به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در خیابان‌های داغ بندرعباس، اهواز، آبادان و بوشهر، کودکانی را می‌بینید که با لباس‌های فرم آبی و سبز مدرسه، عرق‌ریزان از کلاس‌های بی‌برق بیرون می‌آیند. چشم‌های‌شان کم‌رمق است، پیراهن‌ها به بدن چسبیده و ذهن‌ها، گیج و خسته. آن‌ها قرار است فردای این سرزمین باشند، اما امروز در دمای بالای ۴۰ درجه، حتی یک پنکه هم برای‌شان روشن نیست.

قطعی برق دیگر تنها یک نارضایتی ساده از خاموشی چراغ خانه‌ها یا توقف کولرها نیست. این روزها، تبدیل به بحرانی آموزشی شده که مستقیماً آینده نسل بعدی را نشانه گرفته. کلاس‌های ابتدایی در برخی مناطق جنوبی کشور، در گرمایی طاقت‌فرسا بدون تهویه و وسایل سرمایشی برگزار می‌شوند. والدین خشمگین‌اند، معلمان درمانده‌اند و کودکان، خاموش و فرسوده، قربانیان اصلی این شرایط‌اند.

کلاس یا کوره؟

وقتی دمای محیط از ۳۵ درجه فراتر می‌رود و رطوبت بالا هم‌زمان حضور دارد، کلاس درس به یک کوره‌ پخت نان شباهت پیدا می‌کند. نه جریان هوایی، نه صدای خنک پنکه‌ای و نه حتی امیدی به روشن شدن برق. معلمان گزارش می‌دهند که کودکان در اواسط زنگ اول، رنگ‌پریده و بی‌حال روی نیمکت‌ها می‌افتند. برخی دانش‌آموزان دچار حالت تهوع، سرگیجه یا بی‌حسی می‌شوند و در مواردی کار به اورژانس کشیده است.

بدن کودکان، توان تنظیم دمایی پایینی دارد. در گرمای شدید، مغز آن‌ها انرژی‌اش را صرف خنک‌سازی بدن می‌کند، نه یادگیری. در این شرایط، عملکرد شناختی مثل تمرکز و حافظه تا ۳۰ درصد کاهش پیدا می‌کند.

نظام آموزشی در حالت تعلیق

درست وقتی که انتظار می‌رود دانش‌آموزان درگیر مفاهیم پایه مثل جدول ضرب یا خواندن روان شوند، گرما آن‌ها را از پای درمی‌آورد. بازده آموزش به‌شدت افت کرده و معلمان، به‌جای تدریس، مجبورند بخشی از انرژی خود را صرف آرام کردن دانش‌آموزان یا مقابله با گرمازدگی کنند.

یک معلم ابتدایی در آبادان به ما می‌گوید: «ما مجبوریم کلاس‌ها را زودتر تمام کنیم. بچه‌ها طاقت ماندن ندارند. نه من می‌توانم درست درس بدهم، نه آن‌ها چیزی می‌فهمند. حضور فیزیکی‌شان فقط آمار را بالا نگه می‌دارد، نه سواد را.»

چرا صدایی شنیده نمی‌شود؟

قطعی برق برای صنایع، نارضایتی اقتصادی و خسارت است. اما برای آموزش، بحران خاموش و بی‌صداست. آیا کودکان مناطق گرمسیر، باید تنها به‌خاطر محل تولدشان از آموزش باکیفیت محروم شوند؟

اگر قرار باشد سیستم آموزشی کشور تنها در سایه‌ی برق و سرمایش دوام داشته باشد، پس برنامه‌ریزی درازمدت برای سازگاری با اقلیم گرم، کجای سیاست‌گذاری‌هاست؟
شاید خاموشی برق چند ساعته باشد، اما خاموشی ذهن و انگیزه کودکان، سال‌ها ادامه دارد. آیا صدایی از آن‌ها شنیده می‌شود؟ آیا کسی برق امیدشان را وصل خواهد کرد؟