به گزارش تجارت نیوز، یزد یکی از استانهای درگیر با بحران آب در فلات مرکزی ایران است؛ به گونهای که تامین نیازهای آبی این استان، وابستگی زیادی به طرحهای انتقال از مناطق دیگر و سفرههای زیرزمینی خود استان دارد. محدودیت منابع آبی یزد، به حدی رسیده که زنگ خطر را برای سالهای آینده به صدا درآورده است.
در چنین شرایطی، جواد محجوبی، مدیر عامل آب منطقهای یزد اعلام کرده که میزان برداشت آب از سفرههای زیرزمینی این استان، به ۱۶۰ درصد رسیده است؛ در حالی که استانداردهای جهانی میزان مجاز برداشت را ۴۰ تا ۶۰ درصد میدانند.
به گفته او، مجموع مصارف آب در استان یزد ۸۳۰ میلیون مترمکعب است که تامین ۶۹۰ میلیون مترمکعب آن در بخش کشاورزی از طریق سفرههای زیرزمینی انجام میشود؛ بخشهای «شرب و بهداشت» و «صنعت» نیز به ترتیب 80 و ۶۰ میلیون مترمکعب آب مورد نیاز خود را از این مدل منابع آبی یزد برداشت میکنند.
او با اشاره به روند نزولی بارشها و وضعیت کمبود آب، بر ضرورت کاهش برداشت از سفرههای زیرزمینی و اصلاح الگوی کشت در این استان تاکید کرده است.
در این میان، محسن موسوی، کارشناس تاسیسات آبی به تجارتنیوز میگوید ادامه چنین روندی ممکن نیست و به دلیل محدودیت منابع آبی یزد، صنایع، کشاورزی و بارگذاری جمعیت در این استان، باید محدود شود.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
منابع آبی یزد به محیط زیست و نسلهای آینده نیز تعلق دارد
*وضعیت برداشت از سفرههای زیرزمینی یزد به حد نگرانکنندهای رسیده است؛ به گونهای که مسئولان محلی به عدد 160 درصد اشاره میکنند. شرایط چگونه به اینجا رسیده است؟
منابع آبی به طور کلی به دو نوع سطحی و زیرزمینی و همچنین بخشهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم میشوند. منابع آب تجدیدپذیر سطحی، هر سال با راهیابی مقداری از حجم بارشها یا روانابها به رودخانهها تامین میشود. در عین حال، همه این منابع را نباید برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت، استفاده کرد؛ چرا که بین 20 تا ۳۰ درصد این منابع، سهم محیط زیست و اکوسیستمهاست. از سوی دیگر، سالیانه حجمی از بارشها نیز به زمین نفوذ میکند و منابع آبی زیرزمینی تجدیدپذیر را تشکیل میدهد؛ این منابع را نیز نباید به طور کامل برداشت کرد و ذخیره درصدی از آنها برای سالهای خشکسالی شدید، الزامی است. در این میان، بخشی از منابع آبی زیرزمینی، تجدیدناپذیر یا فسیلی هستند و به نسلهای آینده نیز تعلق دارند؛ در نتیجه برای برداشت از آنها باید با احتیاط و رعایت محدودیتها تصمیمگیری کرد. متاسفانه این نکات در مورد منابع آبی یزد و بسیاری دیگر از مناطق کشور رعایت نشده است؛ به گونهای که دستاندرکاران و بهرهبرداران از همه انواع سطحی، زیرزمینی، تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر این منابع برداشت بیرویهای داشتهاند. این رفتار اشتباه بوده است و همچنان هم ادامه دارد.
آینده نامطمئن و پدیده فرونشست، نتیجه استفاده بیرویه از منابع آبی است
*برداشت بیرویه از منابع آبی یزد، احتمالا امروز از نظر مردم این استان ضروری به نظر میرسد. اما این اقدام، چه تبعاتی برای آنها داشته و دارد؟
تداوم چنین رویه اشتباهی، آیندهای تاریک و نامطمئن برای نسلهای کنونی و فردا ساخته است. منابع آبی یزد فقط متعلق به امروز نیست در حالی که برداشت نادرست از این منابع باعث میشود نه تنها آبی برای فرزندان باقی نماند که نسل امروز بدهکار آنها باشد. از سوی دیگر، بخشی از تبعات موضوع همین حالا نیز قابل مشاهده است؛ از جمله فرونشست زمین که بر اثر استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی ایجاد میشود. این پدیده، هم به زیرساختها و هم به آثار تاریخی آسیب میزند.
توسعه صنعت و کشاورزی در کمبود منابع آبی یزد موثر بودند
*یزد به طور کلی منابع آبی محدودی دارد و در عین حال، صنایع متعددی نیز طی سالهای اخیر در این استان شکل گرفتهاند. در عین حال، مقامات محلی بر نقش کشاورزی در شرایط کنونی استان تاکید زیادی دارند. در مقابل، برخی کارشناسان محیط زیست معتقدند در ایران بر نقش این حوزه در بحران آب تاکید میشود تا سهم صنعت کمرنگ نشان داده شود. به نظر شما، کدام بخش در شکلگیری وضعیت کنونی یزد نقش بیشتری داشته است؟
یزد به صورت تاریخی، استان فقیری از نظر منابع آبی بوده و توسعه هر دو بخش کشاورزی و صنعتی در این استان، بدون توجه به آمایش سرزمینی انجام شده است. در این میان، تعداد زیادی صنایع آببر از جمله در حوزه سرامیک و فولاد در یزد شکل گرفتهاند. علاوه بر نیاز قابل توجهی که اینگونه واحدهای صنعتی به آب دارند، در مجموع فرصتهای شغلی بسیاری را نیز ارائه کردهاند. نتیجه چنین وضعیتی، جذب افراد غیربومی و بارگذاری بیش از حد جمعیت در استان بوده. طبیعی است که این شرایط فشار زیادی را به منابع آبی یزد وارد میکند. بخش کشاورزی نیز با کشت محصولات آببر بر شدت این فشارها افزوده. در حالی که یزد، استانی تاریخی و سنتی با توان اکولوژیکی محدود است و ظرفیت لازم را برای تامین نیازهای جمعیت کنونی خود ندارد. بر همین اساس، شیوه توسعه صنعتی و کشاورزی در این استان، از اساس اشتباه بوده است و نباید به همین روال ادامه یابد. یزد توان بارگذاری بیشتر صنعتی و کشاورزی، حتی به صورت گلخانهای را ندارد.
تجدیدنظر در برنامههای توسعهای کشور و انتقال جمعیت به سواحل جنوب ضروری است
*به نظر شما، با توجه به اینکه علاوه بر یزد در استانهای دیگر نیز این وضعیت وجود دارد، چگونه میتوان شرایط اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلف را با وضعیت منابع آبی آنها منطق کرد؟
به طور کلی، تغییر اقلیم در ایران بر اثر کاهش بارندگی و افزایش دمای هوا، موضوعی جدی است. مسئولان ملی و محلی، باید با توجه به این شرایط به سرعت در برنامههای توسعهای تجدیدنظر کنند. برنامه هفتم توسعه نیز مقرر کرده است که صنایع آببر و درصدی از جمعیت کشور، باید به تدریج از فلات مرکزی به سواحل کشور منتقل شوند. در عین حال، با وجود آغاز سال دوم اجرای این برنامه، هنوز آییننامه انتقال جمعیت تدوین نشده. در حالی که محدودیت منابع آبی یزد و برخی دیگر از استانهای فلات مرکزی به حدی رسیده که باید هر چه سریعتر در مورد حجم فعالیتهای کشاورزی و صنعتی آنها تجدیدنظر شود.
اقتصاد یزد باید مبتنی بر گردشگری باشد؛ نه صنعت و کشاورزی
کارشناسان معقدند بدون تعریف معیشت جایگزین، نمیتوان فعالیتهای آببر را در فلات مرکزی ایران محدود کرد.
بله، اقتصاد شهرهایی مانند یزد و اصفهان، باید مبتنی بر گردشگری و تعریف ارزش افزوده برای سابقه تاریخی و سنتی آنها باشد؛ نه گسترش صنعت و کشاورزی. متاسفانه، برنامهریزان کشور در گذشته به این مسائل دقت نکردهاند و برنامهریزیها بدون توجه به اسناد صحیح آمایش سرزمینی انجام شده است. در واقع تصمیمگیران، در بارگذاری جمعیتی و صنعتی استانهای مختلف به آینده و توان اکولوژیکی آنها توجه نکردهاند. این رویه باید تغییر کند و برنامهها با محدودیتهای اکولوژیکی از جمله در حوزه منابع آبی، منطبق شوند. این موضوع در مورد یزد نیز اهمیت زیادی دارد و بدون توجه به آن، شهرهای استان از جمله یزد و اردکان، به پایداری در حوزه محیط زیستی نمیرسند. پایداری به معنای شکلگیری وضعیتی بدون آلودگی هوا و محدودیت منابع آبی است؛ به گونهای که اکوسیستم توان تامین نیاز ساکنان خود را داشته باشد. در حالی که مردم یزد اکنون امید چندانی به آینده خود در این استان ندارند و برای مثال تامین نیاز آبی آنها وابسته به طرحهای پراشتباه انتقال آب است. برخی از شهرهای این استان نیز چالش جدی در حوزه آلودگی هوا دارند.
انتقال آب، مشکل محدودیت در منابع آبی یزد را حل نمیکند
*مسالهای نیز در این میان وجود دارد که مردم یزد مطالبهای جدی در حوزه انتقال آب دارند؛ البته شاید همین نگرانی و ناامیدی در کنار کاهش بارندگی و خشکسالی در این استان، در شکلگیری چنین مطالبهای موثر باشد. چگونه میتوان افکار عمومی استان را قانع کرد که اینگونه طرحها نه به نفع خود آنهاست و نه دیگر استانها؟
اکنون، انتقال آب به یزد از منابع مختلف صورت میگیرد یا در دستور کار قرار دارد. یک مورد آن مربوط به زایندهرود است اما این رودخانه اکنون به بیماری میماند که به درمان نیاز دارد. در نتیجه انتقال آب از زایندهرود به یزد، از ابتدا اقدام اشتباهی بوده. مسیر دوم برای غلبه بر محدودیت منابع آبی یزد، انتقال آب از سدی به نام خِرسان در چهارمحال و بختیاری است. در حالی که این طرح مشکلاتی دارد و هنوز اجرایی نشده. مسیر سوم اما، انتقال آب از خلیج فارس است. این طرح به منابع مالی گسترده نیاز دارد؛ چرا که قیمت تمام شده برای هر متر مکعب آب، به 400 تا 500 هزار تومان میرسد. مردم توان پرداخت چنین هزینهای را برای مصارف خانگی و کشاورزی ندارند؛ دولت نیز باید منابع مالی مورد نیاز را در لوایح سالیانه بودجه تعریف کند که کار سادهای نیست. حتی برخی صنایع نیز اعلام کردهاند که نمیتوانند چنین هزینهای را پرداخت کنند. دولت باید این واقعیتها را برای افکار عمومی توضیح دهد و توان اقناع جامعه را داشته باشد.
جمعیت فلات مرکزی ایران باید بدانند راهی غیر از انتقال جمعیت نیست
*البته همانگونه که اشاره کردید این مساله فقط مربوط به یزد نیست.
بله، مردم باید بدانند که یزد و بسیاری از شهرهای واقع در فلات مرکزی، مناطقی با منابع آبی محدود هستند و هیچیک از آنها نمیتوانند برای نیازهای خود به آب انتقالی از استانهای دیگر متکی باشند. در عین حال، اقدام موثری برای اقناع افکار عمومی در این استانها صورت نمیگیرد؛ در مقابل ساخت مسکن و شهرکهای مسکونی و بارگذاری جمعیتی همچنان در منطقه ادامه دارد. دولت باید مردم را آگاه کند که چارهای غیر از انتقال بخشی از جمعیت از یزد، اصفهان، قم، تهران و مشهد و برخی دیگر از استانهای فلات مرکزی به سواحل جنوبی کشور وجود ندارد. از سوی دیگر، دولت باید آییننامه اجرایی این انتقال را شامل چگونگی ساخت شهرهای مدرن و ایجاد مسکن و شغل در سواحل را تدوین و تصویب کند. در صورتی که توجهی به این مسائل نشود، چالشها در حوزه منابع آبی یزد و دیگر استانهای فلات مرکزی ادامه مییابد.
برای اطلاعات بیشتر، مطالعه چهار گزارش انتقال آب بین حوضه ای، توجیه محیط زیستی و اقتصادی ندارد، تداوم توسعه نامتوازن صنعتی و معدنی، یزد را غیرقابل سکونت می کند، حجم انتقال آب خلیج فارس به یزد افزایش می یابد، بارگذاری جمعیت در کدام شهرها به حد خطر رسیده است؟ پیشنهاد میشود.