نقشه راه پیش روی اروپا برای کمک به مذاکرات ایران و آمریکا

نقشه راه پیش روی اروپا برای کمک به مذاکرات ایران و آمریکا

 تهران-ایرنا- همزمان با تداوم روند مذاکرات میان ایران و ایالات متحده با میانجی‌گری سلطنت عمان، بحث درباره نقش کشورهای اروپایی بخصوص تروئیکای حاضر در ترکیب اولیه ۱+۵ بالا گرفته است.

به گزارش سیاست خارجی ایرنا، «شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا» در نوشتاری در این باره به بررسی فرصت ها و چالش‌های پیش روی اروپا در مسیر پرداخته و می‌نویسد: آمریکا و ایران درگیر یک مسیر مواج دیپلماتیک برای رسیدن به توافق هسته ای جدید هستند که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آن را «بسیار نزدیک» می‌داند.

مقام های کشورهای اروپایی که بیش از دو دهه است که ذینفعان مستقیم مذاکرات هسته ای با مقامات ایرانی بوده اند، این بار از مذاکرات کنار گذاشته شده اند. اروپایی ها اکنون باید تلاش های خود را برای نزدیک شدن به دولت آمریکا دو برابر کرده و نشان دهند که می توانند در مسیر تلاش ترامپ برای رسیدن به توافق با تهران مفید باشند.

خواسته‌های حداکثری مانند غنی‌سازی صفر در ایران مطمئنا مذاکرات را از مسیر خارج می‌کندنویسندگان این مقاله در ادامه به مقام های اروپایی پیشنهاد می‌کنند که در این مسیر سریع‌تر گام بردارند و می‌نویسند: رهبران اروپایی باید به سرعت عمل کنند زیرا نفوذ آنها با گذشت زمان کاهش پیدا می‌کند. در ماه اکتبر، سازوکار «مکانیسم ماشه» که به طرف های موجود در توافق برجام، امکان بازگرداندن تحریم های سازمان ملل علیه ایران را به طور یکجانبه می‌دهد، منقضی می شود.

نویسندگان این مقاله در ادامه با اشاره به اینکه تروئیکای اروپایی ابزار مکانیسم ماشه را در اختیار دارند و نیروی محرکه سیاست اروپا در قبال ایران محسوب می شوند، ادعا می‌کنند که سه کشور اروپایی باید از این ابزار برای «ترغیب ایران به امتیازاتی که به آمریکا در دستیابی به یک توافق هسته ای قوی کمک می کند و در عین حال از درگیری نظامی با ایران جلوگیری می کند استفاده کنند.»

به گزارش ایرنا، این پیشنهاد در حالی از سوی نویسندگان این گزارش مطرح شده که سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران ۲۲ اردیبهشت در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت: ایران موضع خود را به‌ روشنی اعلام کرده است ما به‌ صورت رسمی به تمامی امضاکنندگان برجام هشدار داده‌ایم.

عراقچی در این باره گفته بود: «سه کشور اروپایی (E۳) باید از خود بپرسند چگونه کار به این بن‌بست کشیده شده است. در پی رایزنی‌های اخیر با روسیه و چین، آمادگی خود را برای سفر به پاریس، برلین و لندن جهت آغاز فصلی تازه در روابط ابراز کردم. این ابتکار منجر به انجام گفت‌وگوهای مقدماتی در سطح معاونان وزرای امور خارجه شد — آغازی شکننده، اما امیدبخش. با این حال، زمان به سرعت در حال گذر است. نحوه پاسخ‌ ما به این لحظه حساس، آینده روابط ایران و اروپا را بسیار عمیق‌تر از آنچه بسیاری تصور می‌کنند، رقم خواهد زد. ایران آماده است که ورق را برگرداند. امیدواریم که شرکای اروپایی‌ ما نیز چنین اراده‌ای داشته باشند.»

نویسندگان این مطلب در شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در ادامه تاکید کرده اند که تروئیکای اروپایی باید از ترامپ درخواست کنند که مشورت نزدیک و همسویی سیاست فراآتلانتیک در قبال ایران را حفظ کند. اروپایی ها می توانند از طریق یک رویکرد هماهنگ‌تر، روابط ضعیف خود را با اعضای دولت ترامپ که با رهبران اروپایی بر سر سیاست اوکراین درگیر شده‌اند اما طرفدار یک توافق دیپلماتیک با تهران هستند، بهبود بخشند.

ایران و دو گروه مختلف در تیم دونالد ترامپ

در مورد ایران، ترامپ تاکنون سه چیز را روشن کرده است: او خواهان توافقی است که از جنگ اجتناب کند، مذاکراتی که عمدتا بر مهار برنامه هسته ای تهران متمرکز باشد و منافع مستقیمی برای آمریکا در این توافق لحاظ شده باشد.

با این حال، او در مورد محدودیت قابل قبول برنامه هسته ای ایران شفاف نیست: آیا او خواهان «برچیدن کامل» آن است یا اینکه غنی‌سازی محدود را مطابق با الزامات یک برنامه هسته‌ای صلح آمیز غیرنظامی مجاز می داند. دولت او نیز پیام های متفاوتی را در مورد این موضوع کلیدی ارسال کرده است. منبع این سردرگمی رویکرد ترامپ به مذاکرات است: او خواهان یک توافق سریع است اما نگران جزئیات محتوای آن نیست و همین رویکرد به دو گروه گسترده در دولت او اجازه می دهد تا او را به جهات مختلف بکشانند.

نخست گروه، «محدودکنندگان» هستند؛ نسل جدیدی از اندیشمندان سیاست خارجی در حزب جمهوری‌خواه که نسبت به درگیری‌های نظامی آمریکا در خارج از کشور بدبین‌اند و خواهان پیگیری سیاست خارجی واقع‌گرایانه‌تر و محتاطانه‌تری از سوی ایالات متحده هستند. محدودکنندگان مشتاق‌اند از رویارویی نظامی با ایران جلوگیری کنند و به‌دنبال راه‌حلی سیاسی برای بستن مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای هستند. آن‌ها همچنین اذعان دارند که برای اعمال محدودیت‌های گسترده‌تر بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ایالات متحده باید امتیازاتی بدهد؛ از جمله مزایای اقتصادی و اجازه غنی‌سازی محدود اورانیوم برای اهداف غیرنظامی. در تضاد آشکار با دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، اکنون محدودکنندگان به چهره‌های برجسته دولت تبدیل شده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به معاون رئیس‌جمهور، جی. دی. ونس، و مشاوران او، همچنین مقام‌های عالی‌رتبه در پنتاگون، دفتر اطلاعات ملی و سایر بخش‌های دولت اشاره کرد.

دولت‌های اروپایی باید از روند دیپلماتیک آغاز شده میان ایران و آمریکا حمایت کنند، آنها می‌توانند به طور صریح در سطح رئیس دولت، از مذاکرات و یک توافق نهایی حمایت و به شدت با رویارویی نظامی مخالفت کنندبازهای سیاست خارجی جمهوری‌خواه، که به آن‌ها «اولویت‌طلبان» (primacists) گفته می‌شود، پیشتاز مخالفت با گروه «محدودکنندگان» هستند، به‌ویژه در پرونده ایران؛ جایی که آن‌ها معمولاً با اسرائیل هم‌راستا و خواهان برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران‌ هستند.

چهره‌های برجسته اولویت‌طلب در دولت ایالات متحده—از جمله ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده ستاد مرکزی ایالات متحده (سنتکام)، مایک والتز، مشاور امنیت ملی پیشین ترامپ، سناتورهای جمهوری‌خواه تام کاتن و لیندزی گراهام—از مدت‌ها پیش خواهان نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران بوده‌اند و به‌طور سنتی استفاده از نیروی نظامی را برای رسیدن به این هدف ترجیح داده‌اند.

اگرچه این دیدگاه‌ها فعلاً نزد ترامپ جایگاه خود را از دست داده‌اند، اما اولویت‌طلبان همچنان تلاش می‌کنند مذاکرات را از مسیر خارج کنند؛ آن‌هم با اصرار بر این‌که ایران نباید هیچ‌گونه غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد و با افزودن مواردی مانند محدودیت‌های موشکی به متن مذاکراتی که گفته می شود صرفا درباره برنامه هسته ای ایران و رفع تحریم های هسته ای است.

ترامپ در ابتدا به رویکرد نخست متمایل شد. او نامه‌ای به ایرانی‌ها نوشت و بنا به گزارش ها، اسرائیل را از حمله به تاسیسات هسته ای ایران منصرف کرد. پیشنهاد اولیه فرستاده او، استیو ویتکاف، به ایران این بود که می تواند غنی سازی محدود هسته ای را تحت نظارت شدید ادامه دهد. تیم مذاکره فنی همراه ویتکاف توسط مدافع یک سیاست خارجی واقع گرایانه، مایکل آنتون رهبری می‌شود. تحت فشار اولویت طلبان و اسرائیل، موضع ایالات متحده در مورد این توافق سخت تر شده است. این امر دستیابی به توافق را دشوارتر می کند زیرا ایران ممنوعیت کامل غنی سازی را رد می‌کند.

نویسندگان این مطلب در ادامه ادعا کردند که ترامپ گزینه حمله نظامی را هم به عنوان جایگزین در شرایطی که دیپلماسی به نتیجه نرسد زنده نگاه داشته است. آنها با اشاره به تقویت آرایش نظامی امریکا در منطقه ادعا کردند که این دقیقا همان سناریویی است که گروه دوم یعنی اولویت گرایان به دنبال آن هستند.

ترامپ در مذاکره با ایران، اروپا را بازی نمی‌دهد

نویسندگان در ادامه با اشاره به دغدغه های سه کشور اروپایی در مسیر پیش روی ایران و آمریکا می نویسند: از یک سو، آنها نگران هستند که توافق هسته‌ای آینده از نظر فنی بسیار ضعیف باشد. آنها مخالف محدودیت های مبهم در غنی سازی یا اقدامات راستی آزمایی ضعیف هستند.

آنها همچنین بر این باورند که دولت ترامپ ممکن است فرصتی را برای کنترل سایر اقدامات ایران، از جمله توسعه توانمندی موشکی و جلوگیری از آنچه انتقال سلاح به روسیه می دانند، از دست بدهد. (به گزارش ایرنا، دونالد ترامپ و استیو ویتکاف بر ضرورت حفظ دامنه مذاکرات با ایران در حوزه هسته ای تاکید دارند.) یکی از مهم ترین ترس های تروئیکای اروپایی این است که این مذاکرات به دلیل خواسته های حداکثری آمریکا، پیام های متفاوت و متناقض، فقدان تخصص فنی و کاهش علاقه ترامپ از هم بپاشد.

آنها ادعا می‌کنند که «این سناریو می تواند راه را برای حملات نظامی مشترک اسرائیل و آمریکا علیه ایران هموار کند که عواقب آن می تواند به اندازه تهاجم نابخردانه ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ بی ثبات کننده باشد.» برای رفع این نگرانی‌ها و موقعیت بهتر خود در پرونده ایران، سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا اکنون باید تلاش های خود را برای تأثیرگذاری بر مسیر سیاست آمریکا دو برابر کنند. همکاری اروپا با گروهی در واشنگتن که خواهان برخورد خویشتن دارانه در سیاست خارجی هستند تاکنون در پرونده های اوکراین و روسیه دشوار بوده است. با این حال، در مورد مسئله ایران، اروپایی ها همپوشانی بیشتری با این گروه دارند.

بریتانیا و فرانسه، به عنوان کشورهای هسته ای، می توانند پیشنهاد همکاری با آمریکا در اجرای اقدامات هسته ای ایران را بدهندتروئیکای اروپایی از انفعال خارج شوند

دولت‌های اروپایی باید از روند دیپلماتیک آغاز شده میان ایران و آمریکا حمایت کنند، آنها می‌توانند به طور صریح در سطح رئیس دولت، از مذاکرات و یک توافق نهایی حمایت و به شدت با رویارویی نظامی مخالفت کنند. این استراتژی پادشاهی های عربی خلیج فارس است که در جریان سفر منطقه ای ترامپ در هفته گذشته به طور کامل از مذاکرات ایالات متحده و ایران حمایت کردند. این امر منجر به تقویت موضع مخالفان گزینه نظامی در کنگره و تضعیف موقعیت اسرائیل خواهدشد.

در بخش دیگری از این متن، نویسندگان تاکید کردند که خواسته های حداکثری مانند غنی سازی صفر در ایران مطمئنا مذاکرات را از مسیر خارج می کند. آنها در همین رابطه می نویسند: سه کشور اروپایی باید یک فرمول برد-برد را تشویق کنند، که به موجب آن آمریکا بتواند با ادعای «جلوگیری از تسلیحاتی شدن برنامه هسته ای ایران» ادعای پیروزی کند، در حالی که ایران مجاز به غنی سازی در سطوح پایین مطابق با استفاده غیرنظامی باشد.

نویسندگان این متن در ادامه پیشنهاد می کنند که بریتانیا و فرانسه، به عنوان کشورهای هسته ای، می توانند پیشنهاد همکاری با آمریکا در اجرای اقدامات هسته ای ایران را بدهند. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، روسیه مواد اضافی اورانیوم غنی‌شده ایران را تحویل گرفت — کاری که دیگر طرف‌ها قادر یا مایل به انجام آن نبودند — و گمانه‌زنی هایی وجود دارد که ممکن است در یک توافق آینده همین کار را دوباره انجام دهد.

تروئیکای اروپایی می‌توانند این مدل را تکرار کنند، اتحادیه اروپا همچنین می‌تواند پیشنهاد دهد که به‌طور نزدیک با آمریکا هماهنگ شود تا نحوه و زمان ارائه مزایای اقتصادی به ایران و در کدام بخش‌ها مشخص شود. نویسندگان این متن در پایان هشدار می دهند که تروئیکای اروپایی در تله اولویت گرایان آمریکایی که خواهان تشدید تنش با ایران هستند، گرفتار نشوند. در حال حاضر این گروه به سه کشور اروپایی فشار می آورند تا مکانیسم ماشه را قبل از انقضای آن در ماه اکتبر به عنوان ابزاری برای تخریب مذاکرات فعال کنند. سه کشور اروپایی ممکن است به اشتباه بر این باور باشند که در ازای حمایت اروپا از ایده آنها در قبال ایران، آنها دیدگاه خود را نسبت به جنگ اوکراین تغییر خواهند داد اما این قمار احتمالا نتیجه معکوس خواهد داشت.

انجام این کار مطمئنا باعث ایجاد شکل گیری تحولات تنش آمیز با تهران خواهد شد به گونه ای که می تواند مذاکرات ایالات متحده و ایران را از مسیر خارج کند. پس از آن، ترامپ ممکن است اروپا را به خاطر از بین بردن شانس خود برای آنکه با توافق با تهران چهره ای صلح طلب از خود نشان دهد مورد شماتت قرار دهد. این مساله منجر به تخریب بیش از پیش رابطه دو طرف خواهدشد. مهمتر از همه، بازگشت تحریم‌های شورای امنیت با فعالسازی مکانیسم ماشه راه را برای ایران هموار می کند تا تهدید خود را برای خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای دنبال کند. در این سناریو، اسرائیل و حامیان آن در آمریکا ممکن است موفق شوند ترامپ را به سمت رویارویی نظامی با ایران بکشانند.

نویسندگان این مطلب در پایان به این نکته اشاره می‌کنند که بمباران صرفا توسعه برنامه هسته ای ایران را به تاخیر می‌اندازد و نمی‌تواند آن را متوقف کند. در صورت تحقق چنین سناریویی، همه شاهد تشدید تنش‌های منطقه‌ای خواهند بود که می‌تواند منافع دولت‌های اروپایی را به خطر بیندازد.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها