من سمت ایرانم

 من سمت ایرانم
  نباید توقع داشت شبه‌تحلیلگران و مطلع‌نماهای جریان اپوزیسیون، بوقچی‌های تشکیلات جنگ رسانه‌ای دشمن و برخی کاربر- سلبریتی‌هایی که اغلب با چریدن در مراتع مجازی و نشخوار در این فضا، پروار شده‌اند، واقعاً هویت و موجودیت «ایران» برایشان اهمیت داشته باشد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، بوقچی‌ها و پادوهای بازار سیاست و خز و خیل‌های اپوزیسیون یا اپوزیسیون‌نماهای فضای مجازی که تکلیفشان از پیش معلوم بود. این طیف چه در حمله‌های قبلی اسرائیل به ایران و چه در جنگ اخیر و چه در تاریخچه رویارویی میان ما و صهیونیست‌ها اگر آبی به آسیاب دشمن نریخته باشند، در تحقیر ایران و ایرانی و به حساب خودشان تمسخر مقاومت از چیزی فروگذار نکرده و نمی‌کنند. می‌ماند مخالفان که سر سازگاری با جمهوری اسلامی ندارند و یا افراد اهل فکری که به شکلی منتقد حکومت و حکمرانی در ایران هستند. طی روزهای گذشته و پس از حمله اسرائیل به ایران اما واکنش این گروه به جنگی که شعله‌ور شده، واکنشی جالب، وطن‌دوستانه و تأمل‌برانگیز است.

خواب فروپاشی 
اطلاعات و یافته‌های اسرائیلی‌ها برای حمله اخیرشان به ایران و ضرباتی که روز اول به ما وارد شد اگرچه کافی و دقیق به نظر می‌رسد؛ اما بعید به نظر می‌رسد محاسبات و تفسیر و تحلیل‌هایی که در زمینه میزان تأثیرگذاری این حمله و ترورهای آن داشته‌اند چندان مقرون به صحت و دقیق بوده باشند و البته این هم بعید به نظر می‌رسد که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی صهیونیست‌ها واقعاً به این نتیجه رسیده باشند که یک‌باره و با زدن همزمان چند فرمانده ارشد نظامی، تعدادی از دانشمندان و حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، فروپاشی به‌سرعت در ایران اتفاق خواهد افتاد. به‌خصوص که تجربه چهل و چند ساله اخیر کشورمان نشان داده در هربار که رخدادهایی سهمگین از این قبیل به وقوع پیوسته، اولین اثرش ایجاد روحیه همبستگی و همدلی بیشتر میان ایرانیان بوده و برای طیف‌های مختلف داخل کشور، «ایران» به مسئله اول و اصلی تبدیل شده است. با این همه توقع نداشته باشید شبه‌تحلیلگران و مطلع‌نماهای جریان اپوزیسیون، بوقچی‌های تشکیلات جنگ رسانه‌ای دشمن و برخی کاربر- سلبریتی‌هایی که اغلب با چریدن در مراتع مجازی و نشخوار در این فضا، پروار شده‌اند، واقعاً هویت و موجودیت «ایران» برایشان اهمیت داشته باشد. بنابراین تحلیل و تفسیر امروز همه آن‌ها این است که: «اسرائیل عملیات نهایی آزادسازی ایران را آغاز کرده است!» پس این را هم توقع نداشته باشید که در میان خیل آدم‌هایی از این قبیل، رگ‌ غیرت یا ملیتی پیدا بشود و احیاناً بجنبد و آن‌ها را وادار کند یک بار دیگر به واقعیت آنچه دارد اتفاق می‌افتد، دقیق نگاه کنند. حتی معتدل‌ترین‌های چنین افرادی، اگرچه وانمود می‌کنند از مورد حمله قرارگرفتن کشورشان خوشحال نیستند، اما بازهم تأکید دارند که در هر حال جمهوری اسلامی مقصر درگرفتن چنین جنگی است و راه پایان دادن به جنگ چیزی جز سرنگونی حکومت ایران نیست!

بلاتشبیه
مثل ملت ایران که بالاتر گفتیم در تجربه‌های گذشته ثابت کرده در مواقع بروز بحران، دو دستگی و چند دستگی را کنار می‌گذارد و به « ایران» فکر می‌کند، بلاتشبیه، اپوزیسیون فضای مجازی و رسانه‌ای هم ثابت کرده در برهه‌های مختلف تاریخی، عاشق این است که دشمن را «ناجی» فرض کند. درواقع بقایای تفکر و منشی که 40 سال پیش «صدام» را به چشم ناجی می‌دید، طی سال‌های اخیر هم بارها به فتنه و فتنه‌گران به چشم ناجی نگاه کرده است و در ماجراهای سال 1402 و در سرزمین‌های اشغالی کنار دیوار ندبه حاضر شده و برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی دست به دامان «نتانیاهو» شده تا شاید از نمدی که صهیونیست‌ها در حال مالیدنش هستند، کلاهی برای خودش دست و پا کند.بنابراین عجیب نیست طی چند روز اخیر و برخلاف جو و جریانی که با حمله صهیونیست‌ها در فضای مجازی و رسانه‌ای شکل گرفته شما کماکان شاهد پست‌ها، مطالب سخیف، تحلیل‌ها و تهدیدهایی باشید که نه‌تنها رنگ و بوی دفاع از ایران ندارند؛ بلکه از همه جایشان تحقیر و تمسخر بیرون زده است. «مرتضی غرقی» روز گذشته در توییتی نوشت: «حمله اسرائیل به ایران آزمونی برای اپوزیسیون، فعالان سیاسی و منتقدان جمهوری اسلامی ایران در خارج بود که نشان دهند چقدر حفظ تمامیت ارضی، استقلال و امنیت ایران برایشان مهم است. این حمله چهره واقعی برخی از آن‌ها را برملا کرد، برخی از آن‌ها سکوت و برخی دیگر از رژیم جنایتکار اسرائیل حمایت کردند».

دور باد ننگ وطن‌فروشی
در این جنگ تمام عیار نظامی، رسانه‌ای و مجازی، حساب جریان مخالفی که ابتدای مطلب گفتیم اما فرق می‌کند. هستند افراد سرشناسی که با وجود مخالفت با جمهوری اسلامی و حتی داشتن سابقه دستگیری و زندان در ایران، وقتی پای «ایران» و موجودیتش وسط آمد، واکنش‌های جالب و تأمل‌برانگیزی از خودشان نشان دادند. «محمد فاضلی» جامعه‌شناس ایرانی و استادیار اخراجی دانشگاه شهید بهشتی در همان روز اول و پس از حمله اسرائیل در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «عمر حرفه‌ای من به نقد شیوه بد حکمرانی جمهوری اسلامی گذشت، دوبار از دانشگاه اخراج شدم و زندگی سخت شد و... اما در برابر دشمن خارجی  فقط ایران، زندگی ایرانیان، دارایی ایران و همبستگی ملی مهم است. باید ایرانی بماند که در درونش برای ساختنش تلاش کنیم. ایران تو بمان خانه ما».صادق زیباکلام هم که نیاز به معرفی ندارد. او نوشت: «نمی‌دانم وقتی به کشورمان تجاوز می‌شود، چگونه یک ایرانی مانند براندازان خارج‌نشین یا برخی سلطنت‌طلبان، می‌توانند در کنار متجاوز، رژیم اسرائیل و آمریکا قرار بگیرند؟... نفس اینکه من به وضع کشور انتقاد دارم، نمی‌تواند باعث شود از متجاوز دفاع کنم. حتی اگر گلایه‌ای داریم، حتی اگر خود را بخشی از اپوزیسیون می‌دانیم، اخلاق ملی ایجاب می‌کند که در روز حمله‌ یک دشمن خارجی، با هم، در کنار وطن بایستیم. ما می‌توانیم هزار اختلاف با هم داشته باشیم، اما نمی‌توانیم نسبت به خاک، هویت و سرزمینمان بی‌تفاوت باشیم».

واکنش وطن‌دوستانه دو زندانی سیاسی در ایران برای اپوزیسیونی که هنوز دارد بر طبل اسرائیلی‌اش می‌کوبد، از همه عبرت‌آموزتر است. «محسن برهانی، وکیل و استاد دانشگاهی که سال 1401 خبر اخراجش از دانشگاه رسانه‌ای شد و تیرماه سال گذشته هم به زندان رفت در فضای مجازی نوشت: «به عنوان یک حبس کشیده که هم اکنون به عنوان متهم و محکوم درگیر چندین پرونده سیاسی دیگر هستم دلم برای ایران می‌تپد و بر دستان مدافعان وطن بوسه می‌زنم. ننگ وطن‌فروشی در دفاع از متجاوز خارجی از دامن هر باشرفی به دور است... برقرار باد ایران و کوتاه باد دست متجاوز».

«علی قلی‌زاده» هم در فرسته‌ای نوشته است: «من علی قلی‌زاده، زندانی سیاسی سابق با سه بار سابقه بازداشت و بارها محرومیت از تحصیل، تدریس و اشتغال و علیرغم همه انتقاداتم به حکومت در هنگامه دفاع از میهن، تمام‌قد پشت سر فرمانده کل قوا و نیروهای دفاعی ایران می‌ایستم، من سمت ایرانم».

منبع: قدس

انتهای پیام/

 

گزارش‌های تصویری و محتوای چندرسانه‌ای را ببینید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار