مرتضی نصیری: میخواستم به هر قیمت که شده تطهیرگر شوم

مرتضی نصیری در ابتدای گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: تغسیل اموات در ایام کرونا را وظیفه شرعی خود میدانستم؛ به همین دلیل وارد غسالخانه شدم.
او با اشاره به اینکه همسرش جزو نخستین داوطلبان تغسیل اموات کرونایی بود، افزود: همسرم جزو نفرات سری اولی بود که برای تغسیل اموات کرونایی در غسالخانه خدمت میکرد. از او خواهش کردم که اگر ممکن است مرا نیز با خود ببرد. ابتدا مخالفت کرد و گفت: «نمیشود». من هم گفتم: «اگر نمیشود که من بیایم، شما هم نباید بروی!» همین شد که هر دو با هم راهی غسالخانه بهشت زهرا (س) شدیم.
نصیری ادامه داد: آن ایام به خانه اقوام نمیرفتیم و سعی میکردیم کسی هم متوجه نشود که مشغول چه کاری هستیم. کمکم که ترس مردم نسبت به این موضوع کاهش یافت، به اطرافیانمان حقیقت را گفتیم.
وی با بیان اینکه نوع پوششها و تجهیزات ایمنی، تغسیل را بسیار دشوار کرده بود، تصریح کرد: تغسیل اموات در آن دوران، خصوصاً به دلیل نوع پوششمان ــ آن شیلدها، ماسکها و تجهیزات ایمنی ــ کاری بسیار دشوار بود؛ اما بههرحال باید انجام میشد. چون خودم شخصاً یکی دو تن از دوستان صمیمیام که انسانهایی واقعاً مؤمن بودند، و در کاور دفن گذاشتند دیدم و این برایم بسیار سنگین و دردناک بود.
این تطهیرکننده داوطلب اضافه کرد: از همان زمان دیگر هیچچیز برایم اهمیتی نداشت و با خودم گفتم: «به هر قیمتی که شده، باید این کار را انجام دهم». این کار را وظیفه خود میدانستم؛ اینکه برای خاکسپاری یک مؤمن مسلمان، دستکم آن غسل لازم بهدرستی انجام شود.
او با اشاره به خاطرات ماندگار آن روزها اظهار داشت: دوران تغسیل اموات کرونایی، سرشار از خاطره بود. اما یکی از آن خاطرات، از آن صحنههایی است که هرگز از یادم نخواهد رفت.
وی روایت کرد: بعد از غسل دادن چند متوفی، برای استراحت بیرون آمده بودم که از من خواستند برای کمک به جابهجایی اموات، به سردخانه بخش بانوان بروم. مرد مسنی که گمان میکنم حدود هشتاد و چند سال سن داشت، با عصا وارد شد و گفت: «آمدهام همسرم را ببینم.» بر اساس نامی که ارائه کرد، رفتم و پیکر متوفی را بیرون آوردم. از من خواست کاور را باز کنم تا صورت همسرش را ببیند. گفتم: «اجازه ندارم کاور را باز کنم». در نهایت یکی از همکاران خانم را صدا زدم و خودم بیرون رفتم و پشت در ایستادم.
نصیری افزود: همکار خانم، روی میت را باز کرد. پیرمرد از آن خانم خواست پیکر را وسط سردخانه بگذارند. جنازه را جلوتر کشیدند و در وسط سالن قرار دادند. او شرِوع کرد به دور پیکر همسرش چرخیدن و با صدای بلند گریه کردن. میگفت: «پنجاه و چند سال با او زندگی کردم؛ تا امروز، هرچه خواست، برایش انجام دادم… فقط همین یک کار را نتوانستم برایش انجام دهم. نتوانستم برای درمانش در برابر این بیماری کاری کنم»
او در ادامه اظهار داشت: صحنهای بسیار تأثربرانگیز و درعینحال زیبا بود. پیرمرد، هفت بار دور همسرش چرخید و در پایان، پای او را بوسید و از او حلالیت طلبید.
مرتضی نصیری در پایان خاطرنشان کرد: این صحنه برای من بسیار خاص و تأثیرگذار بود؛ اینکه مردی در آن سن، هنوز همان احساس قدیمی را به همسرش دارد. برای من، این لحظه یکی از ماندگارترین خاطرات آن ایام شد.
گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی معاونت خدمات شهری شهرداری تهران (سازمان مدیریت پسماند)، خبرگزاری برنا، موسسه رسانهای صبا، با هدف تقدیر از فداکاریهای پرسنل این سازمان و همچنین نیروهای جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلمهای تولید شده در آن برهه زمانی در نیمه دوم خردادماه برگزار میشود.