چهره تاریک سکوها در آیینه جامعه‌شناسی فوتبال

 چهره تاریک سکوها در آیینه جامعه‌شناسی فوتبال

  در هفته‌های اخیر،ورزشگاه‌های ایران بیش از آنکه صحنه‌ شور و حمایت باشند، به میدان بروز خشم و کینه بدل شده‌؛ از فریادهای توهین‌آمیز گرفته تا پرتاب دلارهای جعلی به سمت علیرضا بیرانوند،همه و همه نشان از بحرانی عمیق در لایه‌های فرهنگی و اجتماعی ورزش دارد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، در هفته‌های اخیر، ورزشگاه‌های ایران بیش از آنکه صحنه‌ شور و حمایت باشند، به میدان بروز خشم و کینه بدل شده‌اند؛ از فریادهای توهین‌آمیز گرفته تا پرتاب دلارهای جعلی به سمت علیرضا بیرانوند، همه و همه نشان از بحرانی عمیق در لایه‌های فرهنگی و اجتماعی ورزش دارد. این اتفاق‌ها، تنها یک رفتار جمعی هیجانی نیست، بلکه مصداق بارز پدیده‌ای است که در جامعه‌شناسی از آن با عنوان «رفتار توده‌ای» یاد می‌شود؛ رفتارهایی که در بستر جمع، به‌دور از هویت فردی و منطق فردی، بروز می‌یابند. در جامعه‌ای که فشارهای روانی، اقتصادی و اجتماعی رو به تزاید است، ورزشگاه به جایی برای تخلیه هیجان و خشم فروخورده بدل می‌شود. هوادار، به‌جای مطالبه‌گری ساختارمند، به فریاد و فحش متوسل می‌شود و بازیکن، قربانی این تخلیه آنی می‌شود.

علیرضا بیرانوند که زمانی قهرمان سکوها بود، پس از انتقال به تراکتور و بیان مصاحبه‌های تحریک‌آمیز، یکی از هدف‌های اصلی این خشونت کلامی و نمادین شده است. دلارهای جعلی که برای تمسخر انگیزه‌های مالی‌اش به هوا پرتاب می‌شود، نه فقط واکنشی فوتبالی که یک بازتاب جامعه‌شناختی است.بی‌تردید، بخشی از این خشونت حاصل رفتار نسنجیده خود بازیکنان نیز هست. بسیاری از آن‌ها با مصاحبه‌های احساسی، کنایه‌های بی‌موقع و بازی با احساسات هواداران، خود به آتش این بحران دامن می‌زنند. در نبود نظام آموزش رسانه‌ای برای ورزشکاران، این چرخه مدام بازتولید می‌شود.نقش شبکه‌های اجتماعی در تسریع و تعمیق این خشونت انکارناپذیر است. هتاکی‌هایی که در ورزشگاه آغاز می‌شوند، در کامنت‌ها، استوری‌ها و ویدئوهای وایرال ادامه پیدا می‌کنند. الگوریتم‌ها، بی‌آنکه بدانند، به انتشار نفرت کمک می‌کنند و فضای عمومی جامعه ورزشی را آلوده‌تر می‌کنند.

فحاشی و رفتارهای تند از سوی هواداران، پدیده‌ای جهانی است و محدود به ورزشگاه‌های ایران نیست. اما تفاوت اصلی در شکل بروز، ساختار واکنش‌ها و نقش نهادهای نظارتی و فرهنگی در کنترل یا مهار آن است.در اروپا و آمریکای جنوبی، فرهنگ فوتبال ریشه‌دار است؛ هیجان، تعصب و حتی خشم در سکوها دیده می‌شود. اما همان‌جا نیز وقتی مرزهای اخلاقی یا انسانی شکسته می‌شود، سازوکارهایی فعال می‌شوند.در لیگ برتر انگلستان، فحاشی نژادپرستانه یا حمله به خانواده بازیکن، می‌تواند منجر به محرومیت مادام‌العمر از ورود به استادیوم شود. رسانه‌ها نیز این رفتار را تقبیح می‌کنند و بازیکنان قربانی، معمولاً از حمایت عمومی برخوردارند.در ایتالیا، نژادپرستی علیه بازیکنان سیاه‌پوست سابقه‌ای طولانی دارد. اما در سال‌های اخیر، فیفا و یوفا با کمپین‌های ضدنژادپرستی و جریمه‌های مالی، تلاش کرده‌اند این وضعیت را کنترل کنند.

در آمریکای جنوبی به‌ویژه در آرژانتین و برزیل، سکوها گاهی به خشونت فیزیکی هم کشیده می‌شوند. اما باز هم، با کمک رسانه‌ها و فرهنگ گفت‌وگوی فوتبالی، بازیکنان فرصت دارند واکنش محترمانه نشان دهند و تماشاگر را همراه کنند.در ایران، سکوها خشمگین‌اند، بازیکن بی‌پناه است، رسانه‌ها گاه تحریک‌گر و ساختار واکنشی، ناکارآمد. تماشاگر ایرانی نه آموزش دیده، نه مسئولیت‌پذیر و نه مورد بازخواست قرار می‌گیرد. رفتار توده‌ای در این شرایط، به یک الگوی تکرارشونده تبدیل می‌شود؛ با قربانیانی جدید، و فریادهایی که هنوز شنیده نشده‌اند.تربیت رسانه‌ای بازیکنان، بازآفرینی گفت‌وگو میان هوادار و باشگاه، حضور نهادهای نظارتی فعال در ورزشگاه و تقویت نقش رسانه‌های حرفه‌ای در تحلیل بحران‌ها می‌تواند راه عبور از این وضعیت باشد. تا آن زمان، باید گفت در غیاب عقلانیت جمعی، ورزشگاه همچنان به میدان نمایش خشم تبدیل خواهد شد و فوتبال، به‌جای شادی و هیجان، بستر بروز عقده‌های فروخورده خواهد ماند.

منبع: قدس

انتهای پیام/

 

 منبع خبر