روایت تکاندهنده از قهوههای آلوده به مواد مخدر در تهران!

اینروزها تب قهوهخوری در ایران بالاست. خیلیها روزشان را با یک شات قهوه شروع میکنند و برخی نیز دستگاه قهوهساز تهیه کرده و برای خود اسپرسوی سینگل و دبل سرو میکنند.

برترینها: اینروزها تب قهوهخوری در ایران بالاست. خیلیها روزشان را با یک شات قهوه شروع میکنند و برخی نیز دستگاه قهوهساز تهیه کرده و برای خود اسپرسوی سینگل و دبل سرو میکنند. به هر حال میگویند که قهوه میخوریم تا تجدید قوا کرده باشیم و خوابمان نگیرد. هر کسی دلیل خود را دارد.
اما به تازگی توئیت یک کاربر درباره یک قهوهفروشی در تهران موجب شکلگیری شائبهای بحثبرانگیز در میان کاربران شده است. این توئیت را بخوانید: "شما ببین مملکت کجاست؛ مغازه تیکاِوِی (بیرونبر) قهوه توی یکی از نقاط پررفت و آمد تهران، روزی ۴۰۰-۵۰۰ تا سفارش، شلوغ، اسم و رسمدار، ماهی ۱۲۰-۱۳۰ فقط اجاره مغازشه، گزارش تخلف رُست قهوه با شربت متادون رسیده. باورنکردنیه!"
از زمان انتشار این توئیت، بحث و گفتوگوهای داغی شکل گرفته. عدهای معتقدند که به لحاظ علمی چنین فرضیهای امکانپذیر نیست و برخی دیگر معتقدند که این رویه به صورت سنتی در قهوهخانههای بین شهری رواج داشته. به هر حال اصل قضیه شبیه به یک فاجعه است. اعتمادی که از بین رفته و جانهایی که در خطرند. کاش خودمان به فکر خودمان باشیم.
در ادامه به سراغ واکنشها به این توئیت پربازخورد میرویم. با ما همراه باشید.
فرفری این فرضیه را تایید کرده: به طور کلی هر جایی دیدین یه قهوه دیگه خیلی بهتون چسبیده امکان اینکه چیزی قاطیش کرده باشن زیاده. حتی لووتیروکسین یا پرگابالین!
سعید اما مخالف است: باز این داستانهای احساسی! قیمت شربت متادون میدونید چنده؟ برای قهوهفروشی صرفه اقتصادی داره؟ مثل داستان سوسیس کالباس و گوشت خر، که گفتیم والا گوشت خر (بدلیل کمبود عرضه) از کوشت گاو گرونتره. کی میخواید بفهمید توی شیر وایتکس نیست، توی برنج پلاستیک نیست و ...!
محمد نوشت: واقعا امیدوارم همین سیاست و پلنی که صادقانه غذای خوب و سالم دست مردم بدم برام بمونه. واقعا دلم نمیخواد شبیه اینها بشم.
علی هم خاطرهای مشابه دارد: یه سفرهخونه میشناختم که قلیونهاش خیلی حال میداد، یه روز دیدیم پلمب کردن. پرسوجو کردیم دریافتیم که بله! مواد رو آب میکرده میریخته تو تنباکو!
سهیل هم به برخی تلنگر زده: وقتی میگی ما که وضعمون خوبه، اوضاع مملکت هر چی میخواد بشه و به ما چه نتیجهش این میشه که وقتی رفتی بیرون دور دور و عشق و حال و هوس قهوه میکنی و قهوه اداییت رو داری میخوری میفهمی توش متادونه!
رها هم مدعی اتفاق تلخی شده: بعضی از این قهوهخونههای بین راهی هم چای و قهوههاشون رو با یکم تریاک قاطی میکنن که رانندههای بین شهری بهشون وابسته بشن! اگه توی جادههای بین شهری بودید چای و قهوه نگیرید.
شاهین: سال ۸۱ بود، با دوستی تصمیم گرفتیم تا سفری چندروزه داشته باشیم، در مسیر به یک قهوهخونه رسیدیم، یک چای زدیم حسابی سرحال شدیم، بعد فهمیدیم موقع دم کردن چای توش مقداری تریاک میندازن. در هتل یکی از شهرها زیر تخت منقل بود، ذغال هم میدادند، یک فضایی هم مثل لابی داشت که مسافران هتل میتوانستند دور هم تریاک بکشند!
حامد هم نوشت: چندین سال پیش دور میدون سپاه یک دوغفروشی بود که میگفتن سالها توی دوغ دیازپام میریخته که بگه اصل دوغ هست و بخوری خوابیدی. بعد کاشف به عمل اومد که طرف واقعا دیازپام میریخته!
سایه به این فرضیه مشکوک است: دمای دستگاه رستر، در ابتداییترین مرحله رست قهوه از 180 درجه سانتیگراد شروع میشه و تا 245 درجه هم بالا میره ( بسته به نوع رست قهوه و دانه سبز قهوه). من اطلاعی ندارم که چیزی مثل شربت متادون که ایشون گفته، در این دما پایدار خواهد ماند یا خیر.
روایت عجیب سحر: یکی از دوستام عصر روز عروسیش یه قهوه میزنه که تو مراسم رو فرم باشه.شب وسط مراسمش دوبار تشنج میکنه. بعدا که باقیمانده قهوه رو میدن آزمایشگاه معلوم میشه توش کلی از همچین مواردی قاطی داشته!
نجوا: اینو که خیلی وقته ما میگیم. هر کافهای دیدید به شکل عجیبی مشتری داره شک کنید. حتی دکهها و قهوهفروشیهایی که قهوه بیرونبر دارن.
خاطره عرفان: من هم چند ماه آخر قبل از اسبابکشی و نقل مکان از غرب تهران، در یک کافه مدام قهوه میخوردم. درست پایین کوچهمون بود و هر روز میدیدم دهها نفر دور مغازه طرف بودند. من هم خسته و کلافه و افسرده بودم؛ تا وقتی قهوهام رو بخورم و درد و غم و غصههام یادم بره. خوب میشدم ولی کار نمیکردم.
و شهباز: از هوش مصنوعی پرسیدم متادون در اثر حرارت خراب میشه که مشخص شد از نظر علمی امکانپذیر نیست!