۱۰ مهارت مهم زندگی که هر کودک باید بیاموزد

10 مهارت مهم در زندگی چیست ؟

در سال 1999، سازمان بهداشت جهانی مهارت های زندگی را به عنوان تعدادی از شایستگی های روانی اجتماعی و مهارت های بین فردی تعریف کرد. بیان کرد این مهارت ها به افراد در تصمیم گیری آگاهانه، حل مشکلات، تفکر انتقادی و خلاقانه، برقراری ارتباط مؤثر، ایجاد روابط سالم، همدلی با دیگران کمک می کند.

اکثر روانشناسان تاکید بر توسعه مهارت های زندگی با بازی در سنین ابتدایی زندگی یک کودک دارند. محققان به این موضع اشاره می کنند که در این صورت کودک می تواند زندگی خود را به شیوه ای سالم و سازنده مدیریت کنند. در نهایت این سازمان مهارت های زندگی را در قالب 10 مورد بیان می کند.

1. حل مسئله
2. تفکر انتقادی
3. مهارت های برقراری ارتباط موثر
4. تصمیم گیری
5. تفکر خلاقانه
6. مهارت های روابط بین فردی
7. مهارت های ایجاد خودآگاهی
8. هم دلی
9. مقابله با استرس
10. مقابله با احساسات

چرا ایجاد مهارت های زندگی در سال های اولیه اهمیت دارد؟

ایجاد عادات خوب، مسئولیت های متناسب با سن، القای حس خوب و مسئولیت پذیری نسبت به اطراف و کشور باید از سنین پایین شروع شود. مهارت های زندگی با رشد و تکامل همراه است و می تواند به بچه ها کمک کند تا بتوانند بعداً در زندگی موفق شوند، چه از نظر تحصیلی، چه در شغل، چه در زندگی شخصی یا روابطشان. بنابراین، آموزش این مهارت ها در زندگی به کودکان بسیار مهم است و توسعه مهارت های زندگی با بازی به شیوه ای موثر امکان پذیر است.

مهارت های زندگی به کودکان کمک می کند تمرکز کنند و خود کنترلی داشته باشند. همچنین به کودکان در توانایی های خود برای برقراری ارتباط، درک و ایجاد انتخاب ها و ارتباطات اجتماعی خاص برای خود کمک می کند. همچنین در حوزه تفکر انتقادی کار می کند و به کودکان کمک می کند تا با چالش ها مقابله کنند.

چگونه مهارت های زندگی را بسازیم؟

توسعه مهارت های زندگی ارتباط نزدیکی با آموزش و یادگیری فعال دارد. ما می توانیم مهارت های زندگی را از طریق داستان ها، بازی های نقش آفرینی، بحث ها، تجزیه و تحلیل موقعیت ها و حل مسئله تک به تک ایجاد کنیم تا کودکان را به طور فعال در فرآیند رشد خود مشارکت دهیم. در این بحث مهارت های زندگی را می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد که مکمل و تقویت کننده یکدیگر هستند:

مهارت های اجتماعی یا بین فردی:

مهارت های ارتباطی، مذاکره، قاطعیت، همکاری و همدلی از این دسته مهارت ها هستند. همانطور که کودکان در مدرسه، زمین بازی و سایر موقعیت های اجتماعی با کودکان دیگر درگیر می شوند، بازی می کنند و رشد می کنند، طیفی از مهارت های بین فردی را توسعه می دهند.

توسعه مهارت های زندگی با بازی به آنها یاد می دهد که گوش کنند، توجه کنند، اسباب بازی ها را به اشتراک بگذارند، ایده ها را بیان کنند، یاد بگیرند که مذاکره کنند، به عنوان یک تیم با هم کار کنند، و یاد می گیرند که احساسات خود را به اشتراک بگذارند. این مهارت ها شالوده شخصیت آنها را تشکیل می دهد و آنها را قادر می سازد تا روابط قوی تر، دوستی های عمیق تر را تجربه کنند.

مهارت های شناختی:

حل مسئله، درک پیامدها، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و خود ارزیابی در این دسته قرار می گیرد. یکی از بهترین راه ها برای رشد تفکر انتقادی در کودکان خردسال از طریق بازی باز است. اطمینان حاصل کنید که کودک شما روزانه بازی می کند. همچنین، لازم نیست فقط با دوستان بازی کند. کودک باید فقط با خودش باشد و نیازی به کسی نداشته باشد که همیشه با او بازی کند. زمان بازی همچنین باید شامل ایفای نقش، بازی وانمودی، ساختن سازه هایی مانند کار با لگو و بازی های رومیزی باشد. این نوع بازی به رشد تفکر انتقادی آنها کمک می کند.

به همان اندازه که ورزش ها و بازی های بدنی در خارج از خانه مهم است این نوع بازی نیز مهم است. همه اینها به کودکان کمک می کند تا ریسک کنند و همچنین بفهمند که چگونه شکست های زندگی را بپذیرند. اینکه همیشه برنده شدن ضروری نیست و اگر در یک بازی برنده نشدید چگونه شکست را بپذیرید. ما یاد می گیریم که اشتباه کنیم و ایده های خودمان را می سازیم و راه حل هایی پیدا کنیم و اینها همه موارد ضروری در ایجاد تفکر انتقادی هستند. در بحث توسعه مهارت های زندگی با بازی تشویق کودکان به یادگیری مهارت های جدید بسیار مهم است. باید در نظر داشت کودکی که عاشق یادگیری است، به بزرگسالی تبدیل می شود که به ندرت در زندگی حوصله اش سر می رود.

مهارت های مدیریت احساسات:

مدیریت استرس و احساسات که شامل هیجان، کسالت، شادی، خشم، ترس، اضطراب و خیلی چیزهای دیگر است. مهارت های مدیریت ساده می تواند به کودکان کمک کند تا احساسات خود را در آغوش بگیرند و به آنها کمک کند تا با ترس هایشان روبرو شوند، خود را آرام کنند، و شاد باشند. مواجهه با احساسات، یادگیری نحوه مدیریت استرس، کنترل موقعیت یا دانستن اینکه چگونه شرایط را نمی توان تغییر داد، برخی از مکانیسم های بسیار مهم در مدیریت احساسات است.