هوژان؛ قهرمان علمی «ناریا»/ تصویر تازهای از زن ایرانی در تلویزیون ملی

آرزو فیروزفر، روزنامهنگار- در روزگاری که رسانههای تصویری بیش از هر زمان دیگر در شکلگیری نگاه عمومی نقش دارند، مجموعههای تلویزیونی میتوانند بسیار فراتر از سرگرمی عمل کنند.
در این میان، سریال «ناریا» با روایتی متفاوت از جنس تعهد، دانش و مبارزه برای پیشرفت علمی، گام مهمی در نمایش توانمندیهای نخبگان ایرانی برداشته است. این سریال با تمرکز بر زندگی «هوژان» ـ دختری نخبه و دانشمند ایرانی ـ سعی دارد مخاطب را با چالشها، آرمانها و دشمنیهایی آشنا کند که فراروی مسیر خودکفایی علمی کشور قرار دارند.
سریال «ناریا» درونمایهای پلیسی_ اجتماعی دارد اما آنچه آن را از بسیاری آثار مشابه متمایز میسازد، حضور پررنگ یک نخبه زن ایرانی در جایگاه قهرمان اصلی داستان است. این انتخاب نهتنها بهلحاظ اجتماعی و فرهنگی اهمیت دارد، بلکه از جنبهای نمادین نیز واجد معناست: نمایش زنان دانشمند ایرانی در نقش افرادی اثرگذار و استراتژیک، که میتوانند معادلات اقتصادی و صنعتی کشور را تغییر دهند.
شخصیت «هوژان» نمایندهای از هزاران نخبه ایرانی است که در سکوت و بیادعایی، در دل آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی مشغول کارند تا قدمی برای پیشرفت کشورشان بردارند. این روایت، یادآوری مهمی است برای جامعه و حاکمیت که پیشرفت واقعی، نه در وابستگی به قدرتهای خارجی، بلکه در شکوفایی ظرفیتهای داخلی و باور به نخبگان جوان رقم میخورد.
موضوع محوری سریال ـ اختراع یک پدیده علمی که میتواند ایران را از واردات یک محصول استراتژیک بینیاز کند ـ از نظر نمادین حائز اهمیت است. ما در شرایطی قرار داریم که تحریمها، فشارهای اقتصادی و وابستگی به منابع خارجی، کشور را در معرض آسیبهای متعددی قرار داده است. در چنین شرایطی، توجه به نیروی انسانی متخصص، از جمله دانشمندان و مخترعان، ضرورتی حیاتی محسوب میشود. «ناریا» با تبدیل این ضرورت به یک روایت داستانی مهیج، در واقع، دغدغهای ملی را در قالبی هنری عرضه میکند.
از سوی دیگر، حضور گروهی از تبهکاران داخلی و خارجی در برابر این حرکت علمی، نگاهی واقعگرایانه به موانعی است که همواره پیشروی رشد علمی قرار داشتهاند. از دلالهای وارداتمحور تا عناصر نفوذی، از سودجویان داخلی تا دشمنان خارجی، همگی در این سریال حضور دارند تا نشان دهند که مسیر استقلال علمی، آسان و بیدردسر نیست. اما همانطور که «هوژان» با اراده، دانش و حمایت همکارانش مقابل این موانع میایستد، «ناریا» نیز با زبان تصویر از لزوم ایستادگی و پافشاری بر مسیر پیشرفت میگوید.
در کنار مضامین قوی، باید به انتخاب هوشمندانه بازیگران نیز اشاره کرد. ترکیب چهرههای باسابقه و محبوبی، چون محمدرضا شریفینیا، افسانه چهرهآزاد، سیدجواد هاشمی و فریبا متخصص در کنار بازیگران جوان و پرانرژی، نوعی پیوند نسلی در روایت داستان ایجاد کرده است. این حضور متنوع، علاوهبر جذابیت بیشتر برای مخاطب، باعث شده تا پیام سریال بهتر و گستردهتر منتقل شود.
همچنین به نظر میرسد «ناریا» تلاش کرده تعادلی میان تعلیق پلیسی، جذابیت داستانی و انتقال مفاهیم ارزشی برقرار کند. این رویکرد، بهویژه در تلویزیون ملی که همواره با نقدهایی درباره بیتوجهی به جذابیتهای دراماتیک همراه بوده، نشاندهنده تغییری مثبت در نگاه مدیران فرهنگی است. انتخاب موضوعی بهروز، همراه با فرم داستانی جذاب، میتواند مخاطب عام را نیز با مفاهیم عمیقتری مانند «اقتصاد مقاومتی»، «استقلال علمی» و «نقش نخبگان» آشنا کند.
سریال «ناریا» را میتوان گامی روبهجلو در مسیر بازنمایی نخبگان علمی در رسانه ملی دانست. تلویزیون، بهعنوان رسانهای فراگیر، وظیفهای مهم در ایجاد الگوهای مثبت برای نسل جدید بر عهده دارد. نمایش شخصیتهایی مانند «هوژان» نهتنها میتواند انگیزهای برای دختران و پسران جوان باشد، بلکه پاسخی است به هجمههای فرهنگی که گاه تلاش میکنند مسیر مهاجرت یا انفعال را بهعنوان تنها راه نخبگان معرفی کنند.
البته نباید فراموش کنیم که تکرار ساخت چنین سریالهایی، نیازمند حمایت، نگاه راهبردی و استمرار است. اگر «ناریا» آغاز مسیری تازه باشد، میتوان امیدوار بود که در آینده، تلویزیون با بهرهگیری از روایتهای جذاب، چهره واقعی نخبگان علمی و فنی کشور را بیشازپیش به مردم نشان دهد. نخبگانی که در سایه ماندهاند، اما میتوانند چراغ راه آینده ایران باشند.
انتهای پیام/