درحالیکه کشور با کمبود شدید نیروی انسانی در آموزش دندانپزشکی مواجه است و با آن که تقاضای داوطلبان در رشته دندانپزشکی در کشور همیشه بالا بوده، از سال ۱۴۰۱ ظرفیت پذیرش دانشجوی دندانپزشکی افزایش بیشتری یافت. موضوعی که کارشناسان همان زمان درباره تبعات آن هشدار داده بودند.
چند روز پیش، دکتر سیدجلیل حسینی معاون آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرد: در حال حاضر حدود ۷۰۰ عضو هیأت علمی برای پوشش نیازهای آموزشی این حوزه کم داریم و بدون تأمین زیرساختهای لازم، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی دندانپزشکی میتواند به کیفیت آموزش آسیب بزند.
هرچند بعد از پیگیریهای مکرر مسئولان، اجرای طرح پذیرش رشته دندانپزشکی تا پایان سال ۱۴۰۴ تکمیل شد و از سال ۱۴۰۵ به مدت ۳ سال ثابت میماند و تصمیمگیری نهایی در خصوص تثبیت یا افزایش ظرفیتها به سال ۱۴۰۷ موکول شده است، اما در همین سال جاری، ۳۴۰۰ دانشجوی دندانپزشکی پذیرش شدهاند که نسبت به سال گذشته افزایش قابل توجهی دارد. این موضوع در کنار کمبود استاد میتواند بر آینده دندانپزشکی و همچنین بر نظام سلامت کشور تاثیر منفی بگذارد.
دانشجویان در دانشگاه چیزی یاد نمیگیرند
افزایش ۲۰ درصدی ظرفیت پذیرش گروه پزشکی سال ۱۴۰۰ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و از سال ۱۴۰۱ به اجرا در آمد. تصمیمی که بدون بررسیهای کارشناسانه و بدون در نظر گرفتن زیرساختها گرفته شد و در همین ۴ سال تبعات فراوانی داشته است.
بر اساس این مصوبه قرار بود هر سال ۲۰ درصد ظرفیت پذیرش پزشکی افزایش یابد. علاوه بر این ۲۰ درصد، میزان افزایش پذیرش در رشته دندانپزشکی به دلایل متعددی به ۷۶ درصد و در پزشکی ۷۴ درصد رسید! این در حالی است که به گفته کارشناسان، شرایط مناسبی در دانشگاهها برای این افزایش پذیرش وجود نداشت و کلاسی که باید با ۵۰ نفر تشکیل میشد، با ۲۰۰ نفر برگزار میشد.
وقتی نمایندگان مجلس بدون انجام کارشناسیهای لازم، قانونی را تصویب میکنند، نتیجهاش وضعیتی میشود که امروز با آن مواجه هستیم. نمایندگانی که هیچ تخصصی در حوزه بهداشت و درمان ندارند، ناگهان تصمیم میگیرند که ظرفیت رشته دندانپزشکی را ۲۰ درصد افزایش دهند. بدون آنکه متوجه باشند این تصمیم تا چه اندازه به فضای فیزیکی، تاسیسات، تجهیزات، نیروی انسانی و دیگر زیرساختهای لازم نیاز دارد.
دکتر تاجرنیا میگوید: این وضعیت بر نظام سلامت هم اثرگذار است. به عنوان مثال، در گذشته فارغالتحصیلان رشته دندانپزشکی بعد از پایان تحصیل، توان انجام تمام کارهای مرتبط با حرفه خود را داشتند. اما الان به دلیل فقدان آموزش صحیح، بسیاری از فارغالتحصیلان بعد از پایان تحصیل مجبور میشوند به شرکتهای آموزشی مراجعه کنند تا دورههای مهارتی را بگذرانند. این یعنی تراکم فارغالتحصیلان در مراکز آموزشی که باید مهارتهای لازم را در دوران تحصیل کسب میکردند، اما نکردهاند. همین موضوع میتواند روی کیفیت کار این افراد وقتی بازار کار میشوند هم اثر بگذارد.
طرحی غیرکارشناسی که منجر به کمبود استاد شد
رئیس سابق هیات مدیره جامعه دندانپزشکی ایران میگوید: متأسفانه از حدود ۲ دهه پیش، "طرح تماموقت جغرافیایی اعضای هیأت علمی دانشگاههای علوم پزشکی" تصویب و اجرا شد. براساس این طرح، اعضای هیأت علمی اجازه ندارند در بخش خصوصی فعالیت کنند یا حق ایجاد مطب به آنها داده نمیشود. طبیعتاً این موضوع برای دندانپزشکانی که در بیمارستانها و کلینیکها فعالیت دارند و از درآمد مناسبی هم برخوردارند، تصمیم مطلوبی نبود و نکات منفی زیادی داشت.
تاجرنیا میگوید: این طرح اگرچه در ظاهر، تصمیم خوبی به نظر میرسد - چون قانون میگوید فرد یا باید در دانشگاه کار کند یا در بخش خصوصی -، اما در عمل این موضوع به ضرر دانشگاهها و مراکز علمی تمام شد. چراکه بسیاری از اساتید توانمند و باسواد که میتوانستند در دانشگاه تدریس کنند، به دلیل محروم شدن از حق مطب یا اشتغال در بخش خصوصی، از پیوستن به هیأت علمی صرف نظر کردند. دستمزد اعضای هیأت علمی هم به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای این افراد نبوده است. در نتیجه بسیاری از این افراد وارد هیأت علمی نشدند و همین موضوع، کمبود استاد در دانشکدههای دندانپزشکی را رقم زد.
به گفته این دندانپزشک، با اینکه از نظر تعداد متخصص در کشور هنوز با کمبود مواجه نیستیم و در حال حاضر از جامعه ۴۰ هزار نفری دندانپزشکی کشور، بیش از ۶ هزار نفر متخصص هستند، اما سهم هیأت علمی از این تعداد بسیار اندک است. دلیل این امر، همان قانونی است که اعلام میکند فقط در موارد خاص امکان داشتن مطب وجود دارد. بنابراین بسیاری از متخصصان حاضر نیستند که به عضویت هیأت علمی دربیایند.
تدریس جذابیتی برای اساتید جوان ندارد
دکتر تاجرنیا میگوید: در ۲ دهه گذشته و به دلیل سیاستهای نادرست، تعداد دانشکدههای دندانپزشکی به ۶۰ دانشکده افزایش یافت و بعد هم که ظرفیت پذیرش دانشجو در این رشته بالا رفت. در حالی که این رشته در حالت طبیعی هم همیشه در صدر لیست تقاضای داوطلبان بوده است. در این شرایط طبیعی است که تعداد اعضای هیأت علمیِ موجود با تعداد دانشکدهها و دانشجوها همخوانی نداشته باشد.
او تاکید میکند: این وضعیت باعث شده که عمده اعضای هیأت علمی فارغالتحصیل، افراد جوانی باشند که صرفاً برای گذراندن تعهدات قانونی خود وارد دانشگاه شدهاند و بعد از پایان این تعهدات، دیگر تمایلی به ماندن در دانشگاه ندارند و آن را ترک میکنند. چون دانشگاه و تدریس برای اساتید جوان هیچ جذابیتی ندارد.
به گفته رئیس سابق هیات مدیره جامعه دندانپزشکی ایران، این موضوع باعث شده که سهم آموزش توسط اعضای هیأت علمی جوان و همچنین دستیاران تخصصی (رزیدنتها) افزایش پیدا کند و همین امر کیفیت آموزش در حوزه دندانپزشکی را با تهدید جدی مواجه کرده است. البته نهادهای مختلف علمی و صنفی بارها درباره این مساله هشدار دادهاند، اما همچنان بر اجرای نادرست "طرح تماموقت جغرافیایی" اصرار وجود دارد و شرایطی را رقم زده که الان شاهد آن هستیم.