مهملبافان و داستان یک بیاخلاقی

آیا با چنین فرمانی اگر جریان رقیب امروز بهسراغ گزارههای مهمل یا شبهمهمل در دوران دولتهای روحانی یا همین دولت اخیر برود، محق نیست؟ آیا گزارههایی چون امضای کری تضمین است؟.

به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدامین ایمانجانی در یادداشتی نوشت: یکی از رذیلههای فضای سیاسی که مانع جدی برای اصلاح حکمرانی کشور است تحریف سخنان بزرگان برای بهرهبرداری جناحی است. سوءاستفاده اخیر از سخنان چند روز گذشته رهبر انقلاب توسط جریانهایی خاص ازجمله مصادیق این ماجراست. عدهای در این چند روز تلاش کردند سخنان رهبر انقلاب درباره گزارش یکی از زیرمجموعههای دولتی به رئیس دولت سیزدهم، شهید رئیسی را در جایی خارج از بافتار سخن بهگونهای خوانش کنند که تبدیل به ابزاری برای تحریف واقعیتها و سرکوب رقیب سیاسی شود.
مهمل بودن گزارش به رئیسجمهور شهید از دو منظر قابلبحث است؛ جنبه نخست آنکه رهبر انقلاب یک آسیب مهم را تشریح کردند که شرکتهایی در کشورند که اولاً بزرگ و مهمند، ثانیاً بهدلیل نوع فعالیت اقتصادی دسترسی به ارز دارند و ثالثاً ارزهایی را که در اختیار دارند به چرخه اقتصادی کشور باز نمیگردانند، رهبر انقلاب در همین جلسه از لزوم افزایش قدرت پول ملی سخن گفتند، لذا به یک معنا میتوان اینطور برداشت کرد که ازجمله دلایل کاهش ارزش پول ملی کژکارکردی این مجموعههای اقتصادی بزرگ است. درواقع رهبر انقلاب یک آسیبشناسی مهم در این باره کردند؛ آسیبی که در صورت رفع میتواند به اقتصاد کشور کمک کند و رویههای حکمرانی در کشور را بهبود دهد. حال آنهایی که این نسخه را خرج درمان درد سیاسی خود میکنند در وهله نخست در مسیر اصلاح شیوه حکمرانی در کشور بنبست ایجاد میکنند. جنبه دوم راه افتادن کسبوکار و صنعت گزارشدهی توسط مجموعههای مختلف در دولت و غیردولت است. شرکتهای بزرگی که در سال گردش مالی چند دههزار میلیاردی دارند برایشان کار سختی نیست که چند دهمیلیارد در صنعت گزارشنویسی سرمایهگذاری کنند و با کشیدن عکس مار آن را بهجای خود مار غالب کنند، معمولاً آماردهیهای گزاف و گزارشدهیهای خلاف واقع اگر در سطح مسئولان اتفاق بیفتد به دلیل تمرکز رسانهای خیلی زود برملا میشود؛ اما در پستوهای غیرشفاف و زیر زمینی راستیآزمایی این اقدامات خیلی ساده نیست و عموماً به سر منزل مقصود میرسد، این دومین آسیبشناسیای است که میتوان از سخنان رهبر انقلاب در این بخش استنتاج کرد.
فهم این آسیبها و اصلاح آنها یک فرصت بزرگ برای سیستم حکمرانی کشور ایجاد میکند، آن هم وقتی در سطح رهبر انقلاب طرح موضوع میشود، نسبت به این ماجرا میتوان دو مدل مواجهه داشت، یک مدل ملی و اخلاقمحور و یک مدل جناحی و همراه با بیاخلاقی. واکنش دلسوزانه و ملی به چنین موضوعی تلاش برای گفتمانسازی و اصلاح روندها و سیاستهای منتج به چنین گزارشهایی است و نگاه غیرملی، مسموم و جناحی و مستمسک کردن آن برای حمله به جریان مقابل است.
کاری که برخی منتقدان مشی آقای رئیسی با این جمله رهبر انقلاب کردند، اقدامی از جنس دوم بود. تعمیم این گزاره بهشکل عمودی و افقی به همه اعضا و جوارح دولتی که اقدامات مؤثر و مهمی برای بهبود شرایط کشور انجام داد و در برخی از آنها موفق هم بود، یک بیاخلاقی سیاسی و کنشی غیرملی است، آن هم در روزگاری که برای عبور از شرّ قلدران بینالمللی نیاز به انسجام و وحدت داخلی داریم.
سیاسیونی که سعی میکنند با یک تحریف تاریخی چنین بیاخلاقیای کنند، درواقع زمینی را فراهم میکنند که رقیبشان هم در آن بازی توانمند است. آیا با چنین فرمانی اگر جریان رقیب امروز بهسراغ گزارههای مهمل یا شبهمهمل در دوران دولتهای روحانی یا همین دولت اخیر برود، محق نیست؟ آیا گزارههایی چون امضای کری تضمین است؟ همه تحریمها بالمرّه لغو میشوند، خودت بمال، خود دولت عامل گرانی است. من بلد نیستم به من میگویند چه بگو و... مصداق گزارهها و تحلیلهای مهمل نیستند؟ آیا گفتن و مانور دادن روی آنها مشکلی را از کشور حل میکند؟
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/