چرا ماجرای غلامرضا قاسمیان در عربستان بیخ پیدا کرد؟

فرارو: مشاور وزیر امور خارجه کشورمان خبر داد که به دنبال اظهارات غلامرضا قاسمیان، چهره تلویزیونی در مدینه، عربستان صدور ویزا برای زائران ایرانی را متوقف کرده است. غلامرضا قاسمیان، رئیس سابق کتابخانه مجلس که با سخنرانیها و حضور خود در برنامه محفل شناخته میشود، فیلمی از خود در مدینه گرفته بود که در آن حاکمان عربستان را به عنوان قاصبان و کاسبان قبله خطاب میکرد. او همچنین اظهار داشت که «دیگر لازم نیست برای قمارخانه، مراکز فحشا و کنسرت رکیک به آنتالیا برید، میتوانید به جایش بروید مکه و مدینه! اینجا به تنظیمات کارخانه بنی امیه بازگشته! فریب رفت و آمدهای دیپلماتیک را نخورید سختگیریها اینجا وحشتناک است به حدی که حتی به زائران اجازه اینکه معارف حج را بفهمند را نمیدهند.»
قاسمیان به دنبال انتشار این ویدیو بازداشت شد و مقامات مسئول در کشور - از معاون اول رئیسجمهور، وزیر خارجه تا سفیر ایران در عربستان و سرپرست حجاج - اظهارات او که رنگ و بوی سیاسی داشت را محکوم کردند. به خصوص این که قاسمیان هیچ وقت اخبار درباره نقشآفرینی خود در تهییج حملهکنندگان به سفارتخانههای انگلیس (آذر ۱۳۹۰) و عربستان (دی ۱۳۹۴) را تکذیب نکرد و همین سوابق باعث شده است که به این اقدام با دیده شک نگاه شود. تنها بخشی از جریان خاص مجازی و سیاسی تندرو از اقدام قاسمیان حمایت کردند.
واکنش مشاور وزیر امور خارجه
محمدحسین رنجبران، مشاور وزیر امور خارجه در صفحه توئیتر (ایکس) خود نوشت:
«پرده نخست: فردی با لباس روحانیت در آغاز موسم حج در سرزمین وحی، با علم به اینکه سخنانش از دایره همفکرانش فراتر رفته و انتشار عمومی مییابد، مکه و مدینه را با اوصافی زشت توصیف میکند و مقامات کشور میزبان را با عباراتی سخیف خطاب قرار داده و متهم به سوء نیت و کفر و الحاد میکند. این در حالیست که مسئولان حج و زیارت کشور پیش و حین اعزام بیش از ۸۵ هزار زائر ایرانی بارها بر ضرورت حفظ احترام و رعایت موازین کشور میزبان تاکید کردهاند. فرد مذکور دستگیر و صدور روادید برای تعداد زیادی از هوطنان منتظر متوقف میشود. هزاران زائر در بلاتکلیفی قرار میگیرند.
پرده دوم: به هر ترتیب سنگی به چاه افتاده و عقلا در پی تدبیرند؛ موضع هماهنگ جمهوری اسلامی ایران از زبان نماینده ولی فقیه و سرپرست زوار ایرانی، رییس سازمان حج و زیارت، سفیر ایران در ریاض و نهایتا وزیر امورخارجه کشورمان،که همگی بر محور ضرورت حراست از وحدت اسلامی و حفظ روابط رو به رشد با عربستان است- بیان میشود. کاملا روشن است؛ هدف ریختن آب بر آتش حرافی غیرمسئولانه و پیشگیری از تبعات مترتب بر آن، و همزمان کمک به آزادی یک شهروند در چارچوب وظائف ذاتی وزارت امور خارجه است.
پرده سوم: مدیر محترم سایت رجا نیوز بهعنوان نماینده یک جریان فکری وارد میشود با لحن تند و غیر محترمانه، وزیر امور خارجه را خطاب قرار داده و موضع حکیمانه و مسئولانه مقامات رسمی نظام در قبال این اتفاق را نشانه "وادادگی" میخواند! و اما نکته قابل توجه آنجا است که او حجاج ایرانی را به دو دسته انقلابی و غیر انقلابی تقسیم کرده و سلامت بیش از ۸۵ هزار زائر هم وطن، و احتمال محروم شدن هزاران نفر از آنها از انجام فریضه حج را به هیچ انگاشته و فقط برای سلامت "حجاج انقلابی" ابراز نگرانی میکند! ظاهراً آقای نیلی کمافیالسابق بر پیشه و هنر مسلم خود یعنی دوقطبیسازی اصرار دارد، حتی میان حجاج و حتی در جریان مهمترین آیین دینی مسلمانان!
و اما پرده آخر: پرده آخر چیست؟ همه چیز یادآور سناریوی حمله به سفارت عربستان حدود ده سال قبل است که منجر به قطع روابط ایران و عربستان و هزینههای سنگین برای کشور شد. در میانه فریضه حج، وسط مذاکرات هستهای، و در اوج تهدیدات رژیم صهیونیستی، نکند طراحی جدیدی در راه باشد؟ قطعا دوراندیشان و مدبران و حکیمان کشور چنین اجازهای نخواهند داد...»
وزیر امور خارجه کشورمان نیز پیش از این ضمن تشکر از مدیریت عملیات حج توسط دولت عربستان، در توئیتر نوشته بود: «جمهوری اسلامی ایران با صراحت کامل هرگونه تلاش برای ضربه زدن به وحدت مسلمانان را، بهویژه در فضای معنوی حج، محکوم میکند. ما مصمم هستیم که به هیچکس اجازه ندهیم به روابط برادرانه ما با همسایگانمان، از جمله به مسیر رو بهجلوی روابط با عربستان سعودی، آسیب بزند.»
نیلی چه گفته بود؟
موضع سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در مورد این موضوع به مذاق تندروها خوش نیامد. آنها عراقچی را متهم میکنند که از موضع انفعال در برابر عربستان وارد شده است. میثم نیلی، مدیر سایت رجانیوز، عضو سابق شورای مرکزی جبهه پایداری و از نزدیکان جلیلی در این مورد نوشت: «اگر خدای ناکرده، خونی از بینی حجاج انقلابی ما بریزد، تک تک حضرات و مقامات سیاسی که منفعلانه و دستپاچه، چراغ سبز به دیکتاتور بیگانه نشان دادند، مقصرند.»
سایت نیلی، در واکنش به اعلام خبر توقف صدور ویزای عربستان برای زوار ایرانی بار دیگر نوشت: «پس از دستگیری حجتالاسلام قاسمیان به دلیل انتقاد از وضعیت فرهنگی سرزمین وحی، عربستان سعودی صدور ویزا برای حجاج ایرانی را متوقف کرده است. این اقدام توهینآمیز سعودی در صورتی رخ میدهد که مقامات دولتی تا کنون نهایت نرمش را در برابر این برخورد عصر حجری آنان نشان داده تا جایی که عباس عراقچی به جای حمایت از شهروند ایرانی، مشغول دعای خیر و تشکر از عمال سعودی است.
به نظر میرسد انفعال دستگاه دیپلماسی در برابر جنایات سعودی از جمله فاجعه منا، تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده و زیر گرفتن یک هموطن ایرانی توسط کارمند مست سفارت عربستان، کار را به جایی رسانده که کوچکترین اقدام شهروندان عادی کشورمان در برابر رژیم سعودی چنین واکنشهایی را به دنبال دارد.»
محسن مقصودی، مجری برنامه ثریا نیز نوشت: «موضعگیری یکطرفه آقای دکتر #عراقچی عجیب است. همین دو هفته پیش ترامپ در همین عربستان هر چه از دهانش درآمد علیه ایران گفت و سعودیها از سخنرانی او استقبال کردند و کف زدند. آیا آنها از اظهارات مهمان شیطان صفتشان در ایجاد تفرقه بین جهان اسلام، یک عذرخواهی کردند یا توییت زدند؟»
نقدهای تند رسانههای اصولگرا
سایت مشرق در تحلیلی کوتاه راجع به موضوع قاسمیان نوشت: «بازداشت حجتالاسلام قاسمیان در مکه، صرفنظر از انگیزه و دلایل عربستان، یک هشدار داخلی نیز در پی دارد؛ هشدار درباره ضعف هماهنگیها میان نهادهای اعزامکننده زائران و نهادهای سیاستگذار در حوزه دیپلماسی، آنهم در مقطعی که تیم دیپلماسی ایران در حال مدیریت پروندههای پیچیدهای چون مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، تعامل با کشورهای عربی منطقه، و بازسازی روابط منطقهای است. قاسمیان نه نماینده رسمی جمهوری اسلامی در حج بود، نه حامل پیام سیاسی، اما چهرهای شناختهشده است و مردم با او در برنامه محفل خاطره دارند که بازداشت او بلافاصله بازتاب رسانهای پیدا کرد. در چنین شرایطی، هزینهای که باید صرف پیشبرد پروندههای منطقهای شود، ناگهان صرف حل یک بحران فرعی اما رسانهای میشود؛ بحرانی که با یک مدیریت دقیقتر، میتوانست اصلاً بهوجود نیاید.
سالهاست که به حجاج و کاروانها درباره حساسیتهای عربستان در ایام حج هشدار داده میشود. این پروتکلها، هرچند گاه سختگیرانه یا حتی ناعادلانه بهنظر برسند، اما بخشی از واقعیت صحنهاند. مکه، صرفاً محل عبادت نیست؛ صحنهای است که در آن سیاست و تصویرسازی رسانهای هم جریان دارد.
آنچه رخ داده، بیش از آنکه ما را به موضعگیری علیه رفتار سعودیها سوق دهد، باید ما را به بازنگری در مدیریت اعزامهای خارجی، سطح آموزشها، و هماهنگیهای دیپلماتیک و امنیتیمان سوق دهد. چرا باید وزارت خارجهای که سرگرم چانهزنیهای حیاتی در مذاکرات هسته ای با آمریکا و روابط با کشورهای منطقه است، وقت خود را صرف حلوفصل تبعات یک حرکت غیرهمسو کند؟ چرا هر ناهماهنگی داخلی باید در تراز بینالمللی برای ما هزینه تولید کند؟ پرسشهایی از این دست، بیش از آنکه انتقاد از یک فرد خاص باشند، ضرورت اصلاح ساختار و هماهنگی در حوزه دیپلماسی زیارت را نشان میدهند. کاری که اگر امروز انجام نشود، فردا با هزینهای بیشتر، دوباره تکرار خواهد شد.»
روزنامه خراسان – نزدیک به قالیباف – نیز نوشت: «در روزهایی که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی وارد مرحله تازهای از تعامل و تنشزدایی شده، انتشار یک ویدئوی انتقادی از حجتالاسلام قاسمیان، زائر ایرانی بیتا... الحرام که در آن با تعابیری تند ساختار اجتماعی جدید عربستان را به چالش میکشد، بازتابی فراتر از یک اظهارنظر شخصی داشته و ابعاد امنیتی، دیپلماتیک و سیاسی گستردهای یافته است. سخنان قاسمیان که با ادبیاتی طعنهآمیز از عربستان سعودی به عنوان «کاسبان قبله» و حرمین بهمثابه جایگزین آنتالیا یاد میکند، نهتنها فضای معنوی حج را مخدوش میسازد، بلکه با عواقبی جدی برای خود وی و کشور همراه شد؛ تا جایی که تنها ساعاتی پس از انتشار ویدئو، سعودیها این زائر ایرانی را بازداشت کردند.
این در حالی است که پیشتر، مقامات کشور بارها از زائران خواسته بودند تا از هرگونه اظهارنظر سیاسی و انتقادی در فضای مجازی و حقیقی سرزمین وحی خودداری کنند. اما آنچه این ماجرا را به سطحی پیچیدهتر از یک بازداشت فردی ارتقا میدهد، تلاش جریانهایی خاص برای قهرمانسازی از قاسمیان است؛ جریانی که گویی از هر موقعیتی برای بازتولید ادبیات تقابلی بهره میگیرد، ولو به قیمت تضعیف منافع ملی.
در حالی که ضرورت فوری دستگاه دیپلماسی، پیگیری آزادسازی این زائر بازداشتشده است، نباید از نظر دور داشت که ترویج چنین رفتارهایی در لباس شجاعت و حقگویی، در واقع تحمیل هزینههای غیرضرور به کشور است و هیچ دستاوردی برای مردم به همراه ندارد. نگاه تحلیلی به سوابق قاسمیان نیز نشان میدهد که این نخستینبار نیست که وی در بزنگاههای تنشآفرین حضور فعال داشته است: از تجمع پرحاشیه مقابل سفارت انگلیس در ۱۳۹۰ و سخنرانیاش پیش از حمله به سفارت گرفته تا ماجرای سفارت عربستان در ۱۳۹۴ که یکی از نقاط عطف آسیبزای روابط خارجی ایران بود و حتی تجمع اخیر مقابل سفارت سوئد در سال ۱۴۰۲. همه این ها حکایت از نوعی الگوی تکرارشونده در رفتار این روحانی دارد که میان انقلابیگری و بیپروایی تمایز قائل نمیشود. از این منظر، بازخوانی پرونده قاسمیان صرفاً بازتاب یک اتفاق نیست، بلکه فرصتی است برای تفکیک مرز شجاعت با بیحسابی، دیانت با تندروی، و انقلابیگری با عقلانیت دیپلماتیک. ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به چهرهای عقلگرا و متین در جهان اسلام نیاز دارد؛ نه قهرمانان خودخواندهای که تجربه نشان داده جز هزینه برای نظام و مردم چیزی به بار نیاوردهاند.»
چرا این واقعه مشکوک است؟
آنچه قاسمیان در مدینه انجام داد، از چند جهت قابل توجه است. ابتدا سوابق او در تهییج حملهکنندگان به دو سفارتخانه که از دیروز همچنان مرور میشود. همچنین آگاهی زوار از حساسیتهای امنیتی شدید عربستان که هر سال چند قربانی میگیرد. از جمله سال گذشته (حج ۱۴۰۳) که کاظم روحبخش روحانی و فعال مجازی مشهدی در مدینه دستگیر و ۲۰ روز بعد آزاد شد. با تاکید بر این که روحبخش آنجا صحبتی از حکومت عربستان نکرده بود. بر اساس روایت خود او، علت دستگیریاش حمایت از مردم غزه و مسئله فلسطین بود. او زمانی که به ایران بازگشت، انتقادات خود از حاکمان سعودی را نیز مطرح کرد. در حج ۱۴۰۲، علیاکبر رائفیپور سخنران جنجالی نیز ممنوعالخروج شد که برای چند روزی باعث ایجاد جنجال در فضای رسانهای و در نهایت آزاد شد.
بنابراین، فضای عربستان مشخص است. در این میان، برخی فعالان مجازی در توئیتر مدعی شدند که این فیلم در یک گروه خصوصی بوده و محتوای عمومی نبوده بلکه به بیرون درز پیدا کرده است. مسئلهای که اگر صحت داشته باشد، ابعاد این کار را پیچیدهتر می کند.
چرا هیچ کس از اقدام قاسمیان حمایت نکرد؟
اسفند ۱۴۰۱ در نهایت ایران و عربستان با میانجیگری چین توانستند به یک توافق دیپلماتیک برسند و ۷ سال تیرگی روابط را در مسیر اصلاح قرار دهند. پس از بهار عربی و سپس مرگ ملک عبدالله در سال ۱۳۹۳ دو طرف با یکدیگر به صورت غیرمستقیم درگیر بودند. اما این فضا از پایان دهه ۹۰ و تغییر فضا در منطقه به خصوص یمن و سوریه شکست. دو کشور در اسفند ۱۴۰۱ توافق کردند اما از سال ۱۴۰۰ مذاکراتی در عمان و عراق برای رسیدن به این توافق کلید خورده بود.
حسین امیرعبداللهیان در مرداد ۱۴۰۲ به عربستان سفر کرد. عباس عراقچی در چند ماه وزارت خود، دو سفر به تنهایی برای رایزنیهای دوجانبه به این کشور داشت. این به غیر از سفر برای شرکت در اجلاس ریاض در اسفند ۱۴۰۳ است. در حالی که ایران تلاش میکند روابط خود با کشورهای منطقه را بازسازی کند، وقوع این اقدامات عجیب است.