به گزارش ایرنا، وقتی سال ۹۹ خبر مصوبه لغو پروژه گذر آقا نجفی توسط شورایعالی معماری و شهرسازی منتشر شد، بیش از پیش باور به ثمربخش بودنِ کنشگری مسوولیت شناسانه و شجاعانه برای پیشبرد اهداف حراست از میراث فرهنگی و طبیعی ایران را قوت بخشید.
پروژه گذر آقانجفی از سالهای دهه ۷۰ پیگیری شده بود تا در حریم یکی از مهمترین بخشهای تاریخی اصفهان یعنی میدان جهانی نقش جهان ایجاد شود، پیگیری هایی که در ابتدای دهه ۹۰ منجر به تملک و تخریب شماری از خانههای تاریخی و واجد ارزش بافت پشت میدان شد. اتفاقی که صدای بسیاری از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی را در اعتراض به تجاوز به حریم یکی از مهم ترین بافتهای تاریخی اصفهان بلند کرد اما در این میان پیگیریهای خستگی ناپذیر و مستندسازی های یکی از مصممترین و مسوولیتپذیرترینِ این کارشناسان، توانست از ادامه تخریبها و ایجاد گذر در دل بافت تاریخی جلوگیری کند.
محمدمهدی کلانتری دانشآموخته مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی تنها برای میراث فرهنگی اصفهان کنشگری نکرده بلکه همصدا با کنشگران دیگر برای حراست از بافت تاریخی شیراز از دمِ تیغ تیز توسعههای ناپایدار کوشید و با دغدغه حفاظت از بافت تاریخی یزد، ابرکوه، کاشان، سبزوار و بسیاری از شهرهای دیگر ایران، مسیر پرفراز و نشیب کنشگری را ادامه داده است.
او در یک عمارت تاریخی به نام «راه نجات» در بافت تاریخی اصفهان و در جوارِ غرب میدان نقش جهان متولد و به گونهای از کودکی با معماری و ارزش میراث فرهنگی آشنا شد. این آشنایی و علاقه کلانتری را به تحصیل در رشته مرمت و حفاظت بناهای تاریخی سوق داد.
کلانتری پس از گذراندن دوره کاردانی در اصفهان و کارشناسی ناپیوسته در شیراز، دوره کارشناسی ارشد خود را در رشته مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی در تهران به پایان رساند و از سال ۱۳۹۵، به عنوان مدرس در دانشگاههای سوره و پارس تهران مشغول به تدریس شد، وی هماکنون در حال گذراندن دوری دکترای خود در همین رشته در دانشگاه علم و صنعت است.
پایاننامههای کارشناسی و کارشناسی ارشد کلانتری، به ترتیب، در مورد طرح حفاظت از عمارت تاریخی راه نجات و طرح مرمت گنبد ۲ پوسته مسجد جامع عباسی اصفهان بوده است؛ طرحهای که موجب مطالعه و شناخت عمیق او از بافت تاریخی اصفهان شد.
همان گونه که پیشتر گفته شد، یکی از مهمترین اقدامات کلانتری در اصفهان، شناسایی و جلوگیری از اجرای پروژه مخرب گذر آقانجفی در شرق میدان نقش جهان بود. او همچنین در سال ۱۳۹۸، با پروژه تخریب گسترده در حریم مسجد جامع اصفهان مقابله کرد، پروژهای که موجب تخریب شماری از خانههای تاریخی این محدوده و بلاتکلیفی سایر پلاکهای ارزشمند آن شده بود.
فعالیتهای کلانتری به حفاظت از بافت تاریخی و میراث فرهنگی اصفهان محدود نمیشود. همزمان با تصویب مجدد طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم حضرت شاهچراغ (ع) در شیراز در سال ۱۴۰۰، او پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز را راهاندازی کرد.
تلاش شبانهروزی کلانتری، از نامهنگاری با مقامات عالیرتبه کشور گرفته تا کارزارهای جمعآوری امضا با بیش از ۱۰۰ هزار امضا عاقبت موجب ثبت ملی بافت تاریخی شیراز در مرداد ۱۴۰۲ و لغو تفویض اختیار استانی برای تصویب طرح توسعه شد.
در حال حاضر، کلانتری با فعالیت در چهار پویش ملی نجات بافتهای تاریخی ایران، بناهای تاریخی ایران، محوطههای تاریخی ایران و میراث فرهنگی ابرکوه برای حفاظت از میراث فرهنگی از بیم و گزند طرحهای توسعهای در تلاش و معتقد است که این تلاشها قطرهای در دریاست، اما تا آخرین توان خود، برای حراست از میراث فرهنگی غنی ایران کوشش خواهد کرد.
در هفته میراث فرهنگی هستیم و به همین بهانه با او در رابطه با فراز و فرود کنشگریاش در راستای حراست از کهنزادبومهای ایران و اصفهان به گفت و گو پرداختهایم؛ آنچه پیش رو میخوانید ماحصل گفت و گوی ایرنا با این کنشگر میراث فرهنگی است:
- طرح ایجاد گذر آقانجفی بافت و خانههای تاریخی جانب شرق میدان امام(ره) را دچار تخریب کرد که منجر به واکنش فعالان میراث فرهنگی و برخی رسانهها در این حوزه شد اما آنچه موجب اخذ مصوبهای از شورایعالی شهرسازی و معماری در راستای ملغی شدن این طرح شد، پویشی بود که شما زیرعنوان «نه به گذر آقانجفی» راه انداختید، چه عواملی باعث شد به فکر راهاندازی این پویش بیفتید و چطور این پویش توانست به نجات بافت تاریخی این منطقه کمک کند؟
در سال ۱۳۹۲ با بررسی عکس های هوایی گوگل ارث، متوجه یک مسیر تخریبی در شرق میدان نقش جهان شدم و به دکتر محمدحسن طالبیان که در آن زمان به تازگی معاون میراث فرهنگی کشور شده بود اطلاع دادم و ایشان قول پیگیری داد.
ایشان در سال ۹۳ در سفر به اصفهان موضوع را پیگیری کرد و شهرداری اصفهان به صورت شفاهی اعلام کرد که این پروژه خیابان کشی را لغو خواهد کرد اما با پنهان کاری، تملک اجباری و تخریبِ مسیر کار ادامه پیدا کرد و در سال ۹۴ در کمیسیون ماده پنج استان، احداث گذر آقانجفی با موافقت میراث فرهنگی اصفهان و بدون اطلاع میراث فرهنگی کشور مصوب شد.
تملک های اجباری و تخریب ها در سکوت کامل خبری انجام شده بود تا اینکه در سال ۱۳۹۷ که ۲ پلاک در پشت گنبد مسجد شیخ لطف الله تخریب و مسیر تخریبی از سوی خیابان حافظ به سمت کوچه پشت مسجد، عیان شد.
در دی ۱۳۹۷ پس از اطلاع از این تخریب ها به اصفهان آمدم و عکاسی مفصلی انجام دادم و بلافاصله نامه ای نوشتم و از ۴۰۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، کنشگران و دانشجویان امضای فیزیکی و مجازی جمع آوری کردم و نامه ها را به وزارت راه و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی کشور بردم و از آن موقع پویش ملی #نه_به_گذرآقانجفی را راه انداختم.
عاقبت پروژه ای که ۷۰ درصد مسیر آن را شهرداری با سکوت و همکاری و انفعال میراث فرهنگی وقت استان، تملک اجباری و تخریب کرده و قرار بود نوروز ۱۳۹۸ زیر بار ترافیکی برود، با تلاش های این پویش و دستور محمد سعید ایزدی معاون وقت معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی لغو شد و ۲ سال پیگیری شبانه روزی منجر به تصویب مصوبه لغو کامل پروژه در مهر ۱۳۹۹ توسط شورایعالی معماری و شهرسازی شد.
- بعد از اینکه پروژه گذر آقانجفی به طور کامل ملغی شد، شما در گفت و گو با رسانهها از جمله ایرنا، همچنان از بیم تخریبها در بافت تاریخی شرق میدان نقش جهان و باز شدن بدنه خیابان حافظ ابراز نگرانی کرده بودید؟
بله، به دلیل اینکه ۲ پروژه عظیم حوزه علمیه و یک مجتمع تجاری در ۲ سوی گذر از سمت خیابان حافظ وجود دارد که دسترسی به پارکینگ های طبقاتی آنها از داخل گذر تعریف شده و تا بدنه حافظ تخریب نشود، این مجموعه ها نمی توانند از پارکینگ های خود استفاده کنند، همچنان خطر و بیم تخریب بدنه حافظ علیرغم مخالفت صریح شورایعالی معماری و شهرسازی برای همیشه وجود دارد و تحرکات شهرداری در این محدوده باید به طور دائم مورد رصد قرار بگیرد تا این تخلف آشکار و قانون شکنی ها مجددا انجام نپذیرد.
- چیزی شبیه به این تخریبها در بافت تاریخی حریم مسجد جامع عتیق اصفهان برای ایجاد دانشگاه، این محدوده را تهدید میکند. پروژه مسکوت مانده اما شرایط این محدوده تاریخی بسیار دشوار است.
بله. در سال ۱۳۹۸ متوجه تخریب گسترده در حریم مسجد جامع اصفهان جهت احداث این دانشگاه شدم که به موجب این پروژه، ۳ و نیم هکتار از بافت تاریخی اصفهان در حریم مصوب و ثبت جهانی مسجد جامع اصفهان در معرض تخریب بود. متاسفانه ۵۰۰۰ متر مربع از آن تخریب شده بود و بناهای باقیمانده هم با تخریب های تعمدی، در وضعیت اسفباری قرار داشت.
ارسال چندین نامه در سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۰ به وزارت راه و شهرسازی و وزارت میراث و فعالیت رسانه ای منجر به مسکوت ماندن این طرح شد اما بیم و خطر تخریب مجدد همچنان وجود دارد.
- از نظر شما، بافت تاریخی اصفهان در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟ به نظر میرسد که بافت تاریخی اصفهان به شدت گسسته شده است.
بافت تاریخی اصفهان و در کل بافتهای تاریخی ایران به مدت ۱۰۰ سال مورد سلاخی و تخریب قرار گرفته است؛ از خیابان کشی های دوره پهلوی اول گرفته تا ادامه خیابان کشی ها در دوره پهلوی دوم. پس از انقلاب و مخصوصا پس از جنگ تحمیلی نیز، تفکیکی بین بافتهای ناکارآمد و مساله دار شهری، حلبی آبادها و اسکانهای غیر رسمی به عنوان بافت فرسوده با بافتهای تاریخی توسط مسوولین انجام نشد و حجم تخریبها به داخل بافت های تاریخی سرایت کرد.
توسعه فیزیکی اماکن مقدس در مشهد مقدس، قم، شیراز و شهر ری، بافتهای تاریخی پیرامونی را مورد هدف قرار داد و ایجاد پروژه های تجاری بزرگ مقیاس در بافت تاریخی تمام شهرهای ایران، به سرعت شکل گرفت. از جمله نمونه های بارز آن در شهر اصفهان می توان به احداث خیابان حکیم و ایجاد پارکینگ ها و مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در این خیابان که تخریب حمام صفوی خسرو آقا و پروژه ارگ جهان نما در میدان امام حسین(ع) (دروازه دولت) و در محدوده دولتخانه صفوی شهر اصفهان که با تخریب کاروانسرای صفوی و تحدید و نقض حریم ارتفاعی میدان نقش جهان، خطر خروج این اثر از فهرست میراث جهانی یونسکو را به همراه داشت، اشاره کرد.
نوسازی منازل مسکونی چه به شکل انبوه سازی (به عنوان نمونه در بافت تاریخی جماله اصفهان) و چه به صورت شخصی سازی، بخش های دیگر بافت تاریخی را از بین برد و امروزه بافتهای تاریخی مخصوصا در اصفهان شکلی منسجم و یکپارچه ندارند و از آنها تک بناهایی باقی مانده است. البته در بخشهای محدودی بافت باقی مانده که آن ها هم به خاطر رهاسازی و بی توجهی در حال نابودی هستند.
- از «پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز» برایمان بگویید، پویشی که به همراه فعالیت های سایر کوشندگان میراث فرهنگی توانست به ثبت ملی بافت تاریخی شیراز بینجامد.
در سال ۱۴۰۰ همزمان با سفر استانی هیئت دولت به استان فارس و تصویب مجدد طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم حضرت شاهچراغ (ع) در شیراز، با کمک استادم دکتر غلامحسین معماریان در دانشگاه علم و صنعت ایران، پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز را به راه انداختیم. تلاش های او در جهت عدم تخریب بافت تاریخی شیراز از سال ۱۳۹۰ و همزمان با آغاز طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم حضرت شاهچراغ (ع) را کم و بیش شاهد بودم، اما در مهرماه ۱۴۰۰ که این طرح مجددا به عنوان طرح برزمین مانده و ناتمام، مصوبه گرفت، با تمام توان در کنار ایشان قرار گرفتم و به اتفاق هم «پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز» را رقم زدیم.
از آنجا که مصوبه مذکور حمایت و موافقت همه جانبه مسوولان کشوری و استانی را داشت، تلاشهای ما در این پویش، به اعتقاد بسیاری از متخصصان و اساتید و کنشگران، حرکت و جنبشی نمایشی، شوآف رسانه ای، تیری در تاریکی، تلاشی نافرجام و اقدامی بدون نتیجه دیده و خوانده و ملامتهای بسیاری نثارمان می شد. اما ثبات قدم و تلاشهای شبانه روزی نظیر نامه نگاری با مقامات کشوری (۲ نامه به رهبر معظم انقلاب، ۲ نامه به رییس جمهور وقت، ۲ نامه به وزیر میراث فرهنگی، ۲ نامه به وزیر راه و شهرسازی، ۲ نامه به استاندار فارس)، مصاحبه های متعدد رسانهای، بازدید و گزارشهای متعدد میدانی از بافت تاریخی شیراز علی رغم تهدیدات صورت گرفته، نگارش چندین کارزار جمع آوری امضا (با بیش از ۱۰۰ هزار امضا) و در کل تداوم در مسیر کنشگری و مطالبه گری نهایتا منجر به ثبت ملی بافت تاریخی شیراز در مردادماه ۱۴۰۲ و لغو تفویض اختیار استانی جهت تهیه و تصویت طرح توسط دیوان عدالت اداری و بازگشت به مسیر قانونی تصویب مصوبه در شورایعالی معماری و شهرسازی شد.
- اجازه بدهید برگردیم به بافت تاریخی اصفهان، به نظر میرسد بافت تاریخی یزد و حتی کاشان از نظر شرایط به مراتب بهتر از بافت تاریخی اصفهان هستند، راز نگهداری و حفظ بافت تاریخی این شهرها، به ویژه یزد، چه چیزی است که اصفهان نتوانسته از آن پیروی کند؟ چرا ما شاهد تخریب و از دست رفتن بافت تاریخی اصفهان هستیم؟
بافت تاریخی یزد در شرایط بهتری در مقایسه با سایر شهرهای تاریخی ایران است که ریشه آن را باید در انسجام مردم و متخصصان آن شهر نسبت به نگهداری از هویت و تاریخ دانست. البته حرف من به این معنی نیست که مردم و متخصصان شهرهای دیگر تعصب تاریخی ندارند، بلکه انسجام لازم را ندارند و پشت هم نیستند.
کنشگران و دانشگاهیان و مردم یزد پشت یکدیگر را در دفاع از تاریخ خالی نمی کنند، اما کنشگران و کارشناسان و مردم دغدغه مند در شهرهای دیگر، به صورت انفرادی کنشگری می کنند و خیلی سخت در مورد موضوعی، حرکت جمعی شکل می گیرد. در واقع خیلی ها کنار می ایستند تا یک نفر جلو بیفتد.
خیابان کشی در قسمتی از بافت تاریخی یزد هم در جریان بود که با اتحاد مردم و کنشگران و متخصصان کنار گذاشته شد و با تلاش های صورت گرفته بخشی از بافت تاریخی یزد به ثبت میراث جهانی یونسکو رسید. هرچند پهنه بافت تاریخی یزد یک هزار و ۲۵۰ هکتار است و تنها یک پنجم آن به ثبت جهانی رسیده اما نسبت به شهرهای دیگر در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.
اما کاشان، با آنکه تک بناهای زیادی در آن حفاظت و مرمت و احیا شده، اما حجم تخریب ها و خیابان کشی ها در محدوده مصوب بافت تاریخی کاشان در سالهای اخیر شدت زیادی گرفته است. این روند تخریبی اگر متوقف نشود تا چند سال آینده به جز تک بناها، اثری از بافت تاریخی منسجم در کاشان هم نخواهیم داشت.
- مسوولان در مواجهه با نظرات کارشناسان و منتقدان چگونه برخورد می کنند؟
نمی خواهم بگویم همه مسوولان این گونه اند، اما تجربه من در مواجهه با مسوولات شهری و میراث فرهنگی اصفهان در سال های گذشته این بوده است که آن ها در وهله اول و تا جایی که بتوانند با سکوت و بی توجهی کار را پیش می برند، بعد از آن و هنگامی که صدای رسانه ای بلند میشود اقدام به تکذیب موضوع یا توجیهات اشتباه می کنند.
در پرونده گذر آقانجفی، تخریب های حریم مسجد جامع، مرمت اشتباه ۲ گنبد مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع عباسی، اوج این کم کاری ها و از زیر بار مسوولیت فرار کردن ها را شاهد بودیم.
به طور مثال جواب مدیر وقت میراث فرهنگی اصفهان در مورد انتقادها به مرمت اشتباه گنبد مسجد جامع عباسی در سال ۱۴۰۱ این بود که این کنشگران و کارشناسان به دنبال تولید خوراک برای رسانه های بیگانه هستند. در صورتی که من از سال ۱۳۸۷ تمام مطالعات درسی ام معطوف به بافت تاریخی اصفهان و مخصوصا محدوده میدان نقش جهان بود و در پایان نامه کارشناسی ارشد روی آسیب شناسی و طرح مرمت گنبد ۲پوسته مسجد جامع عباسی کار کردم.
از سال ۱۳۹۴ نیز نسبت به ترک های سازه ای و اعوجاج سازه گنبد هشدارهای متعددی دادم و در نوشته ها و مقاله های خود به این موضوع پرداختم اما هیچ توجهی به آنها نشد و شورای فنی میراث استان در سال ۱۳۹۴، مطالعات مرا اشتباه و ناکافی تشخیص داد.
در سال ۱۴۰۱ پس از هفت سال بی توجهی به هشدارها، با باز شدن داربست های گنبد مسجد جامع عباسی، معضل سازه ای گنبد و اعوجاج آن عیان شد که باز می خواستند مشکل را تنها مربوط به کاشی کاری قلمداد کنند در صورتی که سازه گنبد از داخل دچار مشکل ترک و حرکت و اعوجاج بود.
- موضوع بازنگری حریم محوطهها و بناهای تاریخی یکی از مسائلی است که در سالهای اخیر انتقاد برانگیز شده است، نظر شما در این رابطه چیست؟
در حال حاضر زمزمه هایی وجود دارد که بناها و بافت تاریخی اصفهان هم در بازنگری و کاهش حرائم مورد هجمه قرار بگیرد. در این مورد اظهار نظری از یک مدیر شهری خواندم که با توجه به اینکه بخش های زیادی از بافت، دیگر شرایط تاریخی ندارد باید مورد کاهش قرار بگیرد تا پروژه های تجاری و مسکن ملی در این محدودهها ساخته شود. این نوع تفکر حاصلی جز تخریب مابقی بافتهای تاریخی ندارد.
اگر بناهایی هم از بین رفته باشند اما گذرها، کوچه ها، ریخت شناسی و مورفولوژی بافت همچنان باقی مانده باشد، خط آسمان و ارتفاع بناها همچنان باید رعایت شود تا حریم بناها و بافتهای باقیمانده مورد تعرض قرار نگیرد.
موضوع کاهش حرائم که از سال ۱۴۰۰ شروع شده، در بافت تاریخی سبزوار، همدان و محوطه تپه سیلک کاشان اتفاق افتاده و دومینو وار در حال پیشرفت و سرایت به سایر بناها، بافتها و محوطه های تاریخی است. در صورت عدم توقف این تفکر در سطوح بالای مدیریتی باید منتظر فجایع بیشتری در این مورد باشیم.
- شما همواره در فعالیت های مدنی تان در حراست از بافت ها و بناهای تاریخی کوشیده اید مانع طرح های توسعه ای شوید که قوانین و ضوابط شهرسازی و بافت های تاریخی را تحت شعاع قرار داده اند، از مشکلاتتان در مسیر این فعالیتها بگویید؟
در مهرماه ۱۳۹۹ با قبولی در اولین دوره دکتری مرمت دانشگاه علم و صنعت ایران، بار دیگر به خانه دوم خودم وارد شدم و مجددا در کلاس های دکتر غلامحسین معماریان به آموختن پرداختم و این اتفاق با شروع مجدد چالش تخریب بافت تاریخی شیراز همراه شد.
مسیر یازده ساله همراهی من و دکتر غلامحسین معماریان در کسوت شاگرد و استادی و مسیر چهار ساله همراهی ما برای نجات بافتهای تاریخی ایران، بزرگ ترین و زیباترین ثمره حضور من در دانشگاه علم و صنعت ایران است و کاغذی که به عنوان مدرک کارشناسی ارشد از این دانشگاه گرفته ام یا کاغذی که احیانا به عنوان مدرک دکتری از این دانشگاه خواهم گرفت، به اندازه ارزش رابطه شاگرد و استادی بین من و ایشان و مسیری که آغاز کرده و پی گرفته ایم، نمی ارزد.
*غلامحسین معماریان معمار، محقق، نویسنده و مورخ معماری ایران است.
در برخی زمان ها با تماس های ناشناس که سراسر تهدید و توهین بود، روبرو شدم. حتی نمونه همین تماس ها با مدیر گروه مرمت دانشگاه، رییس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه و معاونت پژوهشی دانشکده هم گرفته شده و فضایی سنگین را در محیط تحصیلی برای من به وجود آورد.
من در جواب مسوولان دانشکده که بسیار نگران من بودند، گفتم «من دکتری مرمت بناها و بافت های تاریخی می خوانم و اگر قرار باشد بافت تاریخی در این مملکت باقی نماند، مدرکش به دردم نمی خورد».