به گزارش همشهریآنلاین، در دنیای امروز، مفاهیمی مانند قیمت، ارزش و تکریم انسان از موضوعات کلیدی در حوزه جامعهشناسی توسعه محسوب میشوند. توسعه بهمعنای پیشرفت همهجانبه و پایدار است و نه صرفاً رشد اقتصادی. اما گسترش سرمایهداری و تمرکز بر سودآوری، موجب سلطه قیمت بر ارزش و در نتیجه کالاییشدن بسیاری از ابعاد زندگی اجتماعی شده است. در این نوشتار، ضمن بررسی تمایز میان ارزش و قیمت، پیامدهای کالاییشدن را در ابعاد فردی و اجتماعی تحلیل کرده و در نهایت اهمیت تکریم اربابرجوع را بهعنوان کنشی مبتنی بر ارزشهای غیرقابلقیمتگذاری مورد تاکید قرار میدهیم.
مفهوم ارزش و قیمت در بستر توسعه
قیمت مفهومی کمی و اقتصادی است و در بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. در مقابل، ارزش جنبهای کیفی و اغلب ذهنی دارد و با مفاهیمی چون اخلاق، معنویت و هویت اجتماعی گره خورده است. به گفته مکس وبر، در جوامع مدرن «عقلانیت ابزاری» بر «عقلانیت ارزشی» غلبه یافته و همین امر باعث شده است که ارزشهای غیرمادی و انسانی به حاشیه رانده شوند.
این روند، رابطه مستقیمی با مفهوم توسعه دارد. توسعه پایدار نهتنها مستلزم رشد اقتصادی بلکه نیازمند حفظ و تقویت ارزشهای انسانی، اجتماعی و فرهنگی است. از این منظر، هرجا که قیمت بر ارزش غلبه یابد، توسعه نامتوازن و ناکارآمد خواهد بود.
کالاییشدن: مفهوم و ابعاد آن
کالاییشدن به معنای تبدیل هر چیز -از اشیاء مادی گرفته تا روابط انسانی- به کالاهایی قابل مبادله در بازار است این فرایند سه بعد مهم دارد:
• بعد اقتصادی: هر چیز بهعنوان کالایی برای سودآوری مورد معامله قرار میگیرد.
• بعد فرهنگی: ارزشهای انسانی و اخلاقی جای خود را به ارزشهای اقتصادی میدهند.
• بعد اجتماعی: روابط انسانی و اجتماعی به معاملات بازاری تنزل مییابد.
فلسفه ارزشهای انسانی
حافظ شیرازی، شاعر عارفمشربی که در شعرهایش پیوندی عمیق میان معنویت، عرفان و نقد اجتماعی برقرار میکند، در بیت مشهور:
در کار گل و گلاب حکم ازلی این بود
کان شاهد بازاری وین پردهنشین باشد
با زبانی استعاری و در عین حال انتقادی، مرز میان دو نوع ارزش -ارزش قدسی و ارزش بازاری- را ترسیم میکند. در این تمثیل، «گل» نمادی از زیبایی و خلوص است که در قالب «گلاب» (شاهد بازاری) در بازار خرید و فروش میشود. در مقابل، «پردهنشین» اشاره به حقیقت و اصالت ارزشها دارد که در پس پرده و دور از دسترس تجارت و کالاییشدن باقی میماند .
این بیت نشان میدهد چگونه ارزشهای اصیل و انسانی -مانند صداقت، نوعدوستی و کرامت- بهواسطه سازوکارهای بازار، به کالاهایی قابلخرید و فروش تبدیل میشوند. حافظ با طنزی تلخ، پرده از این وضعیت برمیدارد و خطر از دست رفتن معنویت و پیوندهای انسانی را هشدار میدهد.
بعد فلسفی و عرفانی
از منظر فلسفه عرفانی، «شاهد بازاری» نماد دلبستگیهای زودگذر و ظاهری است، در حالی که «پردهنشین» حقیقتی فراتر از مادیات را نمایندگی میکند. این تقابل، یادآور دیدگاههای افلاطونی درباره «جهان صور» (ایدههای جاویدان) و جهان مادیات (بازار و معامله) است.
بعد اجتماعی و اخلاقی
در سطح اجتماعی، این بیت نشاندهنده چالش میان «عقلانیت ارزشی» و «عقلانیت ابزاری» است. حافظ بهطور ضمنی نقدی به روند کالاییشدن میکند و تاکید دارد که ارزشهای اصیل نباید به سودجویی تنزل یابند.
پیام توسعهای
پیام حافظ در این بیت برای جامعهشناسی توسعه اهمیت ویژهای دارد: اگر جامعهای نتواند ارزشهای انسانی و معنوی خود را از نفوذ منطق بازاری حفظ کند، توسعه پایدار و اخلاقی در آن جامعه تهدید خواهد شد.
بهطور خلاصه، این بیت حافظ یک دعوت به بازگشت به اصالت ارزشها و ایستادگی در برابر کالاییشدن روابط انسانی است.
مثال) اهدای خون و تغییر انگیزهها
بسیاری از فعالیتهایی که ما در جامعه انجام میدهیم، ماهیتی ارزشی دارند و نمیتوان برای آنها قیمتگذاری کرد. اگر چنین فعالیتهایی کالایی شوند و به آنها بُعد اقتصادی داده شود، بهتدریج از حیات اجتماعی جامعه حذف خواهند شد. بهعنوان نمونه، اهدای خون یک فعالیت انسانی و داوطلبانه است که بسیاری از شهروندان بهطور منظم به آن اقدام میکنند. حال تصور کنید سازمان انتقال خون اعلام کند: «در قبال هر واحد خون اهدایی، مبلغی به اهداکننده پرداخت میشود» در چنین حالتی، کاری که پیشتر بهدلیل حس ارزشمندی و لذت معنوی انجام میشد، به معاملهای اقتصادی تبدیل میشود.
ممکن است در کوتاهمدت، این رویکرد منجر به افزایش اهدای خون شود؛ اما در بلندمدت، تعداد اهداکنندگان کاهش خواهد یافت. دلیل آن این است که وقتی اهدای خون به معامله اقتصادی تبدیل شود، افراد منافع و هزینههای مرتبط را سبکسنگین میکنند؛ برای مثال، هزینههای تغذیه و بازیابی قوای جسمانی پس از اهدای خون را در نظر میگیرند. در حالیکه زمانی که این عمل بر مبنای ارزشهای درونی و لذت معنوی صورت گیرد، افراد با انگیزهای اصیل و پایدار به آن مبادرت میورزند.
تکریم اربابرجوع: ابعاد ارزشی و توسعهای
تکریم اربابرجوع، نمونهای از ارزشهای غیرقابلقیمتگذاری در نظام اداری است. از منظر جامعهشناسی توسعه، این رفتار جلوهای از احترام به کرامت انسانی و پاسداشت سرمایه اجتماعی در جامعه است. تکریم اربابرجوع، نشاندهنده تعهد سازمان به اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی است.
اگر این امر به یک معامله اقتصادی صرف فروکاسته شود، روح انسانی آن – که در خدمت و رضایت اربابرجوع ریشه دارد – تضعیف میشود و جامعه از ارزشهای انسانی تهی خواهد شد.
رویکرد انسانی و اخلاقی در تعامل با اربابرجوع، زمینهساز تقویت اعتماد عمومی به سازمانها و نظام اداری است. این اعتماد، بهعنوان یکی از ارکان سرمایه اجتماعی، زیرساخت توسعه پایدار و ثبات اجتماعی به شمار میرود. در چنین شرایطی، تعاملات سازمانی بهجای معادلهای بازاری، بر بنیانهای انسانی و همبستگی اجتماعی استوار میشود.
با این حال، اگر تکریم اربابرجوع به «رضایتمندی مشتری» در معنای صرفاً بازاری و اقتصادی فروکاسته شود، ارزشهای انسانی این رابطه تضعیف خواهد شد. چنین رویکردی بهتدریج به کاهش اعتماد عمومی منجر میشود و میتواند فرآیند توسعه پایدار را با مانع مواجه کند. این تجربه را میتوان در سایر حوزههای اجتماعی نیز مشاهده کرد.
سخن آخر
قیمت و ارزش، دو مفهوم بنیادی اما متمایز در جامعهشناسی توسعه هستند. کالاییشدن روابط انسانی -که از غلبه منطق قیمت بر ارزشهای انسانی ناشی میشود- منجر به کاهش همبستگی، افزایش نابرابری و تضعیف سرمایه اجتماعی میگردد. تکریم اربابرجوع، بهعنوان یکی از جلوههای ارزشهای انسانی، باید در قالب اخلاق حرفهای و ارزشهای توسعهای پاس داشته شود.
پیشنهادات برای تقویت ارزشها:
• آموزشهای اخلاق حرفهای در دستگاههای اجرایی.
• تاکید بر اهمیت کرامت انسانی در اسناد راهبردی توسعه.
• تقویت فرهنگ داوطلبی و کنشهای غیرانتفاعی در جامعه.
با تاکید بر این ارزشها، میتوان از دام کالاییشدن گسترده گریخت و به سوی توسعهای پایدار و انسانی گام برداشت.