۸ عادت سالم که میتوانند عمر شما را کوتاه کنند!

فرارو: برخی عادتهای سالم رایج ممکن است به جای افزایش طول عمر، آن را کاهش دهند و لازم است با رویکردی متعادل و آگاهانه به آنها نگاه شود.
اگرچه بسیاری از عادتهای بهظاهر سالم با هدف بهبود کیفیت زندگی و افزایش طول عمر دنبال میشوند، اما برخی از آنها در صورت افراط یا اجرای نادرست میتوانند نتیجهای معکوس داشته باشند و به سلامت جسمی و روانی آسیب بزنند.
به نقل از ریل سیمپل، امروزه بسیاری از افراد در تلاشاند تا با پیروی از سبک زندگی سالم، طول عمر خود را افزایش دهند. اما کارشناسان سلامت هشدار میدهند که برخی از این عادات ظاهراً مفید، در صورت افراط یا اجرای نادرست، میتوانند آثار معکوس داشته باشند. از ورزشهای شدید گرفته تا خواب بیش از حد، برخی از رفتارهای رایج ممکن است بهتدریج سلامت جسم و روان را تحلیل ببرند. در ادامه، به بررسی هشت عادتی میپردازیم که اگرچه با نیت بهبود سبک زندگی انجام میشوند، اما در واقع میتوانند کیفیت و طول عمر را کاهش دهند.
۱. تمرینات ورزشی شدید روزانه
ورزش یکی از ارکان اساسی سلامت است و میتواند به بهبود عملکرد قلب، افزایش روحیه و ارتقای امید به زندگی منجر شود. اما اشتباهی رایج آن است که افراد تصور میکنند هر چه تمرینات سختتر و بدن خستهتر شود، نتیجه بهتری میگیرند. دکتر زید فاضل هشدار میدهد تمرینات بیش از حد میتواند به بدن آسیب وارد کند. او میگوید: «تمرینات شدید روزانه ممکن است به قلب فشار بیاورد، سیستم ایمنی را تضعیف کند و سایش مفاصل را تسریع نماید. افزون بر آن، ورزشهای استقامتی سنگین میتوانند باعث آسیبهای مزمن، اختلالات هورمونی، خستگی ذهنی و حتی مشکلات ریتم قلبی و سفتی شریانها شوند.»
توصیه این متخصص آن است که تعادل میان شدت تمرین و استراحت حفظ شود. او پیشنهاد میدهد: «در هفته بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ دقیقه فعالیت متوسط مانند پیادهروی سریع یا یوگا انجام دهید. یا اگر ترجیح میدهید، ۷۵ تا ۱۵۰ دقیقه تمرین شدید مانند تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) کافیست. همچنین دو بار در هفته تمرینات قدرتی داشته باشید و روزهایی را نیز به استراحت کامل اختصاص دهید.»
۲. خوابیدن بیش از حد
خواب نقش مهمی در بازیابی انرژی بدن دارد، اما خواب زیاد هم میتواند مشکلاتی ایجاد کند، بهویژه اگر با هدف جبران کمخوابی یا مبارزه با خستگی انجام شود. دکتر فاضل توضیح میدهد: «خوابیدن بیش از ۹ ساعت در شب بهطور مداوم، با افزایش خطر ابتلا به دیابت، بیماری قلبی و کاهش توان شناختی ارتباط دارد. همچنین ممکن است نشانهای از مشکلات درماننشده مانند افسردگی یا آپنه خواب باشد.» او تاکید دارد تنظیم ریتم شبانهروزی (ساعت بیولوژیکی بدن) اهمیت زیادی دارد. پیشنهاد او: «سعی کنید هر شب بین ۷ تا ۹ ساعت بخوابید، ساعت مشخصی برای بیدار شدن داشته باشید، پیش از خواب از کار با صفحهنمایش پرهیز کنید و صبحها در معرض نور طبیعی قرار بگیرید تا بدن ریتم خود را باز یابد.»
۳. نگرانی بیش از حد درباره سلامت
گرچه پیگیری مسائل مرتبط با سلامت نشانهای از مسئولیتپذیری به نظر میرسد، اما اگر این رفتار به وسواس یا اضطراب مداوم تبدیل شود، میتواند مضر باشد. دکتر آلیسون ای. گفی، مدرس پزشکی در دانشکده پزشکی ییل، هشدار میدهد که نگرانی مداوم درباره وضعیت جسمی میتواند به اختلال اضطراب، افسردگی و حتی الگوهای وسواسی منجر شود. او میگوید: «افرادی که دچار اضطراب سلامت هستند، اغلب از نظر روانی خسته، مضطرب و یا گرفتار ترس دائمی میشوند.» پیشنهاد او آن است که افراد بین چکاپهای منظم پزشکی، به بدنی که در وضعیت طبیعی قرار دارد اعتماد کنند، مگر آنکه علائم جدید و واضحی ظاهر شود. وی اضافه میکند: «لذت، روابط اجتماعی و سرگرمیها را در اولویت قرار دهید؛ این عوامل بهاندازه رژیم غذایی و ورزش برای سلامت ضروریاند.»
۴. ترجیح کار به روابط اجتماعی
در فرهنگ مدرن، اشتغال و بهرهوری بالا اغلب بهعنوان نشانه تعهد و موفقیت تلقی میشود. اما دکتر گفی هشدار میدهد که اگر کار همواره بر روابط اجتماعی غلبه کند، مقاومت عاطفی فرد کاهش مییابد. او توضیح میدهد: «تنهایی یکی از عوامل پرخطر است. قطع ارتباط اجتماعی مزمن، خطر مرگ زودرس، بیماری قلبی و زوال شناختی را افزایش میدهد. بدون حمایت عاطفی از سوی روابط انسانی، بدن و مغز راهی برای بازیابی و تنظیم دوباره خود ندارند.» برای مقابله با این روند، ایجاد تعادل میان کار و ارتباط انسانی ضروریست. گفی توصیه میکند: «ساعات کاری خود را مشخص کنید، زمانهایی برای دیدار با دیگران در نظر بگیرید و به فعالیتهایی بپردازید که معنا و پیوند ایجاد میکنند؛ مانند داوطلبی، عضویت در گروههای اجتماعی یا دنبالکردن علایق مشترک.»
۵. مثبتنگری افراطی بهجای پردازش استرس
بسیاری از افراد تصور میکنند که سرکوب احساسات دشوار نشانه قدرت است، در حالی که این کار باعث دفن عواطف در بدن میشود. شری بی. کاپلان، رواندرمانگر، میگوید: «سرکوب احساساتی مانند درد، ترس یا اندوه، بدن را وارد وضعیت مزمن استرس فیزیولوژیکی میکند. تظاهر به خوب بودن در حالیکه دروناً ناراحت هستید، پیام تهدید را به سیستم عصبی میفرستد.» نتایج این سرکوب ممکن است به صورت اضطراب، بیخوابی، درد مزمن یا حتی بیماریهای خودایمنی بروز یابد. کاپلان تاکید دارد: «احساسات خود را بپذیرید. نادیدهگرفتن آنها فقط باعث انفجار ناگهانی یا بیحسی عاطفی میشود.»
۶. وابستگی بیش از حد به اپلیکیشنهای ذهنآگاهی
تمرینات مدیتیشن و ذهنآگاهی میتوانند بسیار مفید باشند، اما اگر فرد تنها در حضور تکنولوژی آرامش یابد، این ابزارها تبدیل به مانعی برای رشد درونی میشوند. کاپلان میگوید: «وابستگی به اپلیکیشنها توانایی فرد برای تجربه امنیت در بدن خود را مختل میکند. اگر فقط زمانی آرام هستید که از اپ استفاده میکنید، درواقع سیستم عصبی شما تابآوری لازم را کسب نمیکند، بلکه تنها اضطراب را به تعویق میاندازد.» او پیشنهاد میدهد که اپلیکیشنها صرفاً بهعنوان نقطه آغاز استفاده شوند، نه جایگزین تجربه عمیق درونی. تکنیکهایی مانند تنفس آگاهانه و تمرینات تمرکز در لحظه، میتوانند بدون ابزار خارجی نیز در دسترس باشند.
۷. همیشه «فعال بودن» برای موفقیت
در فرهنگ امروزی، بهرهوری مداوم اغلب با معنا و هدفمندی یکی گرفته میشود. اما کاپلان هشدار میدهد: «فرهنگ ما فرسودگی را با جاهطلبی اشتباه گرفته است. زمانیکه بدون وقفه در حال تلاش هستید، سیستم عصبی در وضعیت جنگ و گریز قرار میگیرد. این وضعیت باعث افزایش کورتیزول، التهاب، و تخریب عملکرد سیستمهای ایمنی، قلبی، متابولیک و هورمونی میشود.»
او توصیه میکند که زمانهایی برای «بودن» در نظر گرفته شود، نه فقط «انجامدادن». کاپلان میگوید: «حضور آگاهانه کلید تنظیم مجدد بدن است. فعالیتهایی مثل تنفس آگاهانه، حرکات ذهنآگاهانه یا حتی مکث کوتاه در طول روز میتوانند به بازیابی تعادل کمک کنند.»
۸. محدود کردن بیش از حد رژیم غذایی
گرچه کنترل تغذیه برای حفظ سلامت ضروریست، اما محدودیت بیش از حد در رژیم غذایی میتواند آسیبزا باشد. لنا باکوویچ، کارشناس تغذیه و رژیمدرمانگر بالینی، هشدار میدهد: «مصرف ناکافی غذا میتواند منجر به کمبود مواد مغذی شود. همچنین کاهش توده عضلانی، پیشرفت پوکی استخوان و افزایش خطر سقوط یا شکستگی از دیگر پیامدهای آن است.»
او تاکید میکند که رژیم غذایی باید متنوع، متعادل و همراه با لذت باشد. بدن برای عملکرد مطلوب، به طیف وسیعی از مواد مغذی نیاز دارد و حذف افراطی مواد غذایی میتواند عملکرد آن را مختل کند.
بسیاری از رفتارهایی که بهعنوان «عادات سالم» معرفی میشوند، در صورت افراط، ممکن است بدن را در وضعیت اضطراری دائمی قرار دهند. کاپلان در اینباره میگوید: «وقتی یک عادت باعث فشار، بیقراری یا خستگی مزمن میشود، احتمالاً سیستم عصبی را وارد حالت بقا کردهاید. باید به این نشانهها توجه کرد، چراکه تداوم این شرایط میتواند اثرات بلندمدتی بر سلامت جسم و روان داشته باشد.»
بدن انسان بیش از هر چیز به تعادل نیاز دارد—تعادلی میان تلاش و استراحت، پیگیری و رهاسازی، عملکرد و احساس. مراقب باشید که مسیر سلامت به خودنمایی یا افراط تبدیل نشود، زیرا در آن صورت، دقیقاً چیزی را از دست میدهید که برای حفظش تلاش میکنید: زندگی.