گروه دیپلماتیک – همشهری آنلاین: «آمریکا با علم به محدودیتهای قدرت خود در خاورمیانه تصمیم گرفته تا مسئولیت حل مشکلات این منطقه را به خودش واگذار کند.» این را الکساندر لنگلوا تحلیلگر سیاست خارجی و روابط بینالملل در تارنمای نشنال اینترست نوشته است.
لنگلوا مدعی شده که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری خود، به شکلی آشکار رویکرد آمریکا در خاورمیانه را تغییر داده است چون باور دارد که کشورهای منطقه باید مسئولیت حل مشکلات خود را بر عهده بگیرند.
به باور او، ترامپ با شکستن هنجارهای سنتی سیاست خارجی و دوری از مداخلات پرهزینه چون گذشته، به دنبال رویکردی واقعگرایانه و کمهزینهتر برای واشنگتن است، سیاستی که بر مبنای محدودیت قدرت و منافع آمریکا بنا شده است. در ادامه بخشهایی از این مطلب را میخوانیم:
دکترین ریاض: نقطه عطف گفتمان جدید
- ترامپ در سخنرانی معروف خود در ریاض، با انتقاد شدید از سیاستهای پیشین آمریکا گفت که خاورمیانه نوین نه از سوی ملت سازان و نهادهای غربی، بلکه بهدست مردم خود منطقه و با اتکا به ظرفیتهای بومی ساخته شده است.
- بهگفته ترامپ، مداخلهگران غربی اغلب درک درستی از جوامعی که در آن دخالت میکردند نداشتند و بیشتر باعث نابودی شدند تا ساختن.
- این اظهارات بیسابقهای از سوی رئیسجمهور معاصر آمریکا از تمایل جدی کاخ سفید برای بازنگری در روابط با خاورمیانه حکایت داشت.
پایان مداخلات نظامی، آغاز معاملات شخصی
- یکی از جنبههای چشمگیر سیاست ترامپ، فاصلهگیری از رویکرد نظامیمحور پیشین است.
- او با تکیه بر روابط تجاری و شخصی با دولتهای ثروتمند خلیجفارس، سیاستی بر اساس معاملهگری و منافع متقابل را جایگزین رویکرد امنیتی-نظامی کرده است.
- نمونههایی چون آتشبس با انصارالله یمن، مذاکرات با ایران، و لغو تحریمهای سوریه همگی نشانههایی از این چرخش هستند.
فاصلهگیری بیسابقه از تلآویو
- برجستهترین جنبه دکترین جدید ترامپ، فاصله گرفتن از اسرائیل (رژیم صهیونیستی) است، دولتی که همواره نقشی محوری در سیاست آمریکا در منطقه داشته است.
- ترامپ بدون اطلاع قبلی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، مذاکرات مستقیمی را با ایران آغاز کرد و چندین بار با حماس نیز وارد گفتگو شد، از جمله در ماجرای آزادی ایدان الکساندر، سرباز آمریکایی-اسرائیلی.
- همچنین، تنزل مقام مشاور امنیت ملی سابق، بهخاطر نزدیکی بیش از حد به تلآویو، گویای نارضایتی ترامپ از نفوذ تلآویو در سیاست واشنگتن است.
الکساندر لنگلوا در پایان نوشته: در نهایت، کارنامه آمریکا در خاورمیانه فاجعهبار است. این کشور بدون چون و چرا از اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل حمایت کرده است، حتی زمانی که این درگیری از غزه فراتر رفته و منافع و سربازان آمریکایی در منطقه را تهدید کرده است. آمریکا با سرنگونی دولتها در چندین کشور، زمینه را برای شکلگیری گروههای افراطی مانند داعش فراهم کرده است. در حالی که به نام دموکراسی بمبارانهای گستردهای انجام داده، همزمان با تظاهر به دفاع از حقوق بشر، اصولی را تبلیغ کرده که به ندرت خود به آنها پایبند بوده است. پذیرفتن این گذشته و رویآوردن به واقعگرایی نشان میدهد که رویکرد مبتنی بر خویشتنداری در منطقه در حال پیروزی است. این نتیجه به معنای کاهش مداخلات آمریکا و بازگرداندن مسئولیت ثبات منطقهای به خود مردم منطقه است؛ جایی که واقعاً باید باشد.