. اکنون صنعت نشر کتاب همانند دیگر بخش‌های صنایع فرهنگی و خلاق، در مواجهه‌ای مستقیم با فناوری‌های نوینی چون هوش مصنوعی قرار دارد؛ فناوری‌هایی که در حال بازآفرینی فرآیندهای تولید، ویرایش، بازاریابی و عرضه محتوا هستند و نویدبخش مرحله‌ای تازه در تاریخ پرفرازونشیب کتاب‌اند. در چنین بزنگاهی، همزمان با رسمیت‌یافتن فناوری‌های نشر در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و اختصاص سالنی مستقل به این حوزه، مجالی فراهم آمده است تا با نگاهی تحلیلی، به ارزیابی روندهای نوظهور فناورانه در صنعت نشر پرداخته شود. این نوشتار با تمرکز بر تحولات کلیدی همچون گسترش نفوذ هوش مصنوعی، رشد بازار کتاب‌های صوتی و ظهور مسائل حقوقی و اخلاقی جدید در زمینه مالکیت فکری و روایت ماشینی، می‌کوشد چشم‌اندازی روشن از فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌روی سیاست‌گذاری در حوزه ترسیم کند.

از نگرانی‌های حرفه‌ای تا ضرورت سیاست‌گذاری

در سال‌های اخیر، فناوری هوش مصنوعی به یکی از کانون‌های اصلی توجه در میان پژوهشگران و فعالان حوزه صنایع فرهنگی و خلاق تبدیل شده است. صنعت نشر و کتاب نیز به‌عنوان یکی از ارکان مهم این حوزه، چه در سطح تولید و بازار و چه در حوزه مطالعات نظری و دانشگاهی، تحت تأثیر این تحول فناورانه قرار گرفته و با پرسش‌های و چالش‌های تازه‌ای پیرامون مالکیت محتوا، کیفیت تولید، بقا و هویت انسانی در زنجیره تألیف و تولید محتوا مواجه است. از منظر برخی از فعالان حوزه نشر، هوش مصنوعی به‌مثابه تهدیدی جدی برای این صنعت تلقی می‌شود. شماری از نویسندگان، مترجمان، طراحان گرافیک و ناشران مستقل، نسبت به پیامدهای احتمالی این فناوری بر آینده نشر و زیست‌بوم گسترده‌تر صنایع خلاق، واکنش‌هایی انتقادی و بعضاً هشدارآمیز ابراز کرده‌اند.

در عین حال، طیفی از ناشران بزرگ بین‌المللی رویکردی متفاوت در پیش گرفته‌اند و با استقبال از ظرفیت‌های هوش مصنوعی، اقدام به راه‌اندازی مراکز تخصصی برای پژوهش، آموزش و یکپارچه‌سازی این فناوری در فرایندهای درون‌سازمانی خود کرده‌اند. به‌طور مثال، شرکت «CHAPTR» که توسط هولسبرینک (Holtzbrinck) تأسیس شده، نمونه‌ای شاخص از چنین مواجهه‌ای است که نشان‌دهنده سیاست همگرایی تدریجی میان فناوری‌های نوین و ساختارهای سنتی صنعت نشر است. البته، افزون بر ملاحظات رویکردی در مسیر پذیرش و به‌کارگیری گسترده‌تر این فناوری در میان ناشران کوچک، موانع دیگری از جمله، محدودیت‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری، زیرساخت‌های فناورانه و فقدان مهارت‌های تخصصی لازم برای بهره‌برداری مؤثر از هوش مصنوعی نیز وجود دارد.

با این‌حال، شواهد موجود حاکی از آن است که گرچه کاربردهای فعلی هوش مصنوعی در صنعت نشر و کتاب هنوز در مقیاسی محدود صورت می‌پذیرد، اما این فناوری به‌تدریج در حال بازتعریف بخش‌هایی از زنجیره ارزش نشر است و ماهیتی تکاملی در تحول سازوکارهای موجود دارد. در این میان، طراحی و بازنگری سیاست‌های فرهنگی مرتبط با حوزه دیجیتال، اصلاح و روزآمدسازی قوانین ناظر بر مالکیت فکری و ملاحظات اخلاقی و همچنین توسعه چارچوب‌های تنظیم‌گری و نظارتی برای پایش کیفیت و اصالت محتوای تولیدشده و شکل‌گیری دستورالعمل‌ها و استانداردهای حرفه‌ای برای استفاده از هوش مصنوعی در فرایندهای نشر، از جمله الزامات راهبردی و بنیادینی است که تحقق بهره‌برداری مسئولانه، هدفمند و پایدار از فناوری‌های هوش مصنوعی را در حوزه نشر و کتاب امکان‌پذیر می‌سازد. در کنار این چارچوب‌های تنظیم‌گر، اقدامات حمایتی نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. نهادهای دولتی و بخش خصوصی می‌توانند از طریق ارائه بسته‌های آموزشی، مشاوره‌ای و حمایتی، به ناشران کوچک و متوسط کمک کنند تا بدون واهمه از عقب‌ماندن یا حذف‌شدن از بازار، با این تحولات همگام شوند.

فرصت‌های اقتصادی و چالش‌های حقوقی کتاب صوتی

در سال‌های اخیر، کتاب‌های صوتی به‌عنوان یکی از پویاترین و پیشروترین بخش‌های در حال رشد در صنعت نشر شناخته شده‌اند. داده‌های منتشرشده از سوی انجمن ناشران آمریکا (AAP) نشان می‌دهد که در ایالات متحده، سهم بازار کتاب‌های صوتی در ماه‌های دسامبر ۲۰۲۴ و ژانویه ۲۰۲۵ از کتاب‌های الکترونیکی فراتر رفته است. در کشور سوئد نیز، کتاب‌های صوتی از نظر سهم بازار، جایگاه برتر را نسبت به کتاب‌های چاپی کسب کرده‌اند و به‌عنوان فرمت غالب مصرف کتاب در این کشور شناخته می‌شوند.

به‌طور کلی، برآوردها نشان می‌دهد که ارزش بازار جهانی کتاب‌های صوتی در حال حاضر حدود ۸.۳۲ میلیارد دلار است و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۱۷.۱۸ میلیارد دلار افزایش یابد. همچنین، طبق پیش‌بینی‌های موجود، تعداد مخاطبان کتاب‌های صوتی تا سال ۲۰۲۹ به حدود ۱.۸ میلیارد نفر خواهد رسید؛ آماری که از گسترش چشم‌گیر این قالب در الگوی مصرف فرهنگی حکایت دارد. با وجود این رشد چشم‌گیر، کتاب‌های صوتی در مقایسه با کتاب‌های چاپی و دیجیتال همچنان در زمره محصولات نسبتاً پرهزینه قرار دارند. این امر عمدتاً ناشی از هزینه‌های بالای تولید اولیه است که شامل دستمزد گویندگان حرفه‌ای، هزینه‌های فنی ضبط در استودیو و دیگر هزینه‌های تولید می‌شود. به همین دلیل، تولید و عرضه کتاب‌های صوتی عمدتاً به مجموعه‌ای محدود از عناوین پرفروش اختصاص یافته و از تنوع گسترده فاصله گرفته است. با این حال، تحولات فناورانه در حوزه هوش مصنوعی، به‌ویژه در زمینه تولید صدای مصنوعی (Synthetic Voice)، این معادله را به‌شکلی اساسی تغییر داده‌اند.

پیشرفت‌های اخیر در فناوری‌های تبدیل متن به گفتار (Text-to-Speech) موجب شده است که سطح کیفیت صدای تولیدشده، به‌ویژه از منظر طبیعی‌بودن و شباهت با صدای انسان، به مرحله‌ای از بلوغ برسد که در بسیاری از موارد، برای مخاطب غیرقابل‌تشخیص باشد. این دستاورد به‌ویژه برای کتاب‌های غیرداستانی که نیازمند پیچیدگی‌های عاطفی و بیانی کمتری هستند، مزیتی چشمگیر محسوب می‌شود. در این راستا، برخی ناشران بزرگ، از جمله هارپرکالینز (HarperCollins)، قراردادهایی با شرکت‌های فناورانه در این زمینه انعقاد کردند. یکی از نمونه‌های شاخص، توافق‌نامه میان این ناشر و شرکت ElevenLabs بود که به موجب آن، مجموعه‌ای از عناوین موجود در فهرست پشتیبان (backlist) انتشارات، با استفاده از فناوری صدای مصنوعی و بدون نیاز به گوینده انسانی، به فرمت کتاب صوتی تبدیل شدند. بدین‌ترتیب، کتاب‌های صوتی دیگر به‌عنوان قالبی لوکس و پرهزینه محدود نشده‌اند، بلکه اکنون در دسترس همه نویسندگان قرار گرفته‌اند و آن‌ها می‌توانند با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، کتاب‌های صوتی با کیفیت و مقرون‌به‌صرفه‌ای برای آثار خود تولید کنند.

انتظار می‌رود که با تداوم این روند، کتاب صوتی به یکی از قالب‌های اصلی و فراگیر تولید و مصرف محتوا در صنعت نشر و کتاب بدل شود؛ قالبی که هم از نظر اقتصادی دسترس‌پذیرتر شده و هم از حیث تنوع فرم‌های بیانی و روایتگری، زمینه‌های تازه‌ای را برای نویسندگان و ناشران فراهم کرده است. این تحولات فناورانه ضمن گشودن فرصت‌های جدید برای توسعه ابعاد اقتصادی این صنعت، پرسش‌های اساسی و بعضاً چالش‌برانگیزی را نیز در حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی و حقوق مالکیت فکری مطرح کرده است. به‌طور مشخص، مسائلی از این قبیل قابل طرح‌اند که: مالک حقوق کتاب صوتی که توسط هوش مصنوعی تولید شده چه کسی است؟ آیا استفاده از صدای شبیه‌سازی‌شده از یک گوینده واقعی، بدون رضایت وی، نقض حقوق فردی یا اخلاقی تلقی می‌شود؟ در پاسخ به این ابهامات، ضروری است که وضعیت حقوقی روایت‌های ماشینی و تمایز آن‌ها از روایت‌های انسانی مشخص گردد و روش تولید کتاب صوتی توسط ناشران شفاف‌سازی شود. همچنین، برای حمایت از حقوق گویندگان انسانی در برابر سوءاستفاده از فناوری‌های شبیه‌ساز سازوکاری ایجاد شود. تنها با چنین سیاست‌گذاری مقتضی است که می‌توان ضمن بهره‌برداری حداکثری از ظرفیت‌های نوظهور، از حقوق مالکیت معنوی، اصالت اثر صیانت کرد.

جمع‌بندی و توصیه پایانی

تحولات فناورانه در حوزه نشر و کتاب، به‌ویژه با محوریت هوش مصنوعی و توسعه کتاب‌های صوتی، اکنون دیگر نه صرفاً چشم‌اندازی دور، بلکه بخشی از واقعیت جاری صنعت نشر در ایران و جهان است. حضور قابل توجه پلتفرم‌ها و ناشران صوتی در سی‌ و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نیز نشانه‌ای روشن از همین روند تکاملی زیست‌بوم نشر دیجیتال ایران است؛ روندی که با همه ظرفیت‌های خود، همچنان در معرض چالش‌های متعددی قرار دارد. واقعیت آن است که ورود فناوری به زنجیره ارزش صنعت نشر، هم امکان‌هایی نو برای گسترش دسترسی، کاهش هزینه تولید و توانمندسازی ناشران و نویسندگان مستقل فراهم کرده و هم الزاماتی تازه در حوزه قانون‌گذاری، تنظیم‌گری، حمایت‌ و آموزش پدید آورده است. برای آنکه صنعت نشر ایران بتواند از فرصت‌های این دگرگونی مستمر بهره‌برداری کند، باید به‌طور هم‌زمان دو رویکرد را دنبال کرد: نخست، تسهیل و تشویق پذیرش فناوری در میان فعالان سنتی نشر، از طریق ارائه بسته‌های آموزشی، حمایتی، مشاوره‌ای و زیرساختی؛ دوم، طراحی و اجرای یک چارچوب حقوقی و سیاستی روزآمد که از یک‌سو زمینه رشد نوآوران، پلتفرم‌ها و استارتاپ‌های نشر دیجیتال را فراهم آورد و از سوی دیگر، از اصالت اثر، حقوق مؤلفان و امنیت حرفه‌ای فعالان این حوزه صیانت کند. بنابراین، توسعه نشر دیجیتال در ایران، به‌ویژه در حوزه‌هایی چون کتاب‌های صوتی و تولیدات مبتنی بر هوش مصنوعی، مستلزم سیاست‌گذاری‌ مناسبی است که زمینه رشد خلاقانه و مسئولانه این زیست‌بوم را فراهم کند.

*کارشناس و پژوهشگر حوزه اقتصاد فرهنگ

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار