باور اشتباه تربیت بهتر فرزندان در مدارس غیر دولتی/ تعامل والدین و مدرسه راز موفقیت تربیتی دانش‌آموزان است

 باور اشتباه تربیت بهتر فرزندان در مدارس غیر دولتی/ تعامل والدین و مدرسه راز موفقیت تربیتی دانش‌آموزان است
 برنا - گروه اجتماعی؛ مدرسه و خانه به عنوان ۲ نهاد مهم در تربیت دانش آموزان هستند و باور اینکه تربیت بهتری در مدارس غیر دولتی نسبت به دولتی صورت می گیرد غلط است، بلکه به مشارکت والدین در فضای مدرسه بستگی دارد.

برخی از والدین به این موضوع تاکید دارند که تربیت در مدرسه شکل می گیرد و دانش آموز باید در مدرسه غیر دولتی تحصیل کند تا تربیت بهتری داشته باشند و با این باور نقش خود و خانواده را کم رنگ قلمداد می کنند. در حالیکه اگر مدرسه و خانواده هم جهت و در راستای هم حرکت کنند، می توانند نسلی موفق تربیت شود.

مدرسه و خانواده دو نهاد موثر در تربیت و سلامت روان دانش آموزان است و اموزش و پرورش مطابق به سند تحول بنیاد و به عنوان یکی ازنهادهای اصلی، تربیت را به عنوان یک فرایند تعاملی با هدف کمک به رشد و تکامل همه‌جانبه متربیان، مبتنی بر ارزش‌های اسلامی تعریف می کند.

محمدرضا سهیلی روانشناس تربیتی در گفت‌و‌گو با خبرنگار برنا درباره نقش مدرسه و خانواده در تربیت دانش‌آموزان، اظهار کرد: طبق تعریف تربیت در سند تحول بنیادین، تربیت به عنوان یک فرایند تعاملی تعریف شده که هدف آن کمک به رشد و تکامل همه‌جانبه متربیان، مبتنی بر ارزش‌های اسلامی است. این فرایند با هدف هدایت متربیان به سوی آماده شدن برای زندگی نیکو و سعادتمندانه که در سند، از آن به‌عنوان حیات طیبه یاد شده، در همه ابعاد زندگی صورت می‌گیرد.

وی افزود: این تعریف، تربیت را فرایندی پویا و گسترده در نظر می‌گیرد که نه‌تنها جنبه‌های فکری، دانشی و شناختی افراد را شامل می‌شود، بلکه جنبه‌های اخلاقی، جسمی و اجتماعی را نیز در بر می‌گیرد. آنچه در این تعریف اهمیت دارد، نقش معلمان، مربیان در این فرایند که باید به صورت تعاملی باشد، مورد تائید است.

این روان‌شناس تربیتی بیان کرد: خانواده و مدرسه دو نهاد تربیتی در نظام تعلیم و تربیت است که نهاد مدرسه همان نظام رسمی تعلیم و تربیت از مهد‌های کودک تا دانشگاه‌ها را شامل می‌شود.

این روانشناس درباره تفاوت تاثیر مدرسه دولتی و غیر دولتی بیان کرد: باوربه اینکه دانش آموزان در مدارس غیر دولتی تربیت بهتری نسبت به مدارس دولتی صورت می‌گیرد، باور غلطی است، دانش آموزان چه مدرسه دولتی و چه غیردولتی، همه فرزندان این کشور هستند، ممکن است یک مدرسه از مدرسه‌ای دیگر بهتر باشد، به نظر من بیش از هر چیز به میزان مشارکت والدین در ساختن فضای روانی مثبت آن مدرسه بستگی دارد.

سهیلی ادامه داد: ما خیلی از مدارس دولتی را داریم که با قدرت و قوت توانسته‌اند فضایی مشارکتی و مثبت را برای دانش‌آموزان و اولیا ایجاد کنند؛ به‌طوری‌که برای ثبت‌نام در این مدارس، خانواده‌ها صف می‌کشند. از سوی دیگر گاهی دیده می‌شود که در کنار این مدارس، مدرسه‌ای دیگر وجود دارد که خانواده‌ها تمایل پیدا می‌کنند فرزندان خود را از آنجا برداشته و به مدارس دولتی منتقل کنند.

وی تأکید کرد: بنابراین این تفکر و باور که صرفاً نوع مدرسه دولتی یا غیردولتی تعیین‌کننده کیفیت آموزشی و تربیتی است، باید اصلاح شود. فضای مدرسه را والدین می‌سازند؛ نه صرفاً ساختمان و امکانات. این تعامل خانواده‌ها و آن احساس مسئولیت جمعی نسبت به مدرسه است که می‌تواند فضای آموزشی و تربیتی را تعالی ببخشد.

این روانشناس افزود: ما باید این احساس ارزشمندی را در تمام مدارس‌مان داشته باشیم؛ نیرو‌های زحمت‌کش در هر دو نوع مدرسه حضور دارند و فعالیت می‌کنند. فضا را والدین با الگوی مشارکتی ایجاد می کنند.

سهیلی افزود: مهم‌ترین عاملی که در شکل گیری شخصیت، نگرش، ارزش و رفتار دانش آموزان موثر است که در هفت سال اول زندگی توسط خانواده انجام می‌شود، یکی از نقش‌هایی که خانواده‌ها ایفا می‌کنند و یکی از این نقش‌ها الگو بودن رفتار والدین است که براساس آن الگو‌های رفتاری دانش آموزان را شناسایی می‌کنیم.

این رواشناس تأکید کرد: نقش دوم خانواده، ایجاد فضای امن عاطفی است یعنی خانواده باید محیطی امن، محبت‌آمیز و توأم با احترام برای رشد روانی و عاطفی فرزند خود فراهم کنند.

وی ادامه داد: نقش سوم خانواده، نقش تربیت دینی و اخلاقی است که خانواده‌ها با انتقال ارزش‌های اخلاقی، دینی و فرهنگی به فرزندانشان این نقش را ایفا می‌کنند. انتقال هم باید با رفتار باشد و هم با گفتار.

وی تصریح کرد: دانش آموزان پس از گذراندن دوره کودکی در خانه وارد نظام تعلیم و تربیت می‌شوند، خانواده باید همچنان نقش فعالی داشته باشد. یعنی پیگیر وضعیت تحصیلی فرزند باشد، انگیزه ایجاد کند و در پیشرفت تحصیلی فرزند مشارکت کند. این چیزی است که ما به آن نقش پیگیری تحصیلی خانواده می‌گوییم.

سهیلی گفت: نقش دیگر خانواده‌ها درزمینه آموزش مهارت‌های پایه و زندگی است که این خانواده همچنین می‌تواند در آموزش مهارت‌های پایه و زندگی نقش ایفا کند که این مهارت‌ها مثل مسئولیت‌پذیری، مدیریت زمان و ارتباط مؤثر است؛ خانواده‌ها می‌توانند با رفتاری مناسب الگوی رفتاری خود را به دانش آموز انتقال دهد.

این روان‌شناس تربیتی تأکید کرد: نهاد مدرسه نقش‌هایی را برای تربیت ایفا می‌کند که از نظر تربیتی مدرسه هم خانه دوم دانش‌آموز محسوب می‌شود، خانواده‌ها فرزندشان را به مدرسه می‌سپارند تا در آن محیط، اجتماعی شدن را یاد بگیرد و با ساختار‌های اجتماعی قانون‌مداری، انضباط، تعامل گروهی آشنا شود.

وی اظهار کرد: دومی نقش مدرسه مبنی بر نقش رسمی و علمی است، یعنی آموزش علوم پایه مانند ریاضی، زبان، علوم تجربی و سایر مهارت‌های شناختی از طریق مدرسه آموزش و توسعه پیدا می‌کند.

سهیلی افزود:علاوه بر این، مدرسه نقش مهمی در تربیت اجتماعی و فرهنگی دانش‌آموزان دارد. دانش‌آموز از طریق رعایت قوانین مدرسه، شرکت در فعالیت‌های گروهی، مسابقات فرهنگی و تعامل با هم‌کلاسی‌ها، مهارت‌هایی مثل همدلی و همکاری را یاد می‌گیرد.

این روانشناس تصریح کرد: در مدرسه، دانش‌آموز تفاوت‌های فردی خودش را با دیگران می‌بیند و یاد می‌گیرد آنها را بپذیرد. همچنین مهارت‌های اجتماعی همکاری و همدلی را آموزش می‌بینند و پرورش می‌دهند. کتاب‌هایی مانند تفکر و سبک زندگی نیز در این مسیر کمک‌کننده هستند.

وی ادامه داد: نقش مهم دیگر مدرسه، شناسایی و پرورش استعداد‌های خاص دانش‌آموزان است. معلمان معمولاً استعداد‌های دانش‌آموزان را شناسایی می‌کنند و آنها را در جهت رشد و پرورش آن استعداد‌ها هدایت می‌کنند. این کار در قالب فرایند هدایت تحصیلی در طول دوران تحصیل اتفاق می‌افتد و به‌صورت برجسته‌تر، در پایه نهم خودش را نشان می‌دهد؛ یعنی زمانی که دانش‌آموز باید انتخاب رشته کند.

سهیلی تصریح کرد:ما بسیاری از مهارت‌ها و آموزش‌های ویژه مثل تشویق کردن و جهت‌دهی به دانش‌آموزان را جزو نقش‌های اصلی معلمان می‌دانیم. اینها مجموعه‌ای از اقدامات هدفمند هستند که باعث رشد متوازن دانش‌آموزان می‌شوند.

این روانشناس بیان کرد: نقشی که معلمان که خواسته یا ناخواسته دارند، نقش الگویی آنها است. معلمان می‌توانند الگو‌های بسیار مؤثری برای دانش‌آموزان باشند. غالب دانش‌آموزان، رفتار‌های معلمان خود را تقلید می‌کنند و این رفتار‌ها ممکن است به‌صورت یادگیری‌های نهفته، در مراحل بعدی زندگی آنها بروز پیدا کند، به همین دلیل، معلمان باید رفتار‌هایی محترمانه، عادلانه و دلسوزانه داشته باشند. این رفتار‌ها نه‌تنها بر سلامت روان دانش‌آموزان تأثیر مثبت می‌گذارد، بلکه پایه‌گذار شخصیت اجتماعی آینده آنها خواهد بود.

وی ادامه داد: آنچه که این اتفاقات را خوشایندتر می‌کند، هماهنگی بین مدرسه و خانواده است. برای تربیت موفق دانش‌آموزان، وجود یک ارتباط قوی و سازنده بین این دو نهاد بسیار ضروری است. خانواده و مدرسه باید هم‌جهت و هماهنگ عمل کنند.

سهیلی اظهار کرد: این تعامل یک الگوی مشارکتی است، در خصوص ساختن این الگوی مشارکتی در مدارس، باید گفت که دو عامل در موفقیت آن نقش اساسی دارند. عامل اول، تعادل قدرت بین خانواده و مدرسه است. گاهی ممکن است یکی از این دو نهاد چه خانواده و چه مربیان نقش خود را نادیده بگیرد یا بیش از حد بر نقش خود تأکید کند. اما باید تعادلی بین قدرت خانواده و قدرت مدرسه وجود داشته باشد.

وی تصریح کرد: در واقع، خانواده‌ها فرزندانشان را به مدرسه می‌فرستند، چون معتقدند مدرسه قدرت بیشتری برای آموزش و تربیت دارد. اما این بدان معنا نیست که این دو نهاد مکمل یکدیگر نیستند؛ بلکه باید مکمل هم باشند.

این روانشناس افزود: عامل دوم موفقیت در مشارکت خانه و مدرسه، ویژگی‌ها و اشتیاقی است که معلمان از خود نشان می‌دهند. معلمان می‌توانند با صمیمیت، دلسوزی، انعطاف‌پذیری، در دسترس بودن و قابل اعتماد بودن بر مشارکت خانواده تاثیرمثبتی داشته باشند.

سهیلی با تاکید براینکه وضعیت فعلی جامعه ما، نتیجه یادگیری‌های دیروز افراد در خانه و مدرسه است، عنوان کرد: اگر بخواهیم به وضعیت آینده هر جامعه رسیدگی کنیم، باید باید امروز بر دانایی افراد در خانه و مدرسه سرمایه‌گذاری کنیم.

وی با بیان اینکه اصل مهم دانایی این است که آینده یافتنی نیست، بلکه ساختنی است؛ ادامه داد: اگر به دنبال ساختن آینده جامعه هستیم، باید بین خانه و مدرسه یک پل ارتباطی ایجاد کنیم. پلی که باعث افزایش دانش و آگاهی بچه‌ها شود؛ و این پل، باید از دل جامعه عبور کند. خانه و مدرسه مکمل یکدیگر در فعالیت‌های تربیتی هستند.

این روانشناس تصریح کرد: وقتی رفتار معلمان و اولیای مدرسه و همچنین رفتار والدین با موازین تعلیم و تربیت و روان‌شناسی رشد هم‌راستا نباشد، سلامت روانی و اجتماعی دانش‌آموزان به خطر می‌افتد؛ بنابراین نتیجه مشارکت بین اولیا و مربیان، اعتمادسازی است. اعتمادسازی که منجر به رشد، سازندگی و پیشرفت دانش‌آموز و جامعه خواهد شد.

سهیلی تصریح کرد: موفقیت تحصیلی و تربیتی دانش‌آموزان در گرو ارتباط مستمر، مؤثر و همکاری بین نهاد خانواده و مدرسه است. این رابطه تعاملی حتماً باید دوطرفه باشد. وجود معلمان باصلاحیت، هرگز نمی‌تواند جای خالی پدر و مادر را پر کند و برعکس والدین توانمند نیز نمی‌توانند جای مدرسه را بگیرند.

وی اظهار کرد: اگر والدینی فکر می‌کنند که وقتی فرزندشان را به مدرسه می‌فرستند، دیگر نقشی در تربیت ندارند و همه چیز را باید مدرسه انجام دهد، این یک تفکر سنتی و اشتباه است و باید اصلاح شود.

انتهای پیام/

برای اخبار جامعه و اجتماعی خوشه خبر کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها