این گروه خاص سهم زیادی در مصرف بنزین دارند | تخصیص سهمیه بنزین به مردم مشکلات بنزینی را حل می‌کند؟

این گروه خاص سهم زیادی در مصرف بنزین دارند | تخصیص سهمیه بنزین به مردم مشکلات بنزینی را حل می‌کند؟

 مسئله بنزین سال‌هاست گریبان اقتصاد ایران را گرفته است؛ کمبود تولید و اجبار به واردات آن، از معضلات دیرینه اقتصاد کشور است که کارشناسان علت آن را مصرف بالا عنوان می‌کنند؛ مصرفی که بخشی از آن ناشی از خودروهای بی‌کیفیت و بخشی هم مصرف بی‌رویه ناشی از قیمت پایین و بخشی هم قاچاق است.

به گزارش همشهری آنلاین، مسئولان دولتی می گویند امسال بالغ بر ۶ میلیارد دلار صرف واردات بنزین خواهد شد؛ بدین‌ترتیب سهم بالایی از درآمد ارزی دولت باید برای جبران کمبود بنزین به‌کار گرفته شود.

دولت چهاردهم اعلام کرده که قصد دارد مشکل ناترازی سوخت ازجمله بنزین را حل کند، اما چه راهکاری برای رفع این معضل وجود دارد.

در همین زمینه میزگرد اقتصادی با موضوع حل معمای بنزین با حضور سید حمید حسینی، رئیس هیأت‌مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفتی و حبیب‌الله ظفریان، کارشناس انرژی در تلویزیون همشهری برگزار شد.

قطعا بنزین در ایران گران نیست، اما نتیجه این ارزانی سوخت، مشکل فعلی است که مصرف بالا رفته و دچار کسری شده‌ایم. به‌نظرم نوع نگاه ما به حامل‌های انرژی اشتباه نبوده است.

با اجرای طرح تثبیت قیمت‌ها در مجلس هفتم دچار این رویکرد اشتباه شدیم و اکنون دولت در مسیری نیست که به‌راحتی بتواند قیمت بنزین را مدیریت کند.

در دوره کرونا که قیمت نفت پایین آمد، فرصت مناسبی برای اصلاح قیمت بنزین بود، اما دولت آن فرصت را از دست داد و اکنون با قیمت فعلی ارز، قیمت انواع سوخت در ایران بسیار پایین است. پس قطعا بنزین در ایران ارزان است. دولت‌ها فکر می‌کردند که با ارزان نگاه داشتن بنزین، به مردم خدمت می‌کنند.

این گروه خاص سهم زیادی در مصرف بنزین دارند | تخصیص سهمیه بنزین به مردم مشکلات بنزینی را حل می‌کند؟

۳ الگو برای قیمت‌گذاری بنزین وجود دارد؛ یکی مبنا قرار دادن مجموع قیمت نفت، هزینه پالایش و توزیع است.

یک روش هم عدم‌محاسبه قیمت نفت به‌عنوان خوراک پالایشگاه و صرفا محاسبه هزینه پالایش و توزیع است.

در ایران حدودا ۸ سنت هزینه استخراج نفت و ۱۰ سنت هزینه پالایش و توزیع بنزین است. پس ۱۸ سنت هزینه تمام‌شده تولید بنزین می‌شود. روش سوم هم صرفا محاسبه هزینه توزیع بنزین است که باز هم بیشتر از رقم فعلی فروش می‌شود؛ این در حالی است که قیمت بنزین وارداتی حدود ۵۰ سنت است و با دلار ۸۰ هزار تومانی، حدود ۴۰ هزار تومان می‌شود.

مصرف بنزین در ایران بسیار بالاست. از ۱۰۰ میلیون بشکه تولیدی نفت در جهان ۲۰ میلیون بشکه تبدیل به بنزین می‌شود؛ یعنی حدود ۳ میلیارد لیتر. سهم جمعیتی و تولید ناخالص داخلی ایران از دنیا نسبت به سهم مصرف بنزین ما از کل دنیا بسیار کمتر است؛ یعنی مثلا ایران باید ۳۰ میلیون لیتر بنزین مصرف کند، اما به‌علت فرسوده بودن خودروها، قاچاق بنزین، عدم‌توسعه حمل‌ونقل عمومی و... مصرف بنزین در ایران بسیار بالاست و ۴ درصد بنزین جهان را مصرف می‌کنیم.

اگر بنزین گران شود، حمل‌ونقل عمومی گران می‌شود، پس طبیعتا افرادی که خودرو ندارند هم تحت‌تأثیر گرانی آن قرار خواهند گرفت.

هم باید کار ایجابی کنیم و هم کار دفعی؛ چون شدت مصرف انرژی در ایران بسیار بالاست که نتیجه سیاستگذاری اشتباه بوده است. سیاستگذاری غیرقیمتی خیلی اثرگذار نیست و حتما باید از ابزارهای قیمتی استفاده کرد و تجربه هم همین را اثبات می‌کند. اگر اصلاح قیمتی کنیم دیگر نیازی به واردات بنزین نخواهیم داشت؛ چون مصرف اصلاح می‌شود.

علت دپوی کانتینترها در بندر شهید رجایی، کمبود ارز است. ارز را صرف واردات بنزین کردیم و برای تامین ارز این کالاها دچار مشکل شدیم، کالاها در انبار بنادر مانده و آن حادثه پیش آمده است.

برای کاهش مصرف بنزین، باید معضلات حمل‌ونقل کشور هم رفع شود. ی

به آقای افشین، معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور هم گفتم که باید در زمینه هوش مصنوعی توسعه پیدا کنیم و از دنیا عقب نمانیم. باید فکری هم به حال سامانه‌های دولت کرد؛ مثل سامانه جامع تجارت که با هدف کاهش مراجعات مردم توسعه یافت، اما موجب زحمت مردم شده‌اند. آنقدر سامانه‌های متعدد راه‌اندازی شده که سبب سردرگمی مردم و فعالان اقتصادی شده است. باید توسعه اقتصاد دیجیتال و صدور مجوزهای دیجیتال را توسعه داد.

یک راهکار مؤثر برای رفع مشکل بنزین می‌تواند این باشد که سهمیه به مردم داده شود و قیمتگذاری با خود مردم باشد و مردم خودشان معامله کنند با هر قیمتی که می‌خواهند. این راهکار، دیگر مشکل تبعات اجتماعی ندارد؛ چون افرادی که سهمیه می‌گیرند و می‌فروشند، معترض گرانی نخواهند بود؛ البته باید سامانه معاملات بنزین ایرادی نداشته باشد که سبب زحمت مردم برای تامین بنزین شود.

دولت هم‌اکنون به ۷۵ میلیون نفر یارانه نقدی می‌دهد و اکنون مجبور شده برخی را حذف کند. به‌نظرم همین وضعیت هم در مورد بنزین رخ داده و دولت نمی‌تواند شیوه و قیمت فعلی را ادامه دهد.

: اینکه قیمت بنزین چقدر باید باشد، به سیاستگذاری ما برمی‌گردد. باید در سیاستگذاری مشخص شود که محدوده قیمت بنزین چقدر باشد. بستگی دارد با چه شاخصی به این مسئله نگاه می‌کنیم. قانون هدفمندی یارانه‌ها قیمت صادراتی را مبنا قرار داد که اکنون با آن خیلی فاصله داریم و بنزین ارزان است.

منطق دیگر برای قیمت‌گذاری بنزین، هزینه تمام‌شده آن است. باید محاسبه کرد هزینه‌ای که برای تولید و توزیع بنزین گرفته می‌شود چقدر باشد که برای تولیدکننده صرفه اقتصادی داشته باشد. در زمان ارائه بودجه امسال، آقای پزشکیان می‌گفت که هزینه تمام‌شده بنزین ۸ هزار تومان است که این منهای هزینه ذاتی نفت (هزینه استخراج، پالایش و توزیع) است.

منطق دیگری برای قیمت‌گذاری بنزین، قدرت خرید مردم و هزینه‌ای است که در سبد خانوار پرداخت می‌کنند که حدود قیمتی به ما می‌دهد. اگر نسبت هزینه بنزین با حداقل دستمزد در ایران یا متوسط سرانه درآمد ایرانیان با کشورهای دیگر را مقایسه کنیم باز هم قیمت بنزین در ایران پایین است.

این گروه خاص سهم زیادی در مصرف بنزین دارند | تخصیص سهمیه بنزین به مردم مشکلات بنزینی را حل می‌کند؟

بنزین و به‌طور کلی انرژی در ایران، کالایی است که نمی‌شود به آن نگاه صرف اقتصادی داشت. انرژی کالایی در اقتصاد ایران است که آثار سیاسی و اجتماعی دارد و در طول تاریخ هم اینگونه بوده و قبل و بعد از انقلاب این موضوع حاکم بوده است. پس از طرح تثبیت قیمت‌ها در مجلس هفتم چندبار قیمت بنزین اصلاح شده که برخی وقت‌ها با واکنش اجتماعی مواجه بوده و برخی وقت‌ها هم جامعه همراهی کرده است.

تحلیل ما از انرژی باید در بستر سیاسی و اجتماعی آن باشد. صرفا با اتکای محاسبات اقتصادی نمی‌توان درباره قیمت بنزین تصمیم‌گیری کرد. باید وضعیت توصیف و تجویز را درباره بنزین جدا کرد.

حداقل ۷ سال است که کشور با تورم‌های بالا مواجه شده که قدرت خرید مردم را کاهش داده است. این فضای سیاسی پیش روی کشور است و تجویز من در این شرایط این نیست که با سرعت ناگهانی قیمت را بالا برد. باید به تدریج انجام شود و حداقل سالانه به اندازه تورم قیمت بنزین بالا رود تا قیمت واقعی بنزین متناسب با تورم تعدیل شود و کاهش پیدا نکند.

در کنار آن باید جایگزین‌های بنزین را توسعه داد؛ مثل استفاده از سوخت ال. پی. جی و سی. ان. جی که البته زمانبر است. سیاست اسقاط خودروهای فرسوده سرعت خوبی گرفته و باید همین روند ادامه پیدا کند.

همچنین باید سیاست‌های جنبی هم اجرا شود؛ مثل اینکه بنزین با کیفیت بالا و سازگار با محیط‌زیست را با قیمت آزاد عرضه کرد.

امسال از ۶ میلیارد دلار واردات بنزین ۲.۵ میلیارد دلار آن خرید از پتروشیمی‌هاست و سرجمع این رقم به بودجه دولت فشار وارد می‌کند.

ما حتی اگر پالایشگاه هم بزنیم و تولید بنزین را بالا ببریم، به همان مقدار داریم از صادرات نفت کم می‌کنیم و درآمد نفتی دولت را کاهش می‌دهیم و این مسئله بنزین را حل نمی‌کند؛ چون مشکل ما در بنزین، مصرف است. باید هم سیاست‌های قیمتی و هم غیرقیمتی استفاده کنیم وگرنه وضعیت از این بدتر می‌شود.

بنزین مثل نان شب است و دولت مکلف است آن را تامین کند، تا زمانی که مسئله مصرف را حل نکنیم دولت هر طور شده بنزین را تامین می‌کند و سال به سال واردات بیشتر می‌شود. با افزایش فشار به پالایشگاه‌ها برای افزایش تولید بنزین نیز سبب کاهش راندمان آنها می‌شویم.

همه سیاست‌ها، چه قیمتی و چه غیرقیمتی باید تدریجی اجرا شود، نباید فکر کنیم راهکار فوری و سریع برای رفع مشکل بنزین داریم. یکی از علل طرح سیاست تثبیت این بود که دولت باید تقاضای حمل‌ونقل را کاهش دهد.

به محض اینکه سقف قیمت بنزین برداشته شود، فکر می‌کنم که دولت فورا وارد قیمت‌گذاری مجدد خواهد شد.

؛ چون متضرران این طرح خیلی زیاد هستند و لزوما هم پولدار نیستند. در آبان ۹۸ عمده اعتراضات در حاشیه شهرها بود؛ چون قشر کارگر بودند که هزینه بنزین و حمل‌ونقل بسیار روی زندگی‌شان اثرگذار بود و تعدادشان زیاد است.

بخش زیادی از جامعه هم درآمدشان از اسنپ و تپسی است و افزایش قیمت بنزین، درآمد آنها را کاهش خواهد داد. هدفمندی یارانه‌ها می‌گوید قیمت بالا برود و درآمدش بین مردم توزیع شود.

طبق نظرسنجی‌ها نظرات مردم درباره قیمت بنزین متفاوت است. بسیاری از مردم خودرو هم ندارند، اما حس تورم عمومی دارند و با افزایش قیمت بنزین مخالفند. برخی هم طرفدار گران شدن بنزین و توزیع درآمد آن هستند. باید ابعاد نظرات مردم به‌خوبی دیده شود.

 

 منبع خبر