یک ماه و نیم خانواده‌ام را ندیدم

 یک ماه و نیم خانواده‌ام را ندیدم
 این مطلب مربوط به رویداد عکس، فیلم و گزارش کروناست که به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همکاری خبرگزاری برنا برگزار می‌شود./ علی مرادی با اشاره به تجربه خود از تغسیل اموات کرونایی در بهشت زهرا (س)، از ترس‌ عمومی از بیماری و تلاش برای حفظ حرمت متوفیان در شرایط بحرانی گفت.

علی مرادی در ابتدای گفت‌و‌گو با خبرنگار برنا، گفت: من حدود هفت، هشت سال پیش از شیوع کرونا به صورت جهادی در سازمان بهشت زهرا (س) فعالیت می‌کردم و کار تغسیل و کفن اموات را انجام می‌دادم، اما در دوران کرونا، به خاطر شرایط خاص بیماری، اموات را ابتدا با همان کاور بیمارستانی دفن می‌کردند و امکان غسل وجود نداشت.

وی افزود: بعد از مدتی، برای تیمم اموات کرونایی به بیمارستان‌هایی مانند امام خمینی (ره)، شهدای یافت‌آباد، امیرالمؤمنین و آیت‌الله کاشانی اعزام شدیم و روزانه فعالیت داشتیم. تا اینکه با نامه‌ای از دفتر نماینده ولی فقیه، مجوز غسل مجدد صادر شد و سالن خصوصی غسالخانه به ما تحویل داده شد. آنجا سه سنگ داشت و حدود ۱۵۰ روحانی در شیفت‌های شبانه‌روزی مشغول خدمت بودند. ما نزدیک به یک ماه و نیم در هتل اسکان داشتیم و به خانه نمی‌رفتیم.

مرادی با بیان اینکه بیماری کرونا ناشناخته و ترسناک بود، اظهار داشت: نمی‌خواستم پدر و مادرم را که سن بالایی دارند نگران کنم، به همین دلیل به خانواده نگفتم که در غسال‌خانه فعالیت دارم. به آنها گفتم در کار بسته‌بندی ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده هستم. اما یک روز که در برنامه خبری «بیست‌وسی» تصویر من پخش شد، اقوام با خانواده‌ام تماس گرفتند و گفتند حواستان هست علی کجاست؟! و آن‌قدر از خطرات این بیماری گفتند و خانواده را ترساندند که مادرم تماس گرفت و با نگرانی گفت تو را حلالت نمی‌کنم اگر ادامه دهی.

او ادامه داد: تا اینکه پسرخاله‌ام به کرونا مبتلا شد و فوت کرد. از آنجا که کسی حاضر نبود نزدیک متوفی شود، خودم تمام کار‌های او را انجام دادم؛ از غسل و کفن تا تلقین و دفن. این کار باعث آرامش و تسلای خاطر خانواده شد و بعد از آن، خانواده‌ام نیز همراه‌تر شدند.

این داوطلب جهادی با اشاره به برخورد‌های اجتماعی آن دوران گفت: در محله ما، دوستانم در حسینیه‌ها مشغول فعالیت‌های جهادی مثل بسته‌بندی ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده بودند، ولی وقتی وارد می‌شدم همه می‌گفتند تو رو خدا نیا!، ما را هم درگیر نکن. حتی وقتی به مسجد می‌رفتم و نماز جماعت برگزار می‌شد به خاطر ترسی که وجود داشت، من نماز را انتهای مسجد می‌خواندم. دیگر زیاد در جمع‌ها شرکت نمی‌کردم.

وی درباره سختی‌های آن ایام گفت: دوران خیلی سختی بود. خیلی حرف‌ها شنیدیم، کنایه‌ها زیاد بود. اما با لطف خدا و با اینکه مستقیماً درگیر بودم، اصلاً کرونا نگرفتم. آن روز‌ها برای خودم هم عجیب و فراموش‌نشدنی بود.

مرادی درباره نخستین تجربه غسل یک متوفی در بیمارستان بقیه‌الله گفت: پسر آن متوفی گریه می‌کرد و می‌گفت پدرم ۷۰ سال عبادت کرده، کفن و قبر خودش را از قبل آماده کرده بود. خیلی برایمان سنگین بود که بدون غسل دفن شود. حتی آن زمان نماز میت هم بر سر مزار خوانده نمی‌شد.

وی درباره نحوه دفن در روز‌های نخستین کرونا خاطرنشان کرد: در بهشت زهرا (س) و نزدیک مترو حرم امام خمینی (ره) سوله‌ای زده بودند. متوفیان را با همان کاور بیمارستانی کفن می‌کردند و نزدیک به بیست، سی جنازه را کنار هم می‌چیدند و برایشان نماز می‌خواندند. خانواده‌ها حضور نداشتند و دفن‌ها خیلی غریبانه انجام می‌شد.

علی مرادی در پایان تاکید کرد: یکی از تسلا‌های خانواده‌ها در مراسم متوفی، حضور افراد و همدردی‌شان است. اما آن زمان همه چیز حذف شده بود. نه جمعی بود، نه تسلایی. واقعا دوران سختی بود، اما برای من یکی از شیرین‌ترین خاطرات زندگی‌ام باقی ماند. امیدوارم باز هم فرصتی برای همراهی با آن نیرو‌های جهادی پیش بیاید تا دور هم جمع شویم و یادی از آن روز‌ها کنیم.

گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی معاونت خدمات شهری شهرداری تهران، خبرگزاری برنا، موسسه رسانه‌ای صبا، با هدف تقدیر از فداکاری‌های پرسنل این سازمان و همچنین نیرو‌های جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلم‌های تولید شده در آن برهه زمانی در ۲۹ خردادماه برگزار می‌شود.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها