بیمارستانها پر بود از بیماران بدحال و کادر درمان، قهرمانان گمنامی بودند که شبانهروز در خط مقدم مبارزه میجنگیدند. ضدعفونی کردن دستها با الکل یا مایعات ضدعفونیکننده، بخشی ثابت از روتین ما شده بود و رعایت پروتکلهای بهداشتی، شرط اصلی بقا بهنظر میرسید. ما در آن ۲سال و ۳ماه که خفاشها این سکانس آخرالزمانی را برایمان ترتیب داده بودند، جور دیگری زندگی میکردیم. فاصلهها معنای مرگ و زندگی داشت و لمس دستها و دیدن لبخند پنهان زیر ماسک، حسرت بزرگمان بود.
خرداد ۱۴۰۱، خبر مانند نسیمی خنک بر صورت خسته ما وزید. خبری کوتاه، اما به وسعت تمام امیدهای از دست رفته: «اولین روز بدون فوتی کرونا در کشور.» برای نخستین بار از زمان شروع مرگبار پاندمی در ایران، عدد فوتیها روی صفر ایستاد. از آن روز، هرچند همهگیری به پایان کامل نرسیده و ویروس با شکل و شمایلی دیگر حضور دارد، اما شدت هراس و بحران اولیه فروکش کرده است. ما یاد گرفتهایم که با این مهمان ناخوانده زندگی کنیم، با احتیاط و با درسهایی که از آن سالهای عجیب آموختیم، بدون اینکه حسرتهای دوران کرونا را فراموش کنیم.
خرداد ۱۴۰۱، در واقع یادآور مسیری طولانی و پرفراز و نشیب است که ما در مقابله با یک پدیده جهانی طی کردهایم. یادآور روزهایی که در اوج تاریکی، کورسوی امیدی پدیدار شد و به ما نشان داد که حتی در سختترین شرایط نیز میتوان به روزهای بهتر امیدوار بود. تجربه زندگی در عصر کرونا، قطعاً بخشی جداییناپذیر از حافظه تاریخی و جمعی ما خواهد بود؛ سالهایی که ما را تغییر داد و به ما آموخت که قدردان سلامتی و لحظات ساده در کنار یکدیگر باشیم.
شاید تصور این موضوع بسیار سخت باشد که کرونا ۱۴۱هزار و ۳۱۸نفر از عزیزان کشورمان را فقط در عرض ۲ سال و ۱۰۰روز به کام مرگ کشاند، اما در نهایت واکسیناسیون سراسری این آمار را کاهش داد و در نهایت به صفر رساند.
کرونا در اردیبهشتماه سال۱۴۰۱ به نوعی فروکش کرد و آمارها رو به کاهش بود، اما همچنان قرنطینه خانگی، دورهمیها، فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت پروتکلهای بهداشتی در صدر اقدامات مردم بود.
کوچک و بزرگ نداشت، ماسک چهره کودکان و حتی سالمندان را هم پنهان کرده بود تا سلامتشان حفظ شود.
در روزهای کرونا بسیاری از مشاغل آسیب دیدند و اقتصاد کشور تحت تأثیر قرار گرفت و بازار تهران هم به تبع آن روزهای زیادی تعطیل بود.
در آن روزهای غریب، مراسم عزا و عروسی شکل و شمایلی متفاوت به خود گرفت و مفهوم «فاصله اجتماعی» وارد واژگان روزمره ما شد.
در آن روزها بیمارستانها با ظرفیتی فراتر از توان عادی خود فعالیت میکردند و کادر درمان در خط مقدم این نبرد با ایثار و ازخودگذشتگی مثالزدنی به مراقبت از بیماران میپرداختند.
قرنطینه و محدودیتهای تردد در کنار تعطیلی مشاغل و تغییر در شیوههای برگزاری مراسم اجتماعی، تصویری متفاوت از زندگی را در این دوره رقم زد.
ویروسی که از سال۹۸ شروع شد و هنوز هم خاتمه نیافته با استفاده خوب مردم از ماسک و رعایت شیوههای بهداشتی تا حدودی فروکش کرد.
پروتکلهای بهداشتی در تهران هم، مانند دیگر شهرهای ایران بهشدت و با سختگیری رعایت میشد تا آمار مرگومیر ناشی از کرونا در این شهر کمتر شود.