زنجیره ارزش؛ راهحل نهایی برای پایان معضل دیرینه خامفروشی

در تاریکی و روشنی نبردهای اقتصادی، جایی که آیندهٔ توسعه از میان ذخایر زیرزمینی عبور میکند، صنعت پتروشیمی و پالایشی ایران همچون نگینی درخشان بر پیکره اقتصاد کشور میدرخشد. اگرچه نفت همچنان نقش محوری خود را در معادلات انرژی حفظ کرده است.اما آنچه میتواند اقتصاد ایران را از وابستگی صرف به درآمدهای نفتی رهایی بخشد، خلق ارزش از دل توسعه صنایع پاییندستی و فرآوری هوشمندانه محصولات خام است.
در این میان، پتروشیمی نه تنها محور خلق ثروت، بلکه بستری برای اشتغال، توسعه پایدار و تابآوری در برابر تحریمهای بینالمللی تلقی میشود.
با وجود زیرساختهای گسترده، جایگاه جهانی در تولید برخی محصولات پایه و دسترسی بینظیر به خوراک ارزان، صنعت پتروشیمی ایران همچنان در حلقههای اولیه زنجیره ارزش متوقف مانده است. صادرات مواد خام یا نیمهفرآوریشده همچون متانول، اوره، نفتا، الپیجی و نفت سفید، نهتنها موجب از دست رفتن مزایای اقتصادی میشود، بلکه ظرفیت اشتغالآفرینی را نیز محدود میکند. این در حالی است که با فرآوری این مواد و عبور از زنجیره ارزش، میتوان محصولاتی با چندین برابر ارزش افزوده تولید کرد.
خامفروشی؛ گلوگاه ناکارآمدی
خامفروشی، در ادبیات اقتصادی به معنای صدور مواد اولیه بدون طی مراحل تکمیلی فرآوری و ایجاد ارزشافزوده است؛ الگویی ناکارآمد که دهههاست محور انتقادات کارشناسان اقتصادی قرار دارد، اما همچنان در ساختار صنعتی کشور بهویژه در حوزه پتروشیمی حضوری پررنگ و نهادینه دارد.
در حال حاضر، ایران بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ متانول در قاره آسیا، سالانه حدود ۱۰ میلیون تُن از این محصول استراتژیک را تولید میکند؛ اما بخش قابلتوجهی از این ظرفیت، نه در جهت تکمیل زنجیره ارزش و توسعه صنایع پاییندستی، بلکه بهصورت خام و عمدتاً با قیمت نازل، راهی بازارهایی مانند چین میشود.
این مدل تجاری نهتنها به معنای ازدستدادن فرصتهای ارزآوری بلندمدت و پایدار است، بلکه به تقویت اقتصادهای مصرفکننده و تضعیف موقعیت صنعتی ایران در بازار جهانی منجر میشود. در حالیکه متانول میتواند خوراک صنایع ارزشآفرینی نظیر تولید الفینها، پروپیلن، پلیمرها و سوختهای جایگزین باشد، تداوم خامفروشی عملاً مانع شکلگیری این صنایع و توسعه فناوریهای نوین در کشور میشود.
در مورد اوره نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. ایران از تولیدکنندگان عمده این ماده در جهان است، اما این کود شیمیایی پایه، به جای تبدیل به فرآوردههای با فناوری بالا مانند کودهای ترکیبی، رزینها و مشتقات دارویی، به صورت ساده و خام به بازارهای خارجی صادر میشود. نتیجه این الگو، اتلاف منابع، نرخ پایین اشتغال، کاهش ارزآوری و آسیبپذیری در برابر نوسانات قیمت جهانی است.
برای گذار از وضعیت فعلی خامفروشی و دستیابی به زنجیره ارزش کامل در صنعت پتروشیمی، مجموعهای از اقدامات بنیادی و ساختاری ضرورت دارد.
توسعه زنجیره ارزش
سرمایهگذاری هدفمند در حلقههای میانی و نهایی زنجیره تولید پتروشیمی، کلید جهش ارزشآفرینی و ارتقای موقعیت ایران در بازارهای بینالمللی است.
در شرایطی که ایران از ظرفیت گستردهای برای تولید خوراکهای پایهای نظیر متان، اتان، نفتا و آمونیاک برخوردار است، صرف این مزیت در قالب خامفروشی، بهمعنای واگذاری سهم عمدهای از ارزشافزوده بالقوه به کشورهای مصرفکننده است. اما با هدایت سرمایهگذاریها به سمت تبدیل این خوراکها به محصولات واسط و نهایی همچون اسید استیک، ملامین، انواع رزینها، دیمتیلاتر (DME) و متانول به الفین (MTO)، میتوان سطح بازدهی اقتصادی این مواد اولیه را تا چند برابر افزایش داد.
این راهبرد نه تنها ارزشافزوده محصولات پتروشیمی را در داخل کشور تثبیت میکند، بلکه با گشودن دروازههای ورود به بازارهای تخصصی و صادراتی جدید، تنوعبخشی به سبد صادراتی و کاهش وابستگی به بازارهای محدود و خاممحور را ممکن میسازد. در عین حال، ورود به صنایع با فناوری بالاتر، امکان افزایش بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقای رقابتپذیری بینالمللی را برای اقتصاد ایران فراهم خواهد کرد.
تقویت صنایع پاییندستی
در معماری صنعتی کشورهای توسعهیافته، صنایع کوچک و متوسط (SME) بهعنوان ستون فقرات اقتصاد مولد شناخته میشوند؛ چرا که با انعطافپذیری بالا، توان جذب فناوری و ظرفیت بالای اشتغالزایی، نقش کلیدی در فرآوری محصولات نیمهنهایی و تبدیل آنها به کالاهای مصرفی ایفا میکنند. در ساختار زنجیره ارزش پتروشیمی نیز، این صنایع حلقه نهایی ارزشآفرینی محسوب میشوند که میتوانند فاصله میان تولید مواد پایه و نیاز نهایی بازار را پر کنند.
در ایران، توسعه هدفمند SMEها در حوزههایی نظیر نساجی، خودروسازی، بستهبندی، تولید انواع چسبها و رزینها، رنگ و پوششهای صنعتی، شویندهها و مواد بهداشتی، و مصالح ساختمانی، نهتنها به تکمیل زنجیره تولید منجر میشود، بلکه میتواند به شکلگیری اکوسیستم صنعتی پایدار و متوازن در سطح ملی کمک کند. این بخشها با مصرف مستقیم محصولات نیمهنهایی پتروشیمی، به تقویت صنایع بالادستی، تعمیق ساخت داخل، و گسترش بازارهای داخلی و صادراتی کمک میکنند.
اصلاح سیاستهای صادراتی و قیمتگذاری
با وضع مشوق برای صادرات محصولات نهایی و اعمال تعرفه یا عوارض بر صادرات مواد خام، انگیزه سرمایهگذاری به سمت صنایع پاییندستی افزایش مییابد. این سیاست، جریان سودآوری را از صادرات ساده به تولید پیچیده تغییر میدهد.
بومیسازی فناوری و دانش فنی
توسعه دانش فنی بومی، طراحی فرآیندهای نوین، تولید کاتالیستها، مهندسی معکوس و استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان، از مهمترین گامها برای رسیدن به خودکفایی فناورانه در صنعت پتروشیمی است.
احداث پتروپارکها
ایجاد خوشههای صنعتی موسوم به پتروپارک در مجاورت مجتمعهای پتروشیمی بزرگ مانند عسلویه، ماهشهر، چابهار و رازی، دسترسی آسان به خوراک، زیرساخت آماده و کاهش هزینه حملونقل را برای سرمایهگذاران فراهم میآورد. این مدل میتواند در قالب شهرکهای صنعتی تخصصی به مرحله اجرا درآید.
متانول؛ گنج پنهان
متانول بهعنوان یکی از ارزانترین فرآوردههای پتروشیمی کشور، مسیرهای متعددی برای ارتقاء ارزش دارد:
-
اسید استیک: مادهای کلیدی در تولید پلاستیک، رنگ و الیاف مصنوعی با بازار مصرف گسترده داخلی و خارجی.
-
فرمالدهید و رزینهای UF و MF: مواد اولیه مهم در صنایع چوب، ساخت MDF، چسب و رنگ.
-
DME: سوخت جایگزین گازوئیل، کمآلاینده و سازگار با محیط زیست.
-
MTO (متانول به الفین): فرآیندی برای تولید پلیاتیلن و پلیپروپیلن، محصولات پایه پلاستیک که کاربرد فراوانی در صنایع دارد.
برآورد هزینه سرمایهگذاری در این مسیرها عبارتند از:
-
پروژههای MTO: حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار
-
اسید استیک: ۲۰۰ میلیون دلار
-
رزینهای UF: بین ۳۰ تا ۷۰ میلیون دلار
اوره؛ فراتر از کود شیمیایی
اوره مادهای استراتژیک در کشاورزی و صنایع شیمیایی. با فرآوری آن، میتوان به محصولات زیر دست یافت:
-
ملامین: ماده اولیه در تولید پلاستیکهای مقاوم در برابر حرارت و روکشهای صنعتی.
-
کودهای ترکیبی (NPK): کودهایی با بهرهوری بالا برای مصارف کشاورزی دقیق.
-
رزینهای اورهفرمالدهید: کاربرد وسیع در صنایع چوب، MDF و نئوپان.
-
مشتقات شوینده و دارویی: مواد فعال در تولید پاککنندهها و برخی داروهای شیمیدرمانی.
سرمایهگذاری مورد نیاز برای این فرآوردهها به شرح زیر است:
-
ملامین: ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار
-
رزینهای UF: ۳۰ تا ۵۰ میلیون دلار
-
کودهای ترکیبی: ۲۰ تا ۵۰ میلیون دلار
مدلهای سرمایهگذاری قابل اتکا
برای تحقق توسعه صنایع پاییندستی، سه مدل اصلی سرمایهگذاری وجود دارد:
-
خصوصیسازی و جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی: با فراهمسازی بستر حقوقی و تسهیل مقررات، مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی در پروژهها ممکن میشود.
-
تأمین مالی خارجی و صندوق توسعه ملی: استفاده از منابع فاینانس خارجی و تسهیلات صندوق توسعه ملی، به عنوان منابع مطمئن و کمهزینه میتواند به سرعتدهی طرحها کمک کند.
-
مشارکت شرکتهای مادر با SMEها در قالب پتروپارکها: تقسیم وظایف میان شرکتهای بزرگ تولیدکننده خوراک و واحدهای کوچک فرآوری، موجب همافزایی، انتقال فناوری و کاهش ریسک سرمایهگذاری میشود.
خامفروشی، مانعی راهبردی در مسیر توسعه ملی
صادرات محصولات خام مانند متانول و اوره، معادل فروش فرصت توسعه ملی است. در جهانی که رقابت بر سر فناوری، ارزشافزوده و خلق نوآوری است، ایران نمیتواند صرفاً به فروش مواد اولیه اکتفا کند. مسیر توسعه پایدار از دل تحول در زنجیره ارزش، بهرهگیری از ظرفیت شرکتهای فناور، سرمایهگذاری هوشمند و سیاستگذاری دقیق میگذرد.
با توجه به منابع طبیعی گسترده، نیروی انسانی تحصیلکرده و بازار منطقهای بزرگ، ایران پتانسیل آن را دارد که به قطب تولید محصولات نهایی پتروشیمی در غرب آسیا تبدیل شود. تحقق این هدف، تنها در گرو تصمیمسازی راهبردی، همگرایی بخش دولتی و خصوصی و تعهد به اجرای برنامههای مشخص است.
ایران، اگر بخواهد، میتواند از صادرکننده مواد اولیه به تولیدکننده ثروت واقعی بدل شود. برای این دگرگونی، چیزی بیش از یک اراده ملی نیاز نیست.
انتهای پیام/