بهار؛ فصل جادویی که مرز نمیشناسد!

بهار، این ساحرۀ طبیعت که با انگشتان لطیفش زمین را از خواب زمستانی بیدار میکند، در هر گوشۀ جهان جشنی به پا میکند که انگار زمین و آسمان دست در دست هم میرقصند. نوروز در ایران، با آن عطر باستانی و شکوهش، تنها یکی از هزاران ترانهای است که بشر برای خوشامدگویی به این فصل سروده

بیایید سفری کنیم به دور دنیا و ببینیم چگونه آدمیان با رنگ، رقص، آواز و آیین، بهار را در آغوش میکشند؛ سفری که هر ایستگاهش داستانی دارد پر از شگفتی و زندگی!
۱_ نوروز: گوهر باستانی فرهنگ پارسی
در ایران، بهار با نوروز میآید؛ جشنی که بیش از سه هزار سال در رگهای تاریخ این سرزمین جاری است. نوروز بیش از یک جشن ساده است؛ آیینهای است که تاریخ، طبیعت و روح انسان را در خود بازمیتاباند. نوروز نه فقط آغاز بهار، بلکه سرآغاز یک چرخهی نو از زندگی، امید و همبستگی است. لحظهی تحویل سال، جادوییترین بخش نوروز است. ساعتها و دقیقهها شمرده میشوند تا خورشید به نقطهی اعتدال بهاری برسد.
ریشههای اساطیری و تاریخی
نوروز ریشه در اعماق تمدن ایران دارد. جایی که زرتشتیان باستان، چرخش فصلها را با باورهایشان گره زده بودند. در اساطیر پارسی، گفته میشود جمشید، پادشاه افسانهای، در روزی که خورشید به برج حمل میرسد، بر تخت نشست و این لحظه را «نوروز» نامید. روزی نو، پر از نور. این جشن با آیینهای زرتشتی، مانند پاسداشت طبیعت و آتش، پیوندی عمیق دارد و بعدها در دورۀ ساسانیان به اوج شکوه خود رسید. حتی پس از اسلام، نوروز نه تنها زنده ماند، بلکه با رنگ و بوی تازهای در فرهنگ ایرانی ریشه دواند.
سفرۀ هفتسین: سمفونی نمادها
قلب نوروز، سفره هفتسین است؛ تابلویی زنده که هر جزء آن قصهای دارد. هفت عنصر که با «سین» آغاز میشوند: سیب (نماد زیبایی)، سبزه (زندگی و سرسبزی)، سمنو (شیرینی و برکت)، سیر (سلامتی)، سنجد (عشق و خرد)، سماق (صبوری) و سرکه (پختگی). کنار اینها، آینهای برای بازتاب نور زندگی، شمعهایی برای روشنایی، تخممرغ رنگی برای زایش، ماهی قرمز برای جنبوجوش سفره را کامل میکنند. لحظه تحویل سال، دور این سفره جمع میشوند تا با دعا به بهار سلام کنند.
نوروز در گسترۀ پارسی
نوروز فقط به ایران محدود نیست. در تاجیکستان، با رقص و آوازهای محلی جشن گرفته میشود؛ در افغانستان، با "جهندهبالا" و برافراشتن پرچمهای رنگین؛ و در کردستان، با آتشبازی و لباسهای سنتی. حتی در میان پارسیزبانان هند و پاکستان، این جشن با شکوهی خاص برگزار میشود. نوروز، مرزی نمیشناسد و هر جا که پارسیزبانی هست، عطرش پراکنده است.
نوروز بیش از یک تاریخ در تقویم است؛ ترانهای است که با هر جوانه، هر لبخند و هر دعا، دوباره سروده میشود. از خانهتکانی که روح را جلا میدهد تا سیزدهبهدر که انسان را به طبیعت پیوند میزند، هر لحظهاش روایتی است از نو شدن. این جشن، با آن همه رنگ و عطر و معنایش، انگار به ما میگوید: تا وقتی بهار هست، زندگی هم هست. نوروز، نه فقط آغاز سال، که آغاز یک راه است؛ راهی به سوی امید، شادی و جاودانگی.
۲_ هولی: سمفونی رنگها در هندوستان
حالا به هند سفر کنیم، جایی که بهار با هولی، این رقص دیوانهوار رنگها، جان میگیرد و خیابانها به بوم نقاشی غولآسایی بدل میشوند که پودرهای سرخ، زرد و آبی، با هر پاشیده شدن، قهقههای به آسمان میفرستند.
جشن هولی، که به عنوان «جشن رنگها» نیز شناخته میشود، از با شکوهترین رویدادهای فرهنگی و یکی از معروفترین و شادترین جشنهای سنتی هندوستان است. این جشن که هر سال در آستانه بهار برگزار میشود، با انفجار رنگها، شادی و همبستگی اجتماعی همراه است و علاوه بر جنبه مذهبی، پیامهای عمیقی از دوستی، محبت، اتحاد و تحول را به مردم میرساند.
هولی ریشه در اساطیر و افسانههای هندو دارد. یکی از مشهورترین داستانهای مرتبط با آن، ماجرای «پرهلاد»، پسر پادشاهی ظالم به نام «هیرانیاکاشیپو» است. «پرهلاد» به «ویشنو»، الهه محافظ، ایمان داشت و برخلاف میل پدرش عبادت میکرد. «هیرانیاکاشیپو» خواهرش «هولیکا» را که دارای شنلی جادویی برای محافظت در برابر آتش بود، مأمور کرد تا «پرهلاد» را در آتش بسوزاند. اما به لطف ایمان «پرهلاد»، «هولیکا» سوخت و او زنده ماند. از این رو، جشن هولی نمادی از پیروزی نیکی بر بدی محسوب میشود.
هولی معمولاً دو روز طول میکشد. شب اول، مردم گرد هم میآیند و با روشن کردن آتش، یاد «هولیکا» را زنده نگه میدارند. اما روز دوم، شهرها و روستاهای هند به دریایی از رنگها تبدیل میشوند. مردم با پودرهای رنگی به نام «گلال» یکدیگر را رنگآمیزی کرده و با موسیقی، رقص و خوردن شیرینیها و نوشیدنیهای مخصوص شادی میکنند.
تاریخ جشن هولی بر اساس تقویم قمری هندو تعیین میشود و به همین دلیل، تاریخ دقیق هولی هر سال در تقویم میلادی متفاوت است. هولی در شب ماه کامل از ماه فالگون جشن گرفته میشود. این تاریخ معمولاً بین اواخر فوریه تا اواسط مارس در تقویم میلادی قرار دارد. در سال ۲۰۲۳، هولی در ۸ مارس و در سال ۲۰۲۴ در ۲۵ مارس جشن گرفته شد. در برخی مناطق هند، ممکن است تاریخ هولی با توجه به تفاوتهای محلی در محاسبه تقویم قمری، کمی متفاوت باشد. برای اطلاع از تاریخ دقیق هولی در هر سال، معمولاً به تقویمهای مذهبی هندو یا منابع معتبری که تاریخهای جشنهای هندو را منتشر میکنند، مراجعه میشود. این تاریخها بر اساس محاسبات نجومی و موقعیت ماه و خورشید تعیین میشوند.
با گسترش فرهنگ هندوستان، جشن هولی در بسیاری از کشورهای دیگر مانند نپال، بنگلادش، پاکستان و حتی در ایالات متحده و اروپا نیز برگزار میشود. این جشن به دلیل شادی و رنگارنگیاش، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرده است.
در سال ۲۰۲۵، این جشن در روز جمعه، ۱۴ مارس با شور و هیجان در سراسر جهان برگزار شد و جوامع گوناگون را برای پاسداشت سنتها، گرامیداشت فرهنگ و استقبال از زیباییهای بهار گرد هم آورد. کاخ سفید نیز در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۲۵ پیامی رسمی منتشر کرد و جشن هولی را به مردم هند و سراسر جهان تبریک گفت. شهرهایی مانند داروین و تووومبا در استرالیا شاهد برگزاری رویدادهای پرجنبوجوش هولی بودند. در داروین، انجمن نپالیها مراسمی را در منطقهی واترفرانت برگزار کرد که بر همبستگی و تنوع فرهنگی تأکید داشت. در تووومبا نیز جوامع هندی و نپالی این جشن را با دیگران سهیم شدند. در کوالالامپور نیز بیش از ۳۰۰۰ نفر در معبد «شری لاکشمی نارایان» گرد هم آمدند تا در فضایی سرشار از رنگ و شادی هولی را جشن بگیرند.
هولی و قدرت نمادین زنان
یکی از معروفترین سنتهای هولی که زنان در آن نقش اساسی دارند، «لته مار هولی» Lathmar Holi در منطقه بارسانا و ناندگائون است. در این مراسم، زنان با چوبهای بلند، مردان را که اغلب نقش عشاق افسانهای، مانند کریشنا را بازی میکنند، به شوخی کتک میزنند. این رسم بهعنوان نمادی از قدرت زنان در برابر مردان تفسیر میشود و نشاندهنده جایگاه آنها در فرهنگ عامه است.
_ شباهتها و تفاوتها: هولی و نوروز ایرانی
اگرچه ریشههای هولی در فرهنگ هندو نهفته است، اما در بسیاری از جنبهها با جشن نوروز ایرانی همصداست. هر دو جشن نشانهای از تجدید حیات، شروعی نو و ورود به فصلی سرشار از امید و نشاط هستند. در نوروز، مردم ایران با تمیز کردن خانهها، پوشیدن لباسهای نو و برگزاری دورهمیهای خانوادگی، قدردان طبیعت و تغییر فصل میشوند. از سوی دیگر، هولی نیز فرصتی است برای کنار گذاشتن اختلافات و آغاز دوباره با انرژی مثبت. این شباهتها بیانگر یک تم مشترک انسانی است؛ جشن گرفتن به پاس زندگی و تجدید دوباره انرژیهای مثبت در آغاز بهار.
توجه به تجارب مشترک میان فرهنگهای مختلف، مانند مقایسه هولی با نوروز ایرانی، میتواند به ایجاد پلهایی فرهنگی و تقویت درک متقابل میان ملتها کمک کند. این رویدادها به مردم یادآوری میکنند که با وجود تفاوتهای فرهنگی، عشق به زندگی، امید به آینده و شادی از دستاوردهای مشترک انسانیت است.
۳_ هانامی: غزل شکوفهها در ژاپن
در ژاپن، بهار با هانامی، این آیین عاشقانهی تماشای شکوفههای گیلاس، رخ مینماید. از اواخر مارس، درختان با شکوفههای صورتی و سفید، انگار تاجی از ابر بر سر میگذارند و پارکها به صحنهی تئاتری بدل میشوند که بازیگرانش مردمانیاند با بساط پیکنیک و جامهای ساکه. زیر این باران شکوفه، ژاپنیها لحظه را میزیند و به ناپایداری زندگی لبخند میزنند. هانامی، غزلی است که طبیعت برای انسان میخواند؛ کوتاه، شکننده و بینهایت مسحورکننده.
۴_ عید پاک: سرود رستاخیز در گسترۀ مسیحیت
در سرزمینهای مسیحی، عید پاک با نوای رستاخیز مسیح در اولین یکشنبه پس از ماه کامل بهاری طنینانداز میشود. تخممرغهای رنگی، مثل جواهراتی در دست کودکان میدرخشند و خرگوشهای بهاری، قاصدان شادیاند. در اسپانیا، خیابانها با راهپیماییهای پرشکوه و لباسهای مخملین پر میشود؛ در یونان، تخممرغهای قرمز، خون و زندگی را فریاد میزنند و در آمریکا، سبدها با شیرینی و تخممرغ پر میشوند. عید پاک، سرودی است که ایمان و بهار را در هم میآمیزد و طبیعت را با معنویت پیوند میزند.
۵_ سونگکران: موجهای بهاری در تایلند
در تایلند، سونگکران در میانهی آوریل، بهار را با موجهای آب به خیابانها میآورد. سطلها و تفنگهای آبپاش، غریبه و آشنا را در رقصی خیس و خندان غرق میکنند. این رسم، که ریشه در شستن گناهان و نو شدن دارد، با ریختن آب بر مجسمههای بودا و دستبوسی بزرگترها، عمق مییابد. سونگکران، جشنی است که بهار را نه فقط میبینید، بلکه با هر قطرهاش احساس میکنید؛ انگار زمین و آدمی با هم پیمان شادمانی میبندند.
۶_ فلوریاده: لالههای عاشق در هلند
در هلند، بهار با رقص لالهها در کوکنهوف و فلوریاده، زمین را به تابلویی از رنگ و رویا بدل میکند. میلیونها گل لاله، نرگس و سنبل، انگار از دل خاک فریاد میزنند: ما زندهایم!
رژۀ گلها با ماشینهایی که تاج گل بر سر دارند، خیابانها را به عروسی طبیعت تبدیل میکند. اینجا بهار، فقط فصل نیست؛ عاشقی است که با هر گلبرگ، دلبری میکند و هر رهگذری را به وجد میآورد.
۷_ بهار در چین، مصر و اسکاندیناوی
در چین، «جشنوارۀ بهار» با رقص اژدها و فانوسهای سرخ، زمستان را بدرقه میکند. در مصر، «شم النسسیم» با عطر ماهی نمکسود و تخممرغهای رنگی، هنوز هم نفس میکشد. در اسکاندیناوی، «والپورگیس» با آتشهای بلند و آوازهای شبانه، سرما را به زانو درمیآورد. هر فرهنگ، به زبانی، بهار را میسراید.
*
این جشنها، از نوروز پارسی تا هولی رنگین، از شکوفههای ژاپن تا لالههای هلند، انگار تکههایی از یک پازلاند؛ پازلی که نامش «بهار» است. هر کدام با آداب و رنگ خود، داستانی میگویند از امید، از نو شدن، از عشق به زندگی.
بهار، زبانی است که نیازی به ترجمه ندارد؛ زبانی که با هر جوانه، هر رنگ و هر آواز، قلب آدمی را به تپش وا میدارد .../کوثر خسروی