کوچه گرد ۷۵؛ شهر توی تهران قدیم ترنا دید و امروز مافیا

کوچه گرد ۷۵؛ شهر توی تهران قدیم ترنا دید و امروز مافیا
 روزگاری می‌گفتند «بریم یه دست ترنا بزنیم»، حالا می‌گویند «بیا مافیا بزنیم»، اما تفاوتش این است که آن زمان آخرش زولبیا می‌خوردی، الان زخم کاری! در کوچه‌گرد امروز تفاوت این دو بازی را بشنوید.

همشهری آنلاین- لیلا باقری: روزی روزگاری می‌گفتند: «بریم یه دست ترنا بزنیم»، حالا می‌گویند: «بیا مافیا بزنیم»، اما تفاوتش این است که آن زمان آخرش زولبیا می‌خوردی، الان زخم کاری!

ترنا بازی... نسل امروز بعید است اسمش را شنیده باشد، ولی همه امروزی‌ها مافیا را می‌شناسند. فرق این دو بازی خیلی زیاد است. اول از همه اینکه در ترنا دزد را می‌گیرند، در مافیا رئیس شبکه خانواده‌های تبهکار شهر است. فرق دیگر هم این است که در ترنا دزد را با لنگی یا کرباس تاب‌داده‌ای که تهش هم گره دارد می‌زنند و صدای «شترق» بلند می‌شود، ولی در مافیا، وسط بازی، زنت به تو شک می‌کند. چطور ممکن است یک ساعت جلوی چشم همه دروغ گفته باشی و بعد دیروز بگویی «رئیس گفته عصر بیشتر بمونم»، و حالا معلوم است که می‌پرسد: «رئیس یا شهلا؟»

پس باید فاتحه‌ای برای مخترع بازی «شاه وزیر» بفرستیم که بعدها به ترنا معروف شد. بازی‌ای که با صلوات قاپ می‌انداختند! همان استخوان پاچه گوسفند که معروفش قاپ قمارخانه است، اما وقتی از قمارخانه به قهوه‌خانه منتقل شد، صلوات کار آب توبه را کرد. در این بازی نه با مخفی‌کاری، بلکه در اوج شفافیت قاپ می‌انداختند و شاه و وزیر و دزد مشخص می‌شدند. اگر دزد خوش‌صدا بود، شاه از او می‌خواست که برایشان بخواند، اگر بدصدا بود، برای خنده از او می‌خواست که صدای یک چارپای زحمت‌کش را در بیاورد.

ولی آدم صدای چارپا دربیارورد ولی اشک رفیق چندساله‌اش را وقتی می‌فهمد مافیا بودی، نه. یعنی یا خوب بلدی دروغ بگی و دستت توی این بازی رو می‌شه، یا بلد نیستی یاد می‌گیری. مورد داشتیم طرف بعد از کسب جام دروغ‌گویی در مافیا، در اداره ترقی قابل توجهی داشته است. اصلا گفته شده عده‌ای حسنک راستگو برای درمان این مرض، رفتند دورهمی مافیا، و الان خودشان شدند همان گربه‌کوره‌ای که نانشان را از دستشان می‌گرفت.

می‌خواهم بدانم که ترنا چه بدی‌ای داشت که کنار رفت؟ همه‌چیز با اخلاق و مرام بود. حالا چسبیدیم به بازی‌ای که با جمله «من مافیا نیستم، به خدا» شروع می‌شود و با «از اول روی تو تارگت زده بودم، ولی هی این چالش کرد» تمام می‌شود، تازه در بعضی مواقع خود گاد هم از همه دروغ‌گوتر است.

در نهایت، بازی به خاک و خون کشیده می‌شود و یک مشت دروغ‌گوی بالفعل و بالقوه می‌گویند: «شلوغش نکنید، بازی روانی است، ذهن‌خوانی است، استراتژیک است!» در حقیقت، این توجیه شیک برای آموزش مهارت‌های سیاسی سطح پایین است که البته در سطوح بالا بسیار سنگین عمل می‌کند: «تفرقه بینداز و حکومت کن.»

در ترنا اما محترم‌ها و بزرگ‌ها شلاق نمی‌خوردند و حکم‌شان صلوات دست‌جمعی بود. تا حدی که به «آدم صلواتی» معروف شده بودند. در مافیا، آدم حسابی پزشک است که همیشه اشتباهی نجات می‌دهد. در ترنا وقتی وقت مجازات می‌شد، یکی ریش گرو می‌گذاشت. در مافیا، اگر کسی بخواهد طرفداری کند، تارگت بعدی او خواهد بود.

در نهایت ترنا، بازی باصفا و بامرام‌ها بود. البته گاهی اوقات، اگر کسی دلخوری از دیگری داشت، وقتی دزد می‌شد، پدر صاحب بچه را در می‌آورد، اما این دیگر به آن نمک بازی‌ها مربوط می‌شود.

برای مشاهده محتوای چندرسانه‌ای خوشه خبر کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها