مطالبه‌گری حق اینترنت از سانسورچی؛ در نهایت فناوری پیروز است

مطالبه‌گری حق اینترنت از سانسورچی؛ در نهایت فناوری پیروز است

 مطالبه‌گری حق اینترنت از سانسورچی؛ در نهایت فناوری پیروز است

یک روز از دانشجویانم در کلاس پرسیدم چرا از ظلم فیلترینگ چیزی نمی‌گویند و حق دسترسی آزاد به اینترنت را مطالبه نمی‌کنند؟ پرسیدم مگر از سرعت کند اینترنت و سر و کله زدن روزانه با فیلترشکن‌ها خسته نشده‌اند؟ چند ثانیه‌ای مکث کردند و به هم نگاهی کردند و آن ته کلاس هم دو نفر در گوش هم چیزی زمزمه کردند. یکی بالاخره سکوت را شکست و گفت: «آخه همه فیلترشکن داریم دیگه، مهم نیست هر چی رو فیلتر کنن». دیگری گفت: «چه فایده‌ای داره آخه کی گوش می‌ده». کم‌کم صداها بیشتر شد: «اینترنت ماهواره‌ای میاد درست می‌شه» یا «ما کلا قبولشون نداریم که چیزی ازشون بخوایم». البته که یکی دو نفر هم گفتند کارزارها را امضا کرده‌اند و به اهمیتش واقفند و باید دیگران هم به این وضعیت اعتراض کنند.

بحث کلاس آن روز من را به فکر فرو برد. بخش مهمی از حقیقت نزد آنها بود. من که تفکر غالب بر مرکز ملی فضای مجازی و اعضای پا به سن گذاشته شورای عالی فضای مجازی را خوب می‌شناختم، تنه‌ام به تنه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه خورده بود، با بسیاری از صیانت‌چی‌ها گفتگو و مناظره کرده‌ام، می‌توانم تأیید کنم که دانشجویانم درست می‌گفتند: آنها اهل گوش دادن نیستند، جهان فکری و اولویت‌هایشان فرسنگ‌ها دور از مردم است و در نهایت فناوری پیروز است. این نسل با فیلترشکن‌هایشان مشکل را برای خود و خانواده خود حل کرده بودند و ضرورتی در مطالبه‌گری نمی‌دیدند. به عبارتی از دید آنها اگر بنا به اعتراض باشد، باید «کلا» اعتراض کنند.

«مطالبه‌گری از دولت» وقتی دولت‌ها هم با مردمشان صادق نیستند، می‌تواند نوعی ساده‌انگاری احمقانه به نظر برسد.
- حامد بیدی

من هم خوب می‌دانم «مطالبه‌گری از دولت» وقتی تصمیم‌گیرندگان اصلی خارج از دولت مستقرند و تصمیمات اشتباهشان ما را به این روز انداخته، وقتی دولت‌ها هم با مردمشان صادق نیستند، وقتی اهداف اصلی حکومت نسبتی با فکر آن دانشجویان ندارد، می‌تواند نوعی ساده‌انگاری احمقانه به نظر برسد. این را هر بار که مردم را دعوت به امضای کارزاری کرده‌ام شنیده و خوانده‌ام و حق داده‌ام. اما باز هم معتقد بودم باید کاری کرد.

چند ماهی است که واتساپ و گوگل‌پلی رفع فیلتر شده و فیلترشکن‌ها کمتر با اختلال مواجه هستند. به نظرم اتفاق ویژه و مهمی است، هرچند قطعا کافی نیست. انحصار پیام‌رسان‌های رانتی و ناامن داخلی با بازگشت واتساپ شکست و حالا مردم عادی که فیلترشکن ندارند می‌توانند به آن بازگردند. از آن مهمتر فیلترینگ گوگل‌پلی که منجر به ناامنی میلیون‌ها دستگاه هوشمند اندرویدی به خاطر عدم دریافت خودکار به‌روزرسانی‌ها و از کار افتادن گوگل‌پروتکت شده بود، برداشته شد و حالا هر کاربر اینترنت می‌تواند به فیلترشکن‌های رایگان دسترسی پیدا کند. فیلترشکن‌هایی که دیگر به شدت قبل برای از کار انداختنشان تلاش نمی‌شود و اختلال نسبی کمتری روی آنها داریم.

اینها دستاوردهای بزرگی برای شهروندان است، هر چند به هیچ وجه عملکرد افتخارآمیزی برای دولتمردان و حاکمان نیست.

اگر اعتراضات مدنی و مطالبه‌گری‌ها و آگاهی‌بخشی‌هایی که بعضا هم هزینه‌های سنگینی را متوجه کنشگران کرد نبود و اگر تلاش کنشگران فناوری برای ابداع روشهای جدید دور زدن فیلترینگ نبود، کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در وعده‌هایشان تلاش نمی‌کردند از رفع فیلترینگ بگویند.
- حامد بیدی

به قول معروف سری را که درد نمی‌کرد دوا نمی‌کردند. اگر استمرار این تلاش‌ها و فشارهای رسانه‌ای نبود، دولت جدید در همین حد هم سعی نمی‌کرد خلاف جریان سیاستگذاری بیست ساله شنا کند و اعضای شورای عالی فضای مجازی این عقب‌نشینی جزئی را داشته باشند.

مدتی پیش از یکی از مسئولان مطلع شنیدم که این رفع فیلترینگ محدود صرفا برای این بود که حرف «رئیس جمهور نظام» روی زمین نماند و به هر حال نمی‌شد به این وعده‌ها بی‌تفاوت بود.

بنابراین اعتبار اصلی این دستاورد مهم نه عملکرد فاجعه دولت در رفع فیلترینگ، که متعلق به کنشگران حق اینترنت است. کنشگرانی که از بدو آغاز فیلترینگ‌ها در دهه هشتاد و به طور خاص از زمان مطرح شدن طرح صیانت در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ تلاش کردند با آگاهی‌بخشی و اعتراض مدنی این ظلم را فریاد بزنند.

یادآوری می‌کنم چشم‌اندازهای مصوب شورای عالی فضای مجازی که در دهه ۹۰ تصویب شد، قصد داشت شبکه ملی اطلاعات بدون اینترنت را جایگزین اینترنت کند و با کاهش جدی پهنای باند بین‌المللی، اساسا هر گونه تبادل دیتا با جهان با کمترین سرعت و بالاترین قیمت در اختیار طبقات خاصی از مردم باشد. در چنین حالتی حتی فیلترشکن‌ها هم نمی‌توانستند کار کنند. وضعیتی که طرح صیانت در مجلس هم تلاش داشت آن را قانونی کند و دولت‌ها را به آن موظف کند، اما همین کنشگران به لطف همراهی میلیونی مردم اجازه ندادند چنین قانونی در مجلس تصویب شود و قانونگذاران را ناچار به عقب‌نشینی کردند.

حالا بار دیگر حکومت چند قدمی عقب نشسته است. هر چند با توقعات و مطالبات جامعه خیلی فاصله دارد، اما باید قدر دانسته شود و مطالبه‌گری ادامه یابد.

اگر صدای اعتراض به این رویکرد اشتباه به اینترنت ساکت شود، اگر مطالبه دسترسی آزاد به اینترنت میان مطالبات دیگر فراموش شود، اگر دیگر کارزاری نباشد و رسانه‌ای آن را تیتر نکند، همین چیزهایی هم که داریم از دست خواهیم داد.

تجربه زیسته ما نشان داده بالاتر از سیاهی رنگی هست و وضعیت می‌تواند بدتر و محدودتر شود و ما خوب می‌دانیم که اینترنت مهمترین سنگر ما مردم است. اینترنت به ما آزادی بیان داده، دانش روز دنیا را داده، نهادهای غیررسمی‌ای داده که در غیاب جامعه مدنی و احزاب پویا و واقعی، می‌تواند نماینده واقعی مردم باشند. باید تمام‌قد از آن دفاع کنیم.

برچسب
 

 منبع خبر

مطالب مرتبط

از بین اخبار