قصیدهای بر سنگ؛ یادبود برای خوکی که در جادههای باستانی رفت
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در میان یافتههای تاریخیِ پر رمز و راز از دوران باستان، گاهی یک قطعه سنگ، روایتی را در خود جای میدهد که نه از پادشاهان است و نه سرداران، بلکه از یک مسافر کوچک فراموششده است. روایتی که این بار از دل قرن دوم یا سوم میلادی در شهر اودسا (در مقدونیهی یونانی) سر برآورده: «سنگنوشتهای برای یک خوک.»
خوکی واقعی که گویا در سفری طولانی و پرماجرا از سرزمین دالماشیا تا جاده تاریخی «ویا اگناتیا» آمده و سرانجام در یک تصادف، جان سپرده است. این سنگنوشته، نه صرفاً یک یادبود، بلکه قطعهای از نمایش تراژیک زندگی در عصر باستان است؛ جایی که مرز میان انسان و حیوان در هنر و احساس بهسادگی از میان برداشته میشود.
گفته میشود این خوک، متعلق به تاجری بوده که او را همچون کالایی گرانقیمت یا همراهی وفادار از شهری به شهری دیگر برده است. از دیرهخیو تا آپولونیا، خوک بیهیچ آسیبی، بیهمراه اما مصمم پیش رفته؛ انگار خود را قهرمانی میدانسته در مسیر سرنوشت و آنگاه که چرخِ ارابهای آهنین، بر سر راهش ظاهر میشود، پایان این سفر نیز با مرگی ناگهانی و تلخ رقم میخورد.
اما همین مرگ، جاودانگی میآورد: لوحی از سنگ که بر آن، خوک داستان خود را با لحنی شاعرانه و شگفتانگیز روایت میکند.
«من، یه خوک بودم دوست همه
جوون و چهارپا از دالماشیا راه افتادم هدیهم دادن
از شهرهای زیادی گذشتم دلم برای آپولونیا تنگ بود
همهی زمین رو پیاده طی کردم بیهیچ آسیب
ولی آخرش، یه چرخِ لعنتی چراغ عمرمو خاموش کرد
دلم میخواست هماتیارو ببینم و اون ارابهی بزرگ فَالوس رو
ولی حالا اینجام، خوابیدم، آروم
و دیگه چیزی از مرگ طلبکار نیستم»
کنار این متن نقشبرجستهای نیز به چشم میخورد. تصویری از ارابهای چهار اسبه، با دو خوک که یکی زیر چرخها و دیگری زیر سمها جان داده است. بهنظر میرسد تصویر، نمادی از مراحل زندگی و مرگ این حیوان باشد؛ نوعی روایت تصویری در کنار کتیبهای شاعرانه که نشان میدهد در دل فرهنگ باستان، حتی مرگ یک خوک هم میتواند سوژهای تراژیک و هنری باشد.
برخی محققان در اصالت تاریخی این سنگنوشته تردید دارند و آن را تخیلی یا بازسازیشده میدانند اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد در دنیای باستان، برای حیوانات مختلف از دلفین و سگ گرفته تا ملخ و مورچه سنگقبرهایی با اشعار، حکاکیها و حتی تصاویر ساخته میشده است.
شاید در دنیای امروز، یادبود برای یک خوک عجیب بهنظر برسد اما آنچه در این کتیبه سنگی اهمیت دارد، نه صرفاً حیوان یا حادثه، بلکه شیوه روایت، احساسات انسانی نهفته در آن و احترام به جان یک موجود زنده است. خوکی که از دالماشیا آمد و شاید به هماتیا نرسید اما در حافظه سنگ، برای همیشه جاودانه شد.
انتهای پیام/