وی در بخشی از اظهارات خود گفت: «شواهد قاطع وجود دارد که ایران مقادیر زیادی اسرار هستهای را از اسرائیل خارج کرده است.» خبر دستیابی به این اسناد که در آن شواهدی از روابط آژانس با اسرائیل برای اتهامزنی به ایران نیز موجود است در حالی منتشر شده که مدیرکل آژانس و نمایندگان سه کشور اروپایی با حمایت آمریکا در حال تصویب یک قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام بوده تا مسیر حرکت به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت را هموار کنند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست که علیرغم اختصاص ۲۲ درصد نظارتهای خود به برنامه هستهای ایران مدام با استناد به اسناد جاسوسی و جعلی رژیم صهیونیستی که حتی عضو معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی نیز نیست در مورد برنامه هستهای ایران ابرازنگرانی میکند. ایران با ارائه شواهد و پاسخهای فنی به اتهامات آژانس، تلاش کرده است جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر مسئول در چهارچوب NPT تقویت کند. بااینحال تداوم فشارهای سیاسی و قطعنامههای شورای حکام میتواند مسیر دیپلماسی را دشوارتر کند. حل این مناقشه نیازمند گفتوگوی شفاف، احترام به حقوق هستهای ایران و پایاندادن به استانداردهای دوگانه در نظارت بر برنامههای هستهای منطقهای است.
اسناد شما دست اسرائیل چه میکند آقای همیشه نگران؟!
گروسی در اظهاراتی که دوشنبهشب در مورد ماجرای خروج اسناد مرتبط با فعالیتهای هستهای اسرائیل مطرح کرده بود. این موضوع را «مایه نگرانی عمیق» خواند و گفت که این اسناد به سالهای گذشته بازمیگردد، اما جزئیات بیشتری درباره زمان دقیق یا محتوای آنها ارائه نکرد. علت نگرانی عمیق گروسی را باید در متن بیانیه وزارت اطلاعات جستوجو کرد. در این بیانیه علاوه بر اینکه به اسناد همکاری کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم صهیونیستی بر سر توسعه برنامه تسلیحاتی این رژیم اشاره شده تا ادعای نگرانی آنها در مورد برنامه صلحآمیز هستهای ایران زیر سؤال برود همچنین آمده است که «از جالبترین اسناد بهدستآمده، گزارشهای متعدد و دروغین رژیم جنایتکار صهیونیستی به برخی نهادهای بینالمللی «علیه برنامههای صلحآمیز هستهای کشورمان» است و جالبتر از آن، انعکاس عین همان دروغپردازیهای مزورانه رژیم در گزارشها و ادعاهای آن نهادهاست!» دسترسی ایران به اسناد محرمانه آژانس در اسرائیل به معنای نقص جدی امنیت اطلاعات این نهاد است.
این موضوع که سالهاست گریبان ایران را گرفته و بهعنوان مسیری برای اتهامزنی و تحتفشار قرارگرفتن تهران به کار گرفته میشود اکنون مستندتر اثبات شده و میتواند اعتبار آژانس را بهعنوان یک نهاد بیطرف و حرفهای در نظارت بر فعالیتهای هستهای جهانی بیشازپیش مخدوش کند؛ چراکه نشاندهنده سوءاستفاده از آژانس توسط برخی دولتها برای پیشبرد اهداف سیاسی است و بیطرفی این نهاد را زیر سؤال میبرد. این یعنی اقدام اطلاعاتی ایران علاوه بر ضربهای که به اسرائیلزده در جهت رسوایی مسئولین این نهاد بینالمللی نیز کاربرد دارد.
البینه علی المدعی
رافائل گروسی در گزارش اخیر خود درباره برنامه هستهای ایران، بار دیگر ادعاهایی را مطرح کرد که از سالها پیش در گزارشهای آژانس تکرار شدهاند. او در این گزارش که در پاسخ به قطعنامه نوامبر ۲۰۲۴ شورای حکام تهیه شده بود، به کشف ذرات اورانیوم در مکانهایی اشاره کرد که به ادعای او، پیشتر توسط ایران اعلام نشده بودند. گروسی مدعی شد ایران یا به سؤالات آژانس پاسخ نداده یا پاسخهای فنی معتبر ارائه نکرده است. او همچنین اظهار داشت که آژانس نمیتواند با اطمینان اعلام کند که آیا این مواد هستهای همچنان خارج از چارچوب پادمانهای NPT باقیماندهاند یا خیر. این گزارش در حالی منتشر شد که تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا در حال آمادهسازی پیشنویس قطعنامهای علیه ایران برای ارائه به شورای حکام بودند. این قطعنامه که ظاهراً با هدف فشار بر ایران برای همکاری بیشتر با آژانس تهیه شده، بخشی از تلاشهای غرب برای فعالسازی مکانیسم ماشه در توافق هستهای (برجام) است. این اقدامات در شرایطی صورت میگیرد که ایران بارها اعلام کرده برنامه هستهایاش کاملاً صلحآمیز است و هیچگونه فعالیت غیرقانونی در این زمینه نداشته و نظارتهای شدید آژانس نیز سندی خلاف این را ارائه نداده، یعنی آژانس در حالی از ایران میخواهد برای اثبات صلحآمیز بودن فعالیتهای خود دسترسیها و شواهد بیشتری ارائه بدهد که تاکنون هیچ استدلال و سند متقنی در این باره ارائه نکرده است.
جاسوسبازی در تورقوزآباد
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در پاسخ به گزارش اخیر آژانس، اظهارات مهمی را در یک برنامه تلویزیونی مطرح کرد. او با اشاره به تاریخچه مناقشات هستهای ایران، توضیح داد پس از امضای برجام در سال ۲۰۱۵، تمامی اتهامات علیه برنامه هستهای ایران حلوفصل شده بود. بااینحال، پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و کاهش تعهدات ایران در پاسخ به این اقدام، کشورهای غربی بار دیگر فشارهای خود را از طریق صدور قطعنامهها و درخواست بازرسی از مکانهای خاص در ایران افزایش دادند.
کمالوندی تأکید کرد ایران با وجود عدم ارائه مدارک متقن از سوی آژانس برای ادعاهایش، به بازرسان این نهاد اجازه بازدید از مکانهای موردنظر را داده است. او افزود آلودگیهای مشاهدهشده در این بازرسیها که به ادعای آژانس حاوی ذرات اورانیوم بودهاند، مواد غنیشده نبوده و صرفاً مواد طبیعی بودهاند که در بسیاری از نقاط جهان یافت میشوند. کمالوندی این فشارها را سیاسی خواند و اظهار داشت که گزارشهای آژانس فاقد پایه حقوقی معتبر هستند. او همچنین به لغو انتصاب ۷ بازرس آژانس توسط ایران اشاره کرد و گفت این اقدام در چهارچوب حقوق ایران طبق موافقتنامه پادمانها بوده است، درحالیکه همچنان ۱۲۰ بازرس دیگر در ایران فعالیت میکنند و آژانس دفتری با ۷۰ کارمند در تهران دارد. چیزی که در هیچکشور دیگری وجود ندارد. کمالوندی در بخش دیگری از اظهاراتش به رفتار مشکوک بازرسان آژانس اشاره کرد و گفت در مواردی مانند بازرسی از تورقوزآباد، بازرسان به دنبال مختصات خاصی بودند که نشاندهنده استفاده از اطلاعات جاسوسی، احتمالاً از سوی رژیم صهیونیستی، بوده است.
سکوت گروسی در برابر تهدیدهای اسرائیل
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوشنبه در پاسخ به پرسش خبرنگار پرستیوی درباره تهدیدهای اسرائیل علیه ایران، از محکوم کردن این تهدیدها خودداری کرد و گفت: «مسئلهای است که به خود اسرائیل مربوط میشود و در چهارچوب مسئولیتهای آن تعریف میگردد! هدف آژانس، یافتن راهحل دیپلماتیک برای «اطمینانبخشی» به تلآویو و جهان است!» گروسی در حالی خود را متعهد به اطمینانبخشی به اسرائیل میداند که این رژیم اساساً عضوی از انپیتی نیست و دارای زرادخانه هستهای است بنابراین اگر هم بنا به اطمینانبخشی و اتهامزنی باشد اتهامات متوجه اسرائیل است و نگرانیهای کشورهای منطقه در مورد برنامه هستهای غیر صلحآمیز این رژیم نیز منطقی است؛ اما دبیرکل آژانس همسو با کشورهای اروپایی و غربی در مقابل این اقدامات رژیم صهیونیستی سکوت کرده و حتی با استناد به ادعاهای این رژیم علیه ایران پروندهسازی میکنند.
هم زمان با این تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله به تأسیسات هستهای ایران رافائل گروسی بهجای محکومیت آن در مصاحبه با فاینشنالتایمز در مورد تأسیسات هستهای ایران میگوید: «حساسترین چیزها در عمق نیممایلی زیر زمین قرار دارند من بارها آنجا بودهام. برای رسیدن به آنها باید از یک تونل مارپیچ به سمت پایین، پایین و پایینتر بروید.»
گروسی به این طریق رسماً گرای عملیاتی بهطرف اسرائیلی میدهد. او همچنین در مصاحبه با پایگاه صهیونیستی i۲۴ اظهارات مشابهی مطرح کرد و گفت: «از تأسیسات هستهای ایران بهشدت محافظت میشود و برای واردآوردن آسیب، نیرویی بسیار ویرانگر لازم است.» اگر چه تبادل اطلاعات بین اسرائیل و آژانس همواره برقرار است؛ اما اینکه مدیرکل آژانس بهجای محکومیت رسماً چنین اظهاراتی را مطرح کند نشان میدهد که از نظر آژانس نیز اگر امکانش وجود داشته باشد باید تأسیسات هستهای ایران هدف قرار بگیرد منتها فقط پیچدرپیچ بودن آن مانع این هدف قرار دادن است نه حقوق هستهای و قوانین منع اشاعهای که آژانس مدعی پایبندی به آن است. اظهارات گروسی و گزارشهای اخیر آژانس نشاندهنده تداوم رویکرد سیاسی در قبال ایران است. این رویکرد که تحتتأثیر فشارهای آمریکا و اسرائیل است، میتواند مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا و همچنین تعاملات با آژانس را پیچیدهتر کند. ایران بارها اعلام کرده که آماده همکاری با آژانس است، اما این همکاری باید در چهارچوب احترام متقابل و بدون فشارهای سیاسی باشد در غیر این صورت گزینههای متعددی برای پاسخ به این سیاسیکاریها روی میز تصمیمگیری ایران وجود دارد که میتواند فعال شود.
این کار بزرگ پیوست رسانهای دقیق میخواهد
یکی از مهمترین عوامل موفقیت و هر دستاورد بزرگ، در حوزه نظامی، اطلاعاتی یا سیاسی، نحوه ارائه آن به جامعه و افکار عمومی است. در مورد دستاورد اخیر ایران در حوزه اطلاعاتی، که ضربهای سنگین به رژیم صهیونیستی وارد کرده و حتی با شکست ۷ اکتبر مقایسه شده است، فقدان یک پیوست رسانهای منسجم و حرفهای به شدت احساس میشود. بررسی موارد مشابه در گذشته، مانند عملیاتهای موشکی «وعده صادق یک» و «وعده صادق دو»، نشاندهنده الگویی تکراری از ضعف در اطلاعرسانی است.
در مورد دستاورد اطلاعاتی اخیر نیز، فقدان برنامهریزی پیشینی و استراتژی رسانهای مشخص، باعث شده تا این پیروزی بزرگ در حد چند بیانیه کوتاه و توضیحات حداقلی از سوی وزیر اطلاعات باقی بماند. این در حالی است که جامعه جهانی تشنه اطلاعات دقیقتر و ملموستر درباره ماهیت و اهمیت این اسناد است و ارائه بهنگام اطلاعات دقیق به ویژه در مورد همکاری کشورهای غربی و آژانس انرژی اتمی با رژیم صهیونیستی در برنامه هستهای غیر صلحآمیز این رژیم میتواند ضربهای کاری محسوب شود به ویژه که این دولتها درحال تدوین و تصویب یک قطعنامه ضد ایرانی دیگر در شورای حکام آژانس هستند. اسناد همچنین میتوانستند بهصورت دستهبندیشده و با ارائه بخشهایی قابل انتشار در قالبی حرفهای، به ابزاری برای تقویت اعتماد عمومی و جلوگیری از ایجاد ترس از تهدیدات اسرائیل در فضای داخلی تبدیل شوند.
در مقابل، رژیم صهیونیستی در بهرهبرداری رسانهای از دستاوردهای خود، مانند سرقت اسناد هستهای ایران، نشان داده که چگونه میتوان با برنامهریزی دقیق، یک عملیات را به ابزاری برای تأثیرگذاری جهانی تبدیل کرد. اسرائیل با انتشار اسناد اغراقآمیز و مبهم و استفاده از صحنهآراییهایی حداکثری مانند سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل، توانسته روایت جعلی خود در مورد فعالیتهای هستهای ایران را عمومیت ببخشد. عدم ارائه توضیحات کافی درباره سطح و محتوای اسناد، سؤالات بیپاسخ زیادی در جامعه ایجاد کرده است. هرچند فاش کردن جزئیات حساس ممکن است به مصلحت نباشد، اما ارائه یک روایت کلی و شفاف میتوانست به اثرگذاری هرچه بیشتر این دستاورد کمک کند. این ضعف رسانهای، ریشه در نگاه غیراستراتژیک به رسانه در ساختار تصمیمگیری کشور دارد. در شرایطی که دستاوردهای بزرگ میتوانند به عاملی برای انسجام ملی و کاهش تأثیر روانی اقدامات دشمن تبدیل شوند، کمتوجهی به پیوست رسانهای باعث هدررفت پتانسیل اجتماعی این پیروزیها میشود.
برای جبران این کاستی، لازم است نهادهای مسئول با بهرهگیری از متخصصان رسانهای، برنامهریزی دقیقتری برای اطلاعرسانی دستاوردها انجام دهند تا روایتی منسجم، باورپذیر و اثرگذار به جامعه ارائه شود. در این صورت دستاوردهای بزرگ اطلاعاتی در سطح عملیات ۷ اکتبر میتوانند جایگاه واقعی خود را در اذهان عمومی پیدا کنند.