روایت تلخ لواندوفسکی: اینطور بازوبند را از من گرفتند


رابرت لواندوفسکی در گفتوگویی مفصل با دابلیوپی اسپورتوویفاکتی برای اولینبار درباره از دست دادن بازوبند کاپیتانی و تصمیمش برای کنارهگیری از تیم ملی تا زمانی که میکال پروبیرز سرمربی است، حرف زد. او از نحوه برخورد سرمربی و نقض توافقاتشان ابراز ناامیدی کرد. مشروح این مصاحبه طولانی را در ادامه میخوانید:
از دیدگاه شما عصر یکشنبه چه اتفاقی افتاد؟
تماسی غیرمنتظره از سرمربی دریافت کردم که گفت تصمیم گرفته بازوبند را از من بگیرد. اصلا آمادگی نداشتم، در حال خواباندن فرزندانم بودم. گفتوگو چند دقیقه طول کشید. حتی فرصت اطلاع به خانوادهام یا صحبت با کسی را پیدا نکردم، چون لحظاتی بعد اطلاعیهای در وبسایت فدراسیون لهستان منتشر شد. روش اعلام این خبر واقعاً برایم شگفتآور بود.
آیا این را بیاحترامی میدانید؟
من یک یا دو سال نیست که کاپیتانم؛ یازده سال بازوبند را به دست داشتم و هفده سال برای تیم ملی بازی کردهام. تصور میکردم چنین مسائلی باید به شیوهای متفاوت حل شوند، بهویژه که تا اردوی بعدی زمان زیادی داریم. همچنین، مسابقه مهمی پیش رو داریم و همهچیز تلفنی اعلام شد. واقعاً نباید اینطور باشد. سرمربی اعتمادم را از بین برد. تأکید میکنم: ناگهان از تیم ملی دلخور نشدهام. سالها همهچیزم را برای تیم گذاشتهام. تیم ملی همیشه برایم اولویت بوده، اما این اتفاق عمیقاً آزردهام کرده است. موضوع حتی تصمیم درباره بازوبند نیست، بلکه نحوه اعلام آن است.
دقیقاً چه چیزی از سرمربی شنیدید؟ دلایل تصمیمش را توضیح داد؟
گفت مصاحبه اخیرم را دیده و تصمیم گرفته بازوبند را به پیوتر زیلینسکی بدهد تا کار در تیم برایم راحتتر شود و فشار از روی من برداشته شود. بازوبند برایم اهمیتی ندارد. به پیوتر زیلینسکی ایمان دارم و برایش آرزوی موفقیت میکنم.
آیا سرمربی از چیزی در مصاحبهتان ناراحت بود یا گفت چون به خاطر غیبت در بازیهای ملی مورد انتقاد قرار گرفتهاید، میخواهد از شما محافظت کند؟
سخت است بگویم، چون گفتوگو بسیار کوتاه بود. احساس میکنم سرمربی تحت فشار رسانهها تسلیم شد. او توافقاتمان را زیر پا گذاشت و به همین دلیل از رفتارش متعجبم.
منظورتان از توافقات مشترک چیست؟
تصمیم غیبتم در اردو با توافق سرمربی بود. پیش از آخرین بازی لیگ مقابل اتلتیک بیلبائو، با او تماس گرفتم و خواستم نظرش را درباره استراحتم بپرسم. گفت از این ایده حمایت میکند و حتی قصد داشت خودش تماس بگیرد. قرار بود برای غافلگیر کردن کمیل گروشیتسکی به خورژوف بروم. فقط پروبیرز از این برنامه خبر داشت اما همهچیز به رسانهها درز کرد.
۳۹ دقیقه پس از اعلام سلب بازوبند، شما بیانیهای منتشر کردید و گفتید تا زمانی که پروبیرز سرمربی است، برای تیم ملی بازی نمیکنید. از دست دادن اعتماد به سرمربی به اتفاقات اردوی اخیر مربوط است یا رابطه بین شما قبلا خراب شده بود؟
قبلاً مشکلی احساس نمیکردم. روز جمعه با سرمربی ملاقات کردیم، عادی صحبت کردیم و حرفی از بازوبند نبود. اتفاقات اخیر در فضای عمومی احتمالاً روی تصمیم او تأثیر گذاشت.
اگر تصمیم تغییر کاپیتان را به شیوه دیگری، مثلاً با ملاقات حضوری و گفتوگوی مفصل، اعلام میکرد، از تیم کنارهگیری نمیکردید؟
این سناریو محتمل است. من فردی هستم که با گفتوگو میتوان با او به تفاهم رسید. همیشه سعی کردهام بهترین راهحل را برای تیم ملی پیدا کنم و در این سالها چیزهای زیادی را پذیرفتهام.
آیا رابطهتان با پروبیرز دیگر قابل ترمیم نیست؟
من آدم کینهای نیستم. در فوتبال، اعتماد عامل بسیار مهمی است. برای موفقیت، باید در یک مسیر باشیم. اختلاف نظر طبیعی است اما اتفاقاتی افتاده که فراموش کردنشان سخت است.
طبق گزارشها، پس از بازی با مالت، شما از بازی تیم به شدت انتقاد کردهاید که ظاهراً کادرفنی و برخی بازیکنان را ناراحت کرده. پاسخ شما چیست؟
پس از بازی به سمت کادرفنی رفتم و آنچه دیدم و فکر میکردم باید تغییر کند تا بهتر عمل کنیم را گفتم. چیزی نخواستم، فقط فکر کردم مشاهداتم میتواند کمک کند. این را به دو یا سه نفر از جمله سرمربی گفتم. هیچکس دیگری نبود. چنین گفتوگوهایی را با مربیان دیگر هم داشتهام. تعجب میکنم که این موضوع به رسانهها کشیده شد.
احساس کردید کادرفنی واکنش منفی نشان داد؟
خیر، برعکس. گفتند خوب است که این را مطرح کردم، چون گاهی چیزهایی را نمیبینند و این اطلاعات برایشان مفید است. تأکید کردم که فقط حسم را منتقل میکنم و کادر هرطور بخواهد عمل میکند. واکنششان مثبت بود.
در سطح باشگاهی با مربیان مشکلی نداشتهاید، اما در تیم ملی با یرژی بژنچک، چسلاو میخنیویچ و حالا پروبیرز به مشکل خوردهاید. آیا همه آنها بد هستند؟
خیر. نمیگویم با مربیان مشکلات شخصی بزرگی داشتم. باز هم تأکید میکنم، نظرم را میگفتم، اما انتقاداتم درباره مسائل فنی و بهبود تیم بود. به تیم اهمیت میدادم. با آدام ناوالکا هم همینطور بود. هیچوقت نگفتم باید اینطور باشد و تمام. در باشگاهها هم سالها همینطور بودم. یورگن کلوپ، پپ گواردیولا و هانسی فلیک اغلب با من صحبت میکردند و تحلیل میکردیم چه چیزی را میتوان بهتر کرد. این برای پیشرفت یک تیم طبیعی است.
رسانهها گزارش دادهاند که تیم تصمیم سلب بازوبند را با درک و برخی با تأیید پذیرفتهاند. نظرتان چیست؟
دیروز با چند بازیکن صحبت کردم. بلافاصله تماس گرفتند، شوکه شده بودند و پرسیدند آیا نظرم عوض میشود. حتی گفتند شاید بعد از چند روز به صورت دیگری به این اتفاق نگاه کنم. متأسف بودند. این حرکتشان دلچسب بود.
احساس نکردید مشکلی در رختکن وجود دارد و برخی بازیکنان از رفتارتان ناراضیاند؟
خیر. البته ما ۲۵ نفر هستیم و نمیشود همه خیلی به هم نزدیک باشند. اما هیچوقت احساس نکردم تیم از اینکه نظرم را صراحتاً میگویم، مشکلی داشته باشد. حالا گمانهزنیها و تئوریهای زیادی مطرح میشود که قابل پیشبینی بود.
فکر نمیکنید موضوع حضور در اردو میتوانست طور دیگری حل شود؟ بعد از اعلام اینکه مقابل مولداوی و فنلاند بازی نمیکنید اما برای خداحافظی گروسیتسکی به خورژوف میروید، شایعات زیادی مطرح شد.
میخواستم از جنجال جلوگیری کنم. فکر کردم بدون جلب توجه به هتل تیم بروم یا مستقیم به استادیوم. مربی گفت به هتل بیایم. وقتی خبر درز کرد انجامش بهصورت مخفیانه سخت شد. از دیدگاه من، مربی کاملاً در جریان بود و میخواستم او کنترل کامل داشته باشد و بهترین تصمیم را برای تیم بگیرد.
میتوانید تصور کنید که دیگر برای تیم ملی لهستان بازی نمیکنید؟
میخواهم بنشینم و همهچیز را با آرامش بررسی کنم. نیاز به نفس کشیدن دارم. بعد میتوانم درباره افکارم و قدم بعدی بگویم. امروز حسرت و خشم را احساس میکنم. همیشه به تیم ملی خیلی اهمیت دادهام و این تغییر نکرده است.