نوروز ۱۴۰۴ چه کتابی بخوانیم؟ | امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران

نوروز ۱۴۰۴ چه کتابی بخوانیم؟ | امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران
 کتاب«امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران» نوشته مایکل آکسورتی با ترجمه شهربانو صارمی، اثری درباره جایگاه ایران در جهان است که از سوی گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است.

به گزارش همشهری آنلاین، روزها و شب‌های تعطیلات نوروزی فرصتی برای پرداختن به یکی از دلمشغولی‌های مفرح با محوریت کتاب است که هم جنبه سرگرمی دلنشین و لذت‌بخش دارد و هم به افزایش دانش و آگاهی افراد در حوزه‌های گوناگون کمک می‌کند. برای همین، در کنار برنامه‌های نوروزی این ایام، می‌توان ساعاتی را هم به مطالعه اختصاص داد. نهمین کتاب پیشنهادی برای معالعه در این ایام، کتاب«امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران» نوشته مایکل آکسورتی با ترجمه شهربانو صارمی، اثری درباره جایگاه ایران در جهان است که از سوی گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است.

  • عناوین فصل‌های هفت‌‎گانه کتاب

کتاب«امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران» هفت فصل با عناوین «ریشه‌ها: زرتشت، هخامنشیان، یونانیان»، «بیداری ایرانیان:اشکانیان و ساسانیان»، «اسلام و گسترش آن عرب‌ها، ترک‌ها و مغول‌ها چیرگی دوباره ایرانیان بر علوم اسلامی، تصوف و شعر»، «تشیع و صفویه»، «سقوط صفویان، نادرشاه،فترت قرن هجدهم و آغاز حکومت قاجارها»، «بحران در پادشاهی قاجار،انقلاب مشروطیت، و به قدرت رسیدن خاندان پهلوی» و «سلسله پهلوی و انقلاب اسلامی» دارد.

  • تاثیر ایران و فرهنگ ایرانی در تاریخ جهان

نویسنده این کتاب معتقد است که ایران و فرهنگ ایرانی در تاریخ جهان به‌شدت تأثیرگذار بوده و این کشور به لحاظ فرهنگی از باقی دنیا پیش افتاده است. ایران در مراحل گوناگون تاریخی‌اش به‌راستی امپراتوری اندیشه بوده و به‌تعبیری هنوز هم هست. مایکل آکسورتی گفته است که فرهنگ ایرانی، ملتی متنوع به‌لحاظ قومی و زمانی را در کنار هم نگه داشته و اکنون آماده است تا نقشی بزرگ‌تر از آنچه سالیان سال داشته در عراق، افغانستان و منطقه بر عهده بگیرد. این نویسنده بعد از این پرسیده است که آیا ایران امپراتوری آینده است؟ به عبارت دیگر، آیا ایران می‌تواند نقش مهم و تأثیرگذاری را که شایستهٔ آن است در خاورمیانه و دنیای وسیع‌تر عهده‌دار شود؟

  • برشی از کتاب «امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران»

بنا به روایتی بسیار معروف، وقتی شاه سلیمان در سال ۱۱۰۵ ه .ق در بستر مرگ افتاد معلوم نکرد کدام‌یک از پسرانش جانشینش شوند. او درباریان و مقامات را فراخواند و بدان‌ها گفت: «اگر در پی آسودگی و راحتی هستید حسین‌میرزا را برکشید. اگر آرزوی عظمت کشورتان را دارید عباس‌میرزا را بر تخت پادشاهی بنشانید.» با درگذشت شاه سلیمان خواجه‌های تشریفات که ناظر و سرپرست حرم بودند حسین‌میرزا را برگزیدند، زیرا کنترل کردن او را آسان‌تر می‌دیدند. حسین‌میرزا محبوب عمه‌اش مریم‌بیگم، شخصیت برجسته حرم نیز بود، از این رو حسین‌میرزا حسب‌الوظیفه شاه شد. چنین داستان‌هایی مورخان را با مشکل مواجه می‌کند. کیفیت داستان‌گونه آن‌ها هرچند روشن است، با سبک تاریخ‌نویسی امروزی جور درنمی‌آید و حتی رواج گسترده آن‌ها در دوران معاصر نمی‌تواند بر اکراه برای پذیرش ارزش ظاهری آن‌ها غلبه کند. سخنرانی در بستر مرگ، نمایش شخصیت شسته و رفته دو شاهزاده، و انتخاب منفعت‌طلبانه مقامات همگی بسیار دقیق است. اما کنار گذاشتن بی‌تأمل آن‌ها همان‌قدر اشتباه است که پذیرفتن ارزش ظاهری آن‌ها. پذیرش داستان به مثابه انعکاس ماهیت کلی انگیزه‌ها و رویدادها معقول‌تر است حتی اگر عین کلمات بیان‌شده روایت نشود. این داستان بیانگر قصور در نتیجه بی‌برنامگی و حتی شیطنت غیرمسئولانه‌ای است که در وجود شاه سلیمان بوده و با توجه به منابع دیگر از آن آگاهی داریم. اتفاقات بعدی تصویر دقیقی از شخصیت شاه سلطان حسین و انگیزه درباریان او نشان داد. کاملاً باورکردنی است که شاه سلیمان تخت سلطنت را بی‌جانشین رها کرده باشد و مقامات قدرتمند شاهزاده‌ای را انتخاب کرده باشند که فکر می‌کردند منعطف‌تر است.

 

 منبع خبر

جدیدترین ویدئوها

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها