غایب بزرگ در قره باغ؛ پیامدهای هم‌صدایی ترکیه با آذربایجان/ چرا آنکارا قره‌باغ را بخشی از خاک خود می‌داند؟

 غایب بزرگ در قره باغ؛ پیامدهای هم‌صدایی ترکیه با آذربایجان/ چرا آنکارا قره‌باغ را بخشی از خاک خود می‌داند؟
  اقتصادنیوز: آذربایجان با وجود موقعیت جغرافیایی استراتژیک، بدون ثبات سیاسی و نهادهای شفاف نمی‌تواند به قطب انرژی و تجارت تبدیل شود. مذاکرات صلح با ارمنستان به تأخیر افتاده و خطر بازگشت نفوذ روسیه در قفقاز وجود دارد. نقش ترکیه و اتحادیه اروپا در پیشبرد صلح و ثبات منطقه حیاتی است، اما زمان برای تحقق توافق محدود است.

به گزارش اقتصادنیوز، در پنج سال گذشته، کشورهایی کمی به اندازه جمهوری آذربایجان دگرگونی‌ چشم‌گیری در وضعیت خود تجربه کرده‌اند. تا همین سال ۲۰۲۰، این کشور کوچک و ثروتمند از منابع نفت و گاز طبیعی، درگیر نزاعی چند دهه‌ای با همسایه‌اش ارمنستان بود و کنترل کامل بر قلمرو خود نداشت. سال‌ها بود که منطقه جدایی‌طلب قره‌باغ کوهستانی—با جمعیتی عمدتاً ارمنی و در درون مرزهای به‌رسمیت‌شناخته‌شده‌ بین‌المللی آذربایجان—توسط نهادی خودخوانده اداره می‌شد که مورد حمایت ارمنستان بود. این وضعیت حل‌نشده، آذربایجان را از نظر دیپلماتیک محدود کرده و تعامل بین‌المللی با این کشور را کاهش داده بود. همچنین، این بن‌بست موجب وابستگی راهبردی کشور—به‌ویژه به روسیه—شده بود؛ روسیه خود را به‌عنوان میانجی حیاتی منطقه معرفی کرده و از این وضعیت برای حفظ نفوذ بر ارمنستان و اعمال فشار بر آذربایجان بهره می‌برد.امروز اما شرایط کاملاً دگرگون شده است. این عبارات بخشی ا یادداشت فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «یکه تازی آذربایجان از قره باغ تا اروپا/ چگونه جنگ در اوکراین برای علی اف فرصت ساز شد؟» ترجمه و بخش دوم با عنوان «طنین هم صدایی آذربایجان و ترکیه از نخجوان تا قره باغ/ آیا روسیه میدان را به رقیب باخت؟» منتشر شده و در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است.

غایب بزرگ!

تنها موقعیت جغرافیایی باکو برای تبدیل شدن به یک قطب حیاتی انرژی و تجارت شرق-غرب کافی نیست. کشورهایی که موفق شده‌اند از جایگاه جغرافیایی خود بهره‌برداری کنند — چه در اروپا، خلیج فارس یا آسیای میانه — آن را با قابلیت اطمینان نهادی، شفافیت مقرراتی و حداقلی از ثبات سیاسی ترکیب کرده‌اند. سرمایه‌گذاران خارجی ممکن است الزاماً دموکراسی نخواهند، اما به سیستم‌های مبتنی بر قانون نیاز دارند؛ جایی که تصمیم‌گیری‌ها قابل پیش‌بینی باشد، نهادها به طور منظم عمل کنند و دخالت سیاسی و فساد کنترل شده باشد. بدون این شرایط، هیچ مسیری—هرچقدر هم که استراتژیک باشد—نمی‌تواند به پتانسیل کامل خود برسد.جنگ اوکراین موقعیت آذربایجان را به شیوه‌هایی تقریباً غیرقابل تصور تغییر داده است. اما این دستاوردهای کوتاه‌مدت تضمین‌کننده ثبات پایدار نیستند و اعتماد بیش از حد دولت به صعود کشور می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود. برای مثال، در دسامبر گذشته، پس از آنکه یک موشک روسی به اشتباه یک هواپیمای مسافربری آذربایجانی را سرنگون کرد، خود علی‌اف به طور علنی از کرملین انتقاد کرد. واکنش باکو — باز و جسورانه — نشانه نگرشی نوین بود: دیگر همچون گذشته از مسکو نمی‌ترسد. اما این ممکن است در صورت بازپس‌گیری نفوذ روسیه در قفقاز تغییر کند.

به همین ترتیب، مقامات آذربایجانی فرض می‌کنند نزدیکی دیپلماتیک کشورشان به اسرائیل و نزدیکی جغرافیایی به ایران، باکو را برای منافع بلندمدت آمریکا ضروری خواهد کرد — صرف‌نظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد. دولت حتی ترجیح خود را برای دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ اعلام کرده بود، با این حساب که ترامپ موضع سخت‌تری در قبال ایران خواهد داشت. اما این همگرایی خطرات خاص خود را دارد. به ادعای ناظران اگر تنش‌ها بین ایران، اسرائیل و آمریکا افزایش یابد، تهران ممکن است واکنش نشان دهد—به‌ویژه اگر باکو ظاهراً از اسرائیل حمایت کند.در همین حال، آذربایجان فرصت تاریخی صلح منطقه‌ای پایدار را به تعویق انداخته است. در به تأخیر انداختن توافق با ارمنستان، باکو دو خواسته اصلی مطرح کرده است: اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف ادعاهای سرزمینی فرضی و اعطای یک کریدور زمینی بی‌وقفه که سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل کند. مقامات آذربایجانی همچنین به طور غیررسمی اشاره کرده‌اند که ممکن است تضمین سرمایه‌گذاری قابل توجهی از اتحادیه اروپا و نهادهای توسعه غربی برای بازسازی مناطق سابقاً تحت کنترل ارمنی‌ها را طلب کنند. منطقه قره‌باغ و اطراف آن اکنون به تدریج توسط برخی از بیش از ۶۰۰ هزار آذربایجانی که در جنگ دهه ۱۹۹۰ آواره شده بودند، بازاسکان داده می‌شوند، اما روند پیشرفت کند است؛ تاکنون تنها حدود ۱۳ هزار نفر بازگشته‌اند. بسیاری از شهرها آسیب‌های شدیدی دیده‌اند و تقریباً همه چیز—از زیرساخت‌ها تا مسکن—باید از صفر و در میان عملیات پاکسازی مین بازسازی شود. اما ممکن است چنین سرمایه‌گذاری غربی‌ای صورت نگیرد.

president_pressconference_220715

پای اروپا به قفقاز باز شد

با خلاقیت، صبر و اعتماد، بسیاری از این مسائل قابل حل هستند. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، حامی جدی توافق است و اگر بتواند ارمنی‌ها را متقاعد کند که اصلاح قانون اساسی فقط یک گام دوجانبه برای ایجاد اعتماد است که پاداش‌های اقتصادی بلندمدت بزرگتری به دنبال دارد، ممکن است در نهایت موفق شود. اما اگر چنین گام بحث‌برانگیزی را قبل از انتخابات مهم پارلمانی ارمنستان در ۲۰۲۶ بردارد، منتقدان داخلی او را به معامله‌کردن متهم خواهند کرد و کل روند صلح ممکن است به هم بخورد. شایان ذکر است که پاشینیان تنها چهره سیاسی عمده‌ای است که در ایروان برای یک توافق دائمی تلاش می‌کند و اعضای مخالف دولت، اصلاحات پیشنهادی قانون اساسی را خیانت به منافع ملی خوانده‌اند. اگر پاشینیان قدرت را از دست بدهد، می‌تواند درهای ورود به رهبری بسیار متفاوتی را باز کند که احتمالاً ترکیبی از شخصیت‌های انتقام‌جو و طرفدار روسیه هستند و ممکن است تجدید درگیری با آذربایجان را به نفع سیاسی خود ببینند.علاوه بر این، برای بسیاری از ارمنی‌ها، موضوع بازگشایی مسیرهای تجاری و مرزها—که برخی از آنها بیش از سه دهه بسته بوده‌اند—همچنان مسئله‌ای سیاسی است، به‌ویژه مسیر پیشنهادی که آذربایجان را به نخجوان متصل می‌کند. در این زمینه، اتحادیه اروپا که هنوز به عنوان یک میانجی قابل اعتماد برای هر دو طرف دیده می‌شود، می‌تواند ترتیبات عملی ارائه دهد که انتظارات هر دو طرف درباره دسترسی و کنترل را برآورده کند—در حالی که کمک مالی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و حمایت فنی برای اجرای آنها را نیز فراهم کند. اروپا نیز از این توافق سود خواهد برد: یک توافق موفق می‌تواند توازن ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی را برای همیشه از روسیه دور کند.

نقش ترکیه نیز بسیار حیاتی خواهد بود. آنکارا قفقاز جنوبی را بخشی از حوزه استراتژیک خود می‌داند و عادی‌سازی روابط با ارمنستان را ابزاری برای کمک به شکل‌دهی (نه تسلط بر) نظم پس از جنگ می‌بیند. آنکارا در هر مرحله به باکو احترام گذاشته و گفته است که تنها با رضایت آذربایجان مرز خود با ارمنستان را باز خواهد کرد. یک توافق صلح چراغ سبز به آنکارا می‌دهد و به توسعه یک نظم منطقه‌ای جدید کمک می‌کند که در آن تعامل ترکیه، با حمایت دیپلماسی اتحادیه اروپا، می‌تواند به ارمنستان یک شانس استراتژیک بدهد و بازگشت روسیه را محدود کند. نقش منطقه‌ای قوی‌تر ترکیه همچنین به آذربایجان کمک خواهد کرد، که در نهایت برای مقابله با فشار احتمالی مجدد روسیه به ترکیه متکی است. سؤال این نیست که آیا پیمان صلح مطلوب است یا نه، بلکه این است که آیا می‌توان آن را پیش از بسته شدن پنجره فرصت حاصل کرد یا خیر.هر چه روند توافق بیشتر به تأخیر بیفتد، روند به تغییرات سیاسی و دخالت خارجی آسیب‌پذیرتر خواهد شد. شکنندگی داخلی ارمنستان، کاهش توجه جهانی و تجدید علاقه روسیه می‌تواند گام‌های مثبت سه سال گذشته را به‌هم بزند. فرصتی که به‌دلیل مشغولیت مسکو در اوکراین ایجاد شده است، بی‌نهایت نیست. اگر تغییرات ژئوپلیتیکی بیشتری بدون وجود توافقی پایدار رخ دهد، روسیه ممکن است راه‌هایی برای بازگشت پیدا کند—شاید نه برای بازگرداندن سلطه سابق، بلکه برای ممانعت از پیشرفت، طولانی کردن ابهام و تضمین حفظ منافع خود. چنین نتیجه‌ای به نفع هیچ‌کدام از طرفین متأثر از حضور روسیه نخواهد بود—نه آذربایجان، نه ارمنستان و نه کل منطقه.

 

 منبع خبر

جدیدترین ویدئوها

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها