شیراز و شراب شیراز به روایت سفیر ژاپن در سال ۱۳۰۸

 شیراز و شراب شیراز به روایت سفیر ژاپن در سال ۱۳۰۸

  به راستی که شیراز کانِ حُسن و معدن می‌انگور است که حافظ آنها را دوست می‌داشت. اما، از بخت بد من کافر = نامسلمان نتوانستم زیبا رویان مسلمان اینجا را ببینم و از شراب انگور آن چندان بچشم، چون این شراب برایم بیش از اندازه شیرین بود. شری، شرابی محصول اسپانیا به اسپانیولی "Jeros" مقلوب شیراز خوانده می‌شود، زیرا که مور‌ها از عربستان که روزگاری اسپانیا را در تصرف داشتند این شراب و خاستگاه آن را در اسپانیا «شیراز» نام نهادند.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجب‌زاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.

شیراز

۵۰۰ کیلومتر که از اصفهان به سوی جنوب برویم، به شیراز، پایتخت سلسله زند می‌رسیم. اصفهان و شیراز را یک شاهراه به هم می‌پیوندد، که از سده‌های میانه وجود داشته است هم اتومبیل‌های عصر ماشین و هم شتر‌های کاروان راهی را که کار عظیم شاه عباس است می‌پیمایند و پیش می‌روند هواپیمایی که بر آن نشسته و بودم فاصله اصفهان تا شیراز را دو ساعت و نیمه رفت و نزدیک ظهر به شیراز رسید.

پیش از رسیدن به شیراز از پنجره هواپیما دریاچه آب شور همچون لکه‌ای سیاه به چشم آمد هواپیما که به زمین نزدیک شد دانستم که اینجا آب شور است. هواپیما بالای این آب دو سه بار چرخ زد، و در فرودگاه پایین آمد. سرلشکر حبیب الله شیبانی استاندار و حاکم نظامی فارس و بهبهانی، بازرگان به پیشبازم به فرودگاه آمده بودند آنها با مهر بسیار خوشامد گفتند هر کدام خواهش کردند که مهمان آنها باشم و پیششان منزل کنم. در ایران، چون سفرِ دور و گذراندن شب در جای دیگر جز خانه خود با کمبود مهمانخانه و تأسیسات عمومی راحت نیست معمول است که مسافر در خانه آشنایی بماند در اینجا باید یادآور بشوم که ورود بیگانه به اندرون ممنوع است ومیهمان در بیرونی خانه می‌ماند.

ایالت فارس همیشه دستخوش شورش و سرکشی ایل قشقایی بود. پس سرلشکر شیبانی مأموریت ویژه یافت و حاکم نظامی (فارس) شد؛ و در اندک زمانی قشقایی‌ها را سرکوب کرد او امیر لشکری با فرهنگ و تحصیلکرده فرانسه بود، سابقه وزارت داشت و از نظامیان کاردان و صاحب اعتبار بود. اما بر اثر دسیسه و اتهام رقبای خود هدف سوءظن و دچار غضب رضاشاه شد و به بند افتاد و گویا در زندان دیوانه شد. من به لطف سرلشکر شیبانی مهمان ستاد لشکر (فارس) شدم و با اتومبیل نظامی در شیراز گردش کردم.

سرزمین حافظ و سعدی

شیراز کرسی نشین ایالت فارس، خاستگاه قوم ایرانی و منشأء نام این کشور است. زرتشتیان را نیز پارسی می‌خوانند که همان نام این ایالت است.

نام پرشیا Persia را که در زبان‌های اروپایی مصطلح است یونانیان به این سرزمین دادند، همچنانکه نام ژاپن را برای کشور ما هم اکنون هم مردم ایران زبان خود را «فارسی» می‌نامند، اما کشور خود را ایران می. خوانند فارس بزرگترین ایالت ایران است.. مردم فارس به مایه و میراث ادب و فرهنگ خود می‌بالند، زیرا که در این ایالت بود که دو نام بزرگ در تاریخ ادب ایران درخشید که همانا سعدی و حافظ‌اند. این هر دو شاعرانی بسیار بزرگاند نخست به زیارت خاک حافظ رفتم از نام «حافظ» بر می‌آید که او قرآن را از بر داشت. مزار او در حومه شیراز، است و از قرارگاه لشکر فارس چندان دور نیست.

امروزه گرداگرد این گور حفاظی از شبکه آهنین دارد، چون او شعر‌هایی در ستایش شراب، گفته در جایی که نوشیدن آن در دین اسلام منع شده است، گویا هنوز هم گه گاه، قشریان متعصب به لعن و نفرین او و بی حرمتی به مزارش بر می‌آیند. حافظ اکنون شاعری با شهرت جهانی است همچون عمر خیام که امروزه مردم ژاپن او را می‌شناسند و می‌دانند که در وصف میو معشوق زیبا سروده و آن را ستوده است حافظ فقط یک بار به قصد دیار دیگر به هند سفر کرد و گویا جز شیراز در خاک دیگری پانگذاشت.

هنگامی هم که روانهٔ هند شد، از ناخوشی دریا رنجه گشت و بار‌ها کوشید تا از میان راه بازگردد، چون این شاعر درگذشت از انبوه ایرانیان که سرخوش از نوا و نغمه سروده‌های زیبایش بودند کسانی هم به اعتراض برخاستند که او مرتد است و نباید بر جنازه‌اش نماز خواند می‌گویند که برای طی کردن قال و مقال غزل‌هایش را بر تکه‌های کاغذ نوشتند و در کوزه‌ای ریختند و کودکی دست به میان کوزه برد و کاغذی بیرون آورد، بر آن نوشته بود:

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ

که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت

پس قشریان لب فرو بستند و پیکر او با آیینی شایسته و باشکوه به خاک سپرده شد.

در شیراز شهری که حافظ در آن زیست و سرود باغ‌هایی پوشیده از ردیف درختان سرو و بلوط با جویبار‌های آب زلال در همه جا می‌دیدم هنوز هم این شهر چنین سرسبز است و با صفا در شهر‌های، دیگر ناظران مسلمان همه جا هستند و مردم را به رعایت اوامر و نواهی دین محمدی می‌خوانند. اما فقط در شیراز است که تساهل و مدارا می‌بینیم احساس می‌کنم که این به مایه غنای انسانگرائی‌ای است که بارآمد عشق به زیبایی‌های طبیعت است، و فکر می‌کنم که شعر حافظ است که این روحیه را در مردم شیراز پرورده است.

به راستی که شیراز کانِ حُسن و معدن می‌انگور است که حافظ آنها را دوست می‌داشت. اما، از بخت بد من کافر = نامسلمان نتوانستم زیبا رویان مسلمان اینجا را ببینم و از شراب انگور آن چندان بچشم، چون این شراب برایم بیش از اندازه شیرین بود. شری، شرابی محصول اسپانیا به اسپانیولی "Jeros" مقلوب شیراز خوانده می‌شود، زیرا که مور‌ها از عربستان که روزگاری اسپانیا را در تصرف داشتند این شراب و خاستگاه آن را در اسپانیا «شیراز» نام نهادند.

برچسب
 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها