به گزارش تجارت نیوز، تنشهای سیاسی پیرامون فعالیتهای هستهای ایران به بالاترین میزان خود رسیده است. کارل هالگارد، نماینده اتحادیه اروپا نزد سازمانهای بینالمللی در وین، تنها یک روز پیش از تصویب قطعنامه شدیداللحن شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران، با اشاره به بیانیه این بلوک درباره نظارت و راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که در جلسه شورای حکام آژانس قرائت شده، مدعی شده است: «اتحادیه اروپا نگران توسعه توانمندیهای غنیسازی اورانیوم ایران و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد آن است و خطر بحران اشاعه هستهای در این منطقه در نتیجه تشدید روند فعالیتهای هستهای ایران هم در حال افزایش است.»
نماینده آمریکا در آژانس نیز در بیانیهای پیش از قرائت قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران ادعا کرده است: «ایالات متحده با حسن نیت در حال مذاکره برای دستیابی به توافقی است که به ما اجازه میدهد با اطمینان آنچه را رئیسجمهور ترامپ بارها گفته است، تکرار کنیم: ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. ایران اکنون فرصت روشنی برای جلب اعتماد دارد. با ارائه شفافیت بیشتر به آژانس، نه کمتر؛ با اجرای پروتکل الحاقی، نه محدود کردن بازرسیها؛ با پایان دادن به تولید اورانیوم غنیشده با غنای بالا، نه تسریع آن؛ با پذیرش انتصاب بازرسان آژانس، نه تضعیف راستیآزمایی آژانس.»
حال آنکه مقامات تهران با رد این ادعاها میگویند کشورهای غربی «انگیزه سیاسی دارند و اتهامات بیاساسی را تکرار میکنند»؛ انتقادهای تروئیکای اروپایی و آمریکا از فعالیتهای هستهای ایران و تهدید به فعال کردن سیستم اسنپبک در حالی صورت میگیرد که رسانههای غربی ادعای تحرکات اسرائیل برای هدف قرار دادن تاسیسات هستهای ایران را مجدداً تکرار کرده و حتی از ابراز ناامیدی دونالد ترامپ در دستیابی به توافق با تهران خبر دادهاند. رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با نیویورکپست در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکند میتواند ایران را به توافق بر سر تعطیلی برنامه هستهایاش متقاعد کند اظهار کرد: «نمیدانم. [زمانی] اینطور فکر میکردم اما روزبهروز بیشتر – و بیشتر – به آن اطمینان کمتری پیدا میکنم.»
ادعای آژانس و امکان یک توافق
بنا بر اخبار منتشرشده، قرار است ششمین دور از گفتوگوهای دوجانبه ایران و آمریکا با میانجیگری عمان روز یکشنبه هفته آینده در مسقط برگزار شود. سه روز بعد از انتشار قطعنامه شورای حکام که در آن ایران به زیر پا گذاشتن اصول حاکم بر توافق برجام محکوم شده است؛ قطعنامهای که طبق ادعای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از سوی تروئیکای اروپایی تنظیم و با حمایت آمریکا در صحن شورا مطرح میشود. اما ادعای آژانس چیست و چرا در شرایط فعلی ایران موضوعی بسیار مهم و حیاتی به شمار میرود؟
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گزارش خود مدعی شده است، ایران ۴۰۸.۶ کیلوگرم (۹۰۰.۸ پوند) اورانیوم با غنای ۶۰ درصد جمعآوری کرده است؛ آژانس ادعا میکند ایران از زمان آخرین گزارش خود در ماه فوریه (بهمن-اسفند) ذخایرش را تقریباً ۵۰ درصد افزایش داده و به ۱۳۳.۸ کیلوگرم رسانده است. این گزارش جامع و محرمانه ادعا میکند، ایران فعالیتهای هستهای مخفیای، با موادی که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام نشده بود، در سه مکان که مدتهاست تحت بررسی هستند، انجام داده است و آن را «نگرانی جدی» نامیده و به تهران هشدار داده است که مسیر خود را تغییر دهد.
هرچند مقامات دستگاه سیاست خارجی کشورمان این ادعا را رد و اعلام کردهاند، آژانس از «اسناد جعلی ارائهشده از سوی اسرائیل استفاده و اتهامات مغرضانه و بیاساس پیشین را تکرار کرده است».
در این میان یک دیدگاه میگوید با وجود شدت گرفتن اتهامات مقامات غربی و برخی از سازمانهای بینالمللی نسبت به برنامه هستهای ایران اما احتمال اینکه ایران و آمریکا طی هفتههای آینده به یک توافقی کلی دست پیدا کنند دور از ذهن نیست؛ توافقی که وارد جزئیات نمیشود. اما یک دیدگاه نیز بر این موضوع تاکید میکند که قطعنامه روز پنجشنبه شورای حکام از پتانسیلهای لازم برای تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا برخوردار است.
دیدگاه نخست بر این موضع است که اگر اهتمام و خواستی برای توافق وجود داشته باشد از بحرانِ پس از قطعنامه شورای حکام هم میتوان گذر کرد و برای دستیابی به یک توافق جامع پیرامون کلیات در نظر گرفتهشده در توافق اولیه، باید مدتزمان طولانیتری سپری شود. آنچنانکه در زمان امضای توافق برجام نیز طرفین از سال ۹۱ تا تیرماه ۹۴ طی چندین مرحله گفتوگو به روند مد نظر خود دست پیدا کردند؛ بدین ترتیب، اگر تهران و واشنگتن بتوانند به توافقی دست پیدا کنند، سه کشور اروپایی نیز احتمالاً از فعال کردن سیستم اسنپبک دست خواهند کشید.
مشکل اصلی مذاکرات کجاست؟
در حال حاضر مشکل اصلی مذاکرات تهران و واشنگتن مربوط به سطح غنیسازی در ایران است؛ تهران نمیخواهد پروسه غنیسازی در ایران بهکل تعطیل شود؛ با تشکیل کنسرسیوم مشترک با کشورهای منطقه تا زمانی که موجب تعطیلی غنیسازی در خاک ایران نشود مخالفتی ندارند اما آمریکا تاکنون با این موضوع موافقتی نکرده است. ترامپ پذیرش غنیسازی در خاک ایران را به منزله شکلگیری توافقی مانند برجام میداند، این در حالی است که او همواره با انتقاد از توافق جامع هستهای ایران گفته بود توافق مد نظر او بهمراتب بسیار بهتر از برجام خواهد بود.
علاوه بر این، توافق جامع هستهای ایران متنی بالغ بر ۱۵۰ صفحه با درنظرگیری کلیات و جزئیات این توافق است و اگر ایران تعطیلی غنیسازی در خاک خود را بپذیرد، متن توافق جدید تنها به چند صفحه خواهد رسید و دیگر ضرورتی ندارد برای بررسی نکات فنی توافق تازه، هفتهها، ماهها و شاید سالها زمان سپری شود. بر همین اساس نیز به نظر میرسد اگر طی روزها یا هفتههای آینده توافقی به ثمر برسد، بیشتر با تکیه بر مفاهیم کلی خواهد بود و توافق اصلی که تمرکز بر جزئیات داشته باشد نیز در ادامه و پس از برگزاری نشستهای متعدد و سپری کردن جلسات تخصصیتر به امضا میرسد.
جالب است که مذاکرات منتهی به توافق جامع هستهای نیز از سال ۹۱ با مذاکرات مسقط آغاز شد، در ایستگاههای ژنو و لوزان به میانه راه رسید و در نهایت در تیرماه ۹۴ در وین محقق شد؛ چنین مینماید که در شرایط فعلی نه ایران جنگ میخواهد و نه آمریکا اما تجربه خروج از برجام ثابت کرده است که نه میتوان به تصمیات ترامپ اطمینان کرد و نه ترامپ فردی است که بتواند تحرکات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، را به کنترل خود درآورد. البته رئیسجمهور آمریکا در آخرین اظهارنظر خود از حمله احتمالی تلآویو به تهران با طرح موضوع هشدار به اسرائیل در خصوص انجام اقدام نظامی علیه ایران گفته بود: «به نتانیاهو گفتم که این کار در حال حاضر مناسب نیست، چون ما بسیار به یک راهحل نزدیک شدهایم.»
اروپا کجای این ماجراست؟
در این غائله اروپا، بعد از اسرائیل، با تهیه و تدوین قطعنامه شورای حکام و پس از آن تهدید به فعال کردن سیستم اسنپبک و بازگشت تحریمها، نقش چماق ثانی را بازی میکند. تهدیدی که با ادعای ارسال سلاح و پهپادهای ایرانی برای کمک به روسیه در جنگ اوکراین شروع شد؛ مقامات مسکو برای سرریز کردن مشکلات ناشی از جنگ با کییف، پای تهران را نیز به میان کشیدند و خبر استفاده از پهپادهای ایرانی را در یکی از شبکههای تلویزیونی روسیه نمایش دادند. به همین دلیل نیز سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در تلاشاند تا در فرصت پیشآمده، با به کار انداختن سیستم «مکانیسم ماشه»، تهران را به چالش بکشند.
مکانیسم ماشه (Trigger mechanism) در راستای حل اختلاف پیشبینیشده در برجام، فرایندی است که اگر یکی از طرفهای برجام به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهدات نامبرده در این توافق پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. سازوکار ماشه یا سازوکار رسیدگی به اختلاف در برجام با اصرار آمریکا در این توافقنامه گنجانده شده، تا به ادعای آنها، اگر ایران از برجام سرپیچی کرد، دوباره بتوان تحریمهای بینالمللی را که با برجام برچیده شده بازگرداند یا بازگشت خودکار سریع اسنپپک (Snapback) صورت پذیرد.
سازوکار ماشه، که در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام پیشبینی شده، هنگامی فعال میشود که یکی از طرفهای برجامی اعتراض کند که طرف مقابل به این توافق متعهد نمانده است و باید این شکایت در کمیسیونی که در چارچوب برجام و با هدف نظارت بر اجرای آن تاسیس شده است بررسی شود. اگر در بازه زمانی ۳۵ روزه، موضوع شکایت آنگونه که شاکی میخواهد حل و بررسی نشود، کشور مورد نظر میتواند موضوع حلنشده را دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام تلقی کند. همچنین شاکی میتواند با آگاهسازی شورای امنیت سازمان ملل درباره حل نشدن موضوع شکایت، عدم اجرای چشمگیر آن را متضمن شود. پس از آن، شورای امنیت نیز ۳۰ روز فرصت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها قطعنامه صادر کند. اگر در این مدت، شورای امنیت نتواند در این زمینه قطعنامه صادر کند، تمام تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل که قبل از برجام برقرار شده بودند، به طور اتوماتیک بازمیگردند.
بازگشت تحریمها قابل وتو نیست بلکه «عدم بازگشت تحریمها» قابلیت وتو دارد؛ یعنی رأیگیری برای «بازگشت تحریمها» انجام نمیشود بلکه برای «ادامه تعلیق تحریمها» انجام میشود که حتی اگر شورا به آن رأی ندهد، یک عضو دارای حق وتو میتواند رأی را وتو کند و عملاً تحریمها بازگردند.
توفیق اروپا در بهکارگیری مکانیسم ماشه تا کجاست؟
به کار افتادن سازوکار حل اختلاف، یا مکانیسم ماشه، میتواند تحریمهای بینالمللی علیه ایران را بازگرداند و همه قطعنامههای تحریمی شورای امنیت بار دیگر برای همه کشورهای عضو سازمان لازمالاجرا شود. سه کشور اروپایی باید تا پایان نوامبر ۲۰۲۵ (اواخر مهرماه ۱۴۰۴) از این اهرم به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه استفاده کنند یا برای همیشه امکان استفاده از آن را از دست میدهند و ایران به طور خودکار از سیستم تحریمهای جهانی خارج میشود (البته در حال حاضر هم ایران تحت تحریمهای سازمان ملل نیست اما مکانیسم ماشه این امکان را در اختیار اعضای گروه 1+4 قرار داده است که در صورت تخطی ایران از قوانین برجام، با پشت سر گذاشتن موارد نامبرده بتوانند تهران را مجدداً تحت تحریمهای جهانی قرار دهند).
در این زمینه، ایران این تهدید را مطرح کرده است که با فعال کردن سیستم مکانیسم ماشه از NPT خارج میشود و البته قطعاً این اقدام مانعی برای مذاکرات ایران و آمریکا خواهد بود و اروپا تمایلی ندارد بیش از این در برابر ترامپ قرار بگیرد. این بدان معناست که حتی اگر اروپا بخواهد در کشاکش روند مذاکرات و در غیاب آمریکا این مکانیسم را فعال کند، شاید با خشم ترامپ هم مواجه شود بنابراین مایل است توافقی هرچند کلی میان تهران و واشنگتن شکل بگیرد.
کشورهای اروپایی همین حالا هم «چتر حمایتی آمریکا» را از دست دادهاند؛ با روی کار آمدن ترامپ، اروپا نهتنها در جنگ اوکراین بلکه به طور کلی در برابر روسیه دچار ضعف تسلیحاتی و نظامی شد؛ واشنگتن همواره به لحاظ نظامی و تسلیحاتی حامی اتحادیه اروپا بوده است از این رو، این کشورها طی دهههای اخیر هیچگاه برای تجهیز تسلیحاتی خود اقدامی انجام نداده بودند. اما انتقادات جیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، در اجلاس امنیتی مونیخ نشان داد دوران ماه عسل اروپا در پرتو قدرت آمریکا به سر آمده است؛ ونس تمرکز اروپا را بر سرکوب آزادی بیان بهجای تامین امنیت شهروندان اروپا دانسته و اتهامات بیشماری در مورد کشورهای اروپایی مطرح کرده بود.
ترامپ هم بارها به این موضوع اشاره کرده است که در سایه امنیت برقرارشده از سوی آمریکا، تمامی کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی توانستهاند به اهداف خود دست یابند و پیشرفت کنند، حال آنکه آمریکا تنها مشغول صرف هزینه برای جامه عمل پوشاندن به آمال و آرزوهای دیگران (کشورهای دیگر) بوده است. سیستم تعرفهگذاری جدید ایالات متحده که با روی کار آمدن دونالد ترامپ در روابط تجاری آمریکا با تمامی کشورهای جهان از جمله همپیمانانش در کانادا و اروپا اعمال شد نیز مورد دیگری است که باید از آن یاد کرد.
به طور کلی میتوان چنین برداشت کرد که آسمان روابط اروپا با آمریکا این روزها بارانی است و کشورهای اروپایی نیز با وجود نارضایتی از عملکرد ایران در جنگ اوکراین، تمایلی ندارند با اقدامی نابخردانه رودرروی آمریکا بایستند. این موضوع بدین معنا است که اگر ایران و آمریکا پس از تصویب قطعنامه تند و شدیدالحن شورای حکام تصمیم بگیرند همچنان پای میز مذاکره بنشینند اروپا فرصتی را برای ادامه روند دیپلماسی در نظر خواهد گرفت. البته اگر ترامپ به یکباره زیر میز مذاکره با ایران نزند!