همشهری آنلاین –یکتافراهانی : چند هزار سال پیش، ماموتها که این روزها فقط در قصهها و فسیلها باقی ماندهاند، نقش بسیار مهمی در پراکندگی دانههای میوههای بزرگ ایفا میکردند. اما با از دست رفتن آنها، این روند طبیعی به هم خورد و جنگلهای آمریکای جنوبی به تدریج تغییر کردند. این داستان نه تنها زیستشناسی، بلکه قصهای از ارتباطات عمیق طبیعت و همزیستی است.
حدود ده هزار سال پیش، ماموتها ناگهان از قاره آمریکا ناپدید شدند. این انقراض نه تنها به معنی از بین رفتن حیوانات عظیمالجثه بود، بلکه یک حلقه حیاتی در اکوسیستم جنگلهای آمریکای جنوبی هم پاره شد. ماموتها با تغذیه از میوههای بزرگ و رنگارنگ، نقش مهمی در پراکندگی بذرهای گیاهان داشتند. این ارتباط نزدیک با گیاهان باعث شده بود که جنگلها زنده و پویا باقی بمانند.
در سال ۱۹۸۲، دو دانشمند به نامهای دانیل یانزن و پل مارتین، فرضیهای مطرح کردند که میوههای بزرگ و رنگارنگ برخی گیاهان، برای جذب حیوانات بزرگ طراحی شده بودند تا این حیوانات بذرهای آنها را پخش کنند. این فرضیه که به نام "ناکرونیزمهای نئوتروپیکال" شناخته میشود، سالها در انتظار شواهد قوی باقی مانده بود. اینک، با یافتههای تازه، برای نخستین بار تایید شد که ماموتهای آمریکای جنوبی نقش بسیار مهمی در این چرخه طبیعی داشتند.
تحلیل ایزوتوپی و بررسی دندانها نشان داد که ماموتها در اکوسیستمی پر از میوههای گوناگون زندگی میکردند و با حرکتهای طولانی به پراکندگی دانهها کمک میکردند. این کارکرد طبیعی جایگزینی ندارد و امروز جنگلهای آمریکای جنوبی با فقدان این حیوانات عظیمالجثه در معرض تهدید قرار گرفتهاند. بسیاری از گونههای گیاهی که به ماموتها وابسته بودند، اکنون در وضعیت بحرانی به سر میبرند و جمعیتهایشان بسیار کم شده است.
مطالعات اخیر با استفاده از مدلهای یادگیری ماشینی نشان میدهد که در مناطقی مانند مرکز شیلی، حدود ۴۰ درصد از گونههای گیاهی وابسته به ماموتها در معرض خطر انقراض قرار دارند؛ آماری که چهار برابر مناطق گرمسیری است که در آنها حیوانات دیگری مانند تاپیرها و میمونها جایگزین ماموتها شدهاند. گونههای گیاهی مانند نخل شیلی، درخت گومورتگا و آرائوکاریای رازآلود، تنها بازماندگان این رابطه زیستی باستانی هستند که در جمعیتهای کوچک و آسیبپذیر زندگی میکنند.
این تحقیق نشان میدهد مطالعه تاریخ طبیعی و فسیلها تنها روایت داستانهای قدیمی نیست، بلکه میتواند راهنمایی مهم برای حفاظت از طبیعت امروز باشد. ما با درک بهتر از روابط پیچیده و عمیق بین حیوانات و گیاهان، میتوانیم بفهمیم چه چیزی را از دست دادهایم و چه فرصتهایی هنوز برای حفظ و احیای طبیعت باقی مانده است.
انقراض ماموتها یک فاجعه زیستمحیطی فراتر از از بین رفتن یک گونه بود؛ این اتفاق باعث نابودی یک پیوند کلیدی در اکوسیستمهای جنگلی آمریکای جنوبی شد که هزاران سال دوام داشت. نقش ماموتها در پراکندگی دانهها، حمایت از تنوع زیستی و بقای گونههای گیاهی حیاتی را تضمین میکرد. اکنون، با شناخت بهتر این روابط از دل فسیلها و فناوریهای مدرن، ما مسئولیتی بزرگ بر دوش داریم تا با حفظ گونههای باقیمانده و بازسازی اکوسیستمها، این خلأ بزرگ را تا حد امکان جبران کنیم. در نهایت، این داستان به ما یادآوری میکند که هر گونه در طبیعت، هر چقدر هم بزرگ یا کوچک، نقشی بیبدیل و غیرقابل جایگزین دارد.