با رشد جریان های تندروی داخلی، بحران ایران عمیقتر میشود

حمله جدید تندروها به دولت پزشکیان در ایران موانع پایدار بر سر اصلاحات و آشتی با غرب را برجسته میکند.

محمد سلامی (پژوهشگر پاکستانی)، در اندیشکده استیمسون در ۱۰ مارس ۲۰۲۵ مقاله نوشت که ترجمه بخشهایی از آنرا می خوانید:
طی اقدامی که بار دیگر قدرت پایدار گروههای مخالف نزدیکی ایران با غرب را نشان میدهد، جناحهای تندرو در ایران اخیراً وزیر اقتصاد و معاون امور راهبردی ریاستجمهوری را از دولت کنار گذاشتند.
در ایران، تمامی مراکز قدرت در دستان رهبر عالی کشور از سال ۱۹۸۹، متمرکز است. کسانی که وفاداری خود را به رهبری او نشان دهند، حتی بدون برخورداری از حمایت عمومی، مجازند دولتهای منتخب از جناحهای سیاسی مخالف را نقد کنند، بر سیاستهای داخلی و خارجی ایران تأثیر بگذارند و از ارتباطات خود با حکومت، منافع شخصی ببرند.
یکی از افرادی که همچنان در جمهوری اسلامی نفوذ دارد، سعید جلیلی است که سه بار در انتخابات ریاستجمهوری شکست خورده است.
جلیلی که در جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) مجروح شد، در وزارت امور خارجه و دفتر رهبر جمهوری اسلامی سمتهایی داشته و به مدت شش سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود؛ نهادی که عالیترین مرجع تصمیمگیری و اجرای سیاستهای امنیتی در ایران محسوب میشود. در این دوره، یعنی از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳، در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، جلیلی همچنین مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران با قدرتهای جهانی بود، اما نتوانست توافقی حاصل کند یا مانع از تصویب چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شود.
ایران تنها پس از خروج جلیلی و احمدینژاد از قدرت و در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، که خود از مذاکرهکنندگان هستهای دوران خاتمی بود، توانست در سال ۲۰۱۵ به توافق هستهای، یعنی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، دست یابد.
جلیلی در دوران ریاستجمهوری روحانی یک دولت در سایه تشکیل داد که شامل حدود ۲۰ کارگروه بود و تلاش میکرد سیاستهای دولت را تحت تأثیر قرار دهد و آن را تضعیف کند.
جلیلی و حامیانش نقش برجستهای در جلوگیری از تصویب قوانین همسو با گروه ویژه اقدام مالی (FATF) داشتند؛ سازمانی مستقر در پاریس که به مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم میپردازد. پس از توافق برجام، دولت روحانی امیدوار بود با خروج ایران از فهرست سیاه FATF سرمایهگذاری خارجی را در اقتصاد ایران افزایش دهد و از کاهش تحریمهای بیشتری بهرهمند شود.
مصطفی پورمحمدی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴، در یک مناظره تلویزیونی فاش کرد که جلیلی به او گفته بود پذیرش FATF تنها در دولت تندروها امکانپذیر است، اما «اگر آنها [دولت روحانی] مسئول باشند، ما آن را نمیپذیریم."
خروج آمریکا از برجام و نقش جلیلی در تلاش برای ترک توافق
پس از خروج آمریکا از برجام در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، سعید جلیلی تلاش کرد آیت الله خامنهای را نیز به ترک این توافق متقاعد کند. در ژانویه ۲۰۲۲، او نامهای به ایشان نوشت و از او خواست که ایران را از توافق ۲۰۱۵ خارج کند و سطح غنیسازی اورانیوم را به ۹۰ درصد یا سطح تسلیحاتی افزایش دهد. ایران پیشتر در سال ۲۰۲۱ و پس از خرابکاری اسرائیل در تأسیسات اصلی غنیسازی نطنز، سطح غنیسازی را به ۶۰ درصد رسانده بود.
در حالی که ایران درگیر مذاکرات برای احیای برجام بود، جلیلی این تلاشها را تحت تأثیر قرار داد. مذاکرات به دلایل متعددی شکست خورد، از جمله مداخله جدید روسیه پس از تهاجم گسترده این کشور به اوکراین در سال ۲۰۲۲.
تلاشها برای رسیدن به توافقی جدید همچنان نامشخص است. در ۲ مارس، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق که مذاکرهکننده اصلی برجام بود، از سمت معاونت امور راهبردی ریاستجمهوری استعفا داد. ظریف تحت فشار محافظهکارانی که او را بیش از حد به غرب نزدیک میدانند، مجبور به کنارهگیری شد.
احزاب اصلاحطلب در جمهوری اسلامی ایران عموماً ضعیف هستند، زیرا حکومت از این بیم دارد که آنها به ابزارهای ضدحکومتی جامعه مدنی تبدیل شوند. اما این موضوع در مورد گروههای تندرو صدق نمیکند حتی زمانی که نامزدهایشان بارها در انتخابات شکست میخورند. یکی از این گروهها، جبهه پایداری است که سالها تحت رهبری آیتالله محمدتقی مصباحیزدی، که به دیدگاههای ضددموکراتیک مشهور بود، فعالیت میکرد.
جبهه پایداری از ارزشهای بهاصطلاح انقلابی دفاع میکند و به دنبال اجرای سیاستهای فرهنگی محافظهکارانه از جمله محدودیتهای شدید در رسانهها و هنر است. به عنوان نمونه، این گروه لایحهای تحت عنوان «طرح صیانت» را تبلیغ کرده است که دسترسی ایرانیان به اینترنت جهانی را بهشدت محدود میکند. این لایحه به دلیل انتقادات گسترده بهطور موقت کنار گذاشته شد، اما تنها پس از آنکه جبهه پایداری برای تصویب آن تلاش فراوانی کرد. این لایحه در سال ۲۰۲۱ بر اساس مادهای که به کمیسیونهای مجلس اجازه تصویب قوانین در «موارد اضطراری» را میدهد، به کمیسیون مربوطه ارائه شد.
در آن زمان، مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل سابق جبهه پایداری، ریاست این کمیسیون را بر عهده داشت. او در سخنرانیای هنگام بررسی لایحه گفت: «۲۰ هزار بار به من توهین کردند و ۱۲۰ هزار صفحه علیه ما نوشتند، اما اگر ۱۰۰ میلیارد صفحه هم علیه ما ایجاد شود، باز هم کار خود را انجام میدهیم، زیرا به مسیری که در آن هستیم، ایمان داریم."
بسیاری از روحانیونی که به عنوان ایدئولوگهای حکومت فعالیت میکنند، در فساد نیز دست دارند؛ پدیدهای که در ایران به یک مشکل مزمن تبدیل شده است. کاظم صدیقی، که به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شده، یکی از چهرههای تأثیرگذار در حکومت محسوب میشود. خطبههای نماز جمعه او هر هفته از رادیو و تلویزیون ایران پخش میشود. او همچنین مسئول حوزه علمیه امام خمینی است که وظیفه تربیت روحانیون را بر عهده دارد.
رواج خویشاوندسالاری
خویشاوندسالاری یکی دیگر از ویژگیهای برجسته شبکههای غیررسمی در ایران است. بلومبرگ درباره خانواده علی شمخانی، مشاور سابق امنیت ملی و وزیر دفاع پیشین می نویسد که حسین شمخانی، پسر او، شرکتی به نام «میلاووس» در دبی تأسیس کرده که نفوذ گستردهای در بازارهای جهانی انرژی دارد و در معاملات نفتی ایران و روسیه که برای دور زدن تحریمها انجام میشود، نقش دارد.
شبکههای غیررسمی ابداع جمهوری اسلامی نیستند؛ این ساختارها پیش از انقلاب ۱۹۷۹ و در دوران حکومت پهلوی نیز وجود داشتند. اما در ۴۶ سال گذشته چنان در مراکز قدرت کشور نفوذ کردهاند که حتی پس از مرگ رهبر جمهوری اسلامی نیز بهسختی از بین خواهند رفت.
درباره نویسنده:
محمد سلامی، یک دانشگاهی پاکستانی، بر واکاوی مشکلات اقتصادی ایران و روندهای اجتماعی آن تمرکز دارد. او پیشتر برای مؤسسه استیمسون درباره مشکلات انرژی ایران، تلاشهای این کشور برای کنترل دسترسی به اینترنت و نقش تحریمها در محدود کردن توانایی ایران برای تبدیل شدن به یک کانون بازرگانی، مقاله هایی نوشته است.
*. محتوای این مقاله مورد تایید خبرفوری نیست و صرفا برای اطلاع از نگاه سایر تحلیلگران آورده شده است.