ماشه، دوئلِ دوطرفه است

 ماشه، دوئلِ دوطرفه است
  پرونده هسته‌ای ایران در اواخر دولت اول «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا از صدر نگاه‌ها خارج شد و این روند با وقوع عملیات ۷ اکتبر و درگرفتن جنگی طولانی مدت، تشدید شد. با این وجود ترامپ با آغاز دومین دولت خود بار دیگر آن را در صدر موضوعات قرار داد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، به نظر می‌رسد او بیشتر از آنکه خواهان برچیده‌شدن برنامه هسته‌ای ایران باشد، خواستار تضعیف تهران از مسیر استمرار و ارتقای فشارهاست. او برای توافق شرایطی را تعیین کرده که تحققشان دورازذهن بوده و نشان می‌دهد او به‌جای توافق به دنبال بهانه است. ترامپ تلاش می‌کند با هراس‌افکنی ایران را وادار به عقب‌نشینی از خطوط قرمزش کرده و ضمن شکستن مرز‌های فکری مسئولان و مردم، توفیقی برای تضعیف دارایی‌های راهبردی ایران کسب کند؛ اما در غیر این صورت، بدون دست‌بردن به ابزار‌های نظامی به سمت تشدید تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی حرکت خواهد کرد. 

او ضلع آمریکایی این تشدید را با اعمال تحریم‌هایی 3.5 برابر بیشتر از دولت «جو بایدن» رئیس‌جمهور سابق آمریکا به پیش برده و در انتظار اجرایی شدن ضلع اروپایی این تحریم‌هاست؛ ضلعی که به دلیل برخی مسائل قادر به جهانی‌سازی فشارهاست. انگلیس و فرانسه به‌عنوان دو دولت حاضر در برجام که عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را در اختیار دارند، می‌توانند با اجرایی‌کردن مکانیسم موسوم به «مکانیسم ماشه» که در توافق هسته‌ای سال 2015 پیش‌بینی شده بود، تمام قطعنامه‌های هسته‌ای این شورا را بازگردانند. 

مکانیسم ماشه
کلید فهم تحولات کنونی پرونده هسته‌ای ایران و اوج‌گیری فشار‌های ترامپ و اروپا، «مکانیسم ماشه»، است. در دولت اول ترامپ او با خروج از برجام، حق دولت خود برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه را از بین برد. از سوی دیگر، دول اروپایی نیز به دلیل اهمیت اهرم مکانیسم ماشه و باقی‌ماندن زمان قابل‌توجه تا انقضای آن، خواهان استفاده از این اهرم نبودند. بااین‌حال چند تحول دررابطه‌با این اهرم، آن را از اهمیت برخوردار ساخته است. 

1- نزدیکی زمان انقضا و از دست رفتن فرصت تحریم بین‌المللی 
مکانیسم ماشه در تاریخ 26 مهر 1404 (18 اکتبر 2025) از بین رفته و قابل استفاده نیست. با احتساب روز‌های باقی مانده، 4 ماه فاصله تا این زمان انقضا وجود دارد. اگر مکانیسم ماشه از بین برود، با توجه به فضای جهانی که دیگر طبق آن نمی‌توان رأی مثبت چین و روسیه را برای اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران اخذ کرد، امکان اعمال تحریم‌های ساختاری بر ایران از بین می‌رود. دولت‌های غربی تحریم‌های یک‌جانبه‌ای را علیه ایران وضع کرده و دیگران را نیز بعضاً با فشار و اجبار در این مسیر قرار می‌دهند، اما در تحریم‌های اعمال شده بر اساس ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد، تمام اعضا موظف به اجرای قطعنامه‌ها هستند. ازاین‌رو تحریم‌های شورای امنیت بر تحریم‌های یک‌جانبه غربی از نظر سهولت و شمولیت اجرا ارجحیت دارند. 

2- اهرم مکانیسم ماشه، برگ برنده اروپا دربرابر قدرت‌ها
شاید مکانیسم ماشه جزء معدود مواردی باشد که آمریکا برای اجرای آن، به تصمیم اروپا وابسته باشد. از سوی دیگر در صورت حرکت اروپا به سمت فعال‌سازی این اهرم، وتوی چین و روسیه در شورای امنیت کارساز نخواهد بود. وابستگی آمریکا به اروپا و بی‌اثری وتوی روسیه و چین در برابر اقدام قاره سبز، آن هم در شرایط کنونی که بوی ضعف از این قاره به مشام می‌رسد، فرصتی مغتنم و یگانه برای انگلیس و فرانسه است. 

3- پایه‌ای برای تحریم روسیه 
اروپا به‌شدت در پی اعمال فشار‌های بی‌سابقه علیه روسیه است. بااین‌حال برخی از اقدامات نیازمند زیرساخت‌های فنی و ذهنی است تا چنین اقداماتی تسهیل شوند. اعمال تحریم‌ها علیه یک کشور می‌توانند با تبدیل‌شدن به یک رژیم سفت‌وسخت، زیرساخت‌ها و آمادگی‌هایی را ایجاد کنند تا بتوان بلافاصله دیگر دشمنان را نیز با آن درگیر ساخت. اگر بازگشت قطعنامه‌ها در ترکیب با فشار حداکثری به ایجاد رژیمی تحریمی منجر گردد، اجزای این رژیم تحریمی قابل‌اعمال بر روسیه نیز خواهند بود. 

4- بالانس غرب آسیا
هرچه موضع ایران و محور مقاومت تقویت شده و یا رژیم صهیونیستی تضعیف می‌شود، غرب شروع به اقداماتی برای بازگرداندن تعادل پیشین می‌کند. در حال حاضر برجسته‌شدن تهدید نظامی و بازگشتن فشار حداکثری که طی ماه‌های اخیر رخ داده‌اند، در بازگرداندن تعادل پیشین ناکام مانده‌اند. در شرایطی که وجهه اخلاقی غرب و صهیونیسم فروریخته و رژیم صهیونیستی نیز آسیب‌های جبران‌ناپذیری خورده است، به‌زعم غرب تنها حرکتی که می‌تواند ضربات مشابهی به ایران وارد کند، بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل است؛ تحریم‌هایی که پایه‌گذار درگیری دولت‌های مختلف با ایران شده و می‌تواند به انزوای تهران منجر گردد. 

5- هدف‌گیری پل پیروزی
ایران در جنگ جهانی دوم «پل پیروزی» نام گرفت؛ زیرا متفقین از این مسیر تدارکات نظامی و اقتصادی خود را به دست شوروی می‌رساندند. طی ماه‌های اخیر پیش‌بینی می‌شد که با شکستن خطوط دفاعی اوکراین در پی فرسایش مداوم و ارتقای پیوسته قوای نظامی روسیه، این خطوط خواهد شکست. پیش روی روسیه به سمت «دنیپروفسک» چنین امری را نشان می‌دهد. برای جلوگیری از این اقدام، غرب تلاش‌های مختلفی را به اجرا درآورد؛ آغاز مذاکرات آمریکا با روسیه برای منصرف‌کردن مسکو از تشدید حملات، اجرای عملیات موسوم به «تارعنکبوت» و نابودی ده‌ها بمب‌افکن سنگین و صدور مجوز استفاده از موشک‌های دوربرد علیه اهدافی در داخل روسیه تماماً، اقداماتی بزرگ در شاخه‌های مختلف برای مهار عملیات آتی مسکو بودند. به نظر می‌رسد تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه که می‌تواند با ایجاد مشکل برای ایران، در ذهن کرملین التهاباتی ایجاد کرده و حق وتوی این کشور را نیز تضعیف کند، نگاهی به قضایای اوکراین دارد. ایران یکی از دولت‌هایی است که باوجود اعمال فشار‌های غرب، حاضر نشده پس از آغاز جنگ اوکراین روابط خود با روسیه را کاهش دهد. روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی به‌ویژه در حوزه کریدور‌ها می‌تواند راه تنفسی برای روس‌ها باشد که هدف‌گیری ایران با بازگرداندن قطعنامه‌ها، این راه‌ها را با مشکل مواجه می‌کند.

6- اشتراک‌ساز یا رقیق‌ساز روابط
موضوع ایران به‌ویژه پرونده هسته‌ای آن، همواره موضوعی اشتراک‌ساز میان دول اروپایی بوده است. آن‌ها اختلافات خود در پرونده‌های مختلف را از طریق توافق بر سر ایران، رقیق می‌کردند. به نظر می‌رسد در دولت دوم ترامپ که حرکات او تندتر شده است، قاره اروپا قصد دارد از پرونده ایران برای رقیق‌سازی روابط خود با واشنگتن بهره گیرد. همراهی با آمریکا در پرونده ایران به ازای ادامه همکاری واشنگتن در جنگ اوکراین اروپا برای‌آنکه بتواند آمریکا را راضی به ادامه همکاری با خود در جنگ اوکراین کند، قصد دارد با نشان‌دادن همراهی کامل با خواست آمریکا ضد ایران، ما به ازایی به واشنگتن داده باشد. 

راهکار‌های ایران
اروپا اهداف بزرگی در خصوص اهرم مکانیسم ماشه در ذهن دارد که باید برای منصرف‌کردن آن، اقدامات و تهدیداتی صورت بگیرد. 

1- فروریختن اشاعه هسته‌ای در سطحی فراتر از ایران
برخی معتقدند پرونده هسته‌ای ایران برای اروپا به دلیل فاصله نزدیک مهم‌تر از اهمیت آن برای آمریکاست که در دوردست قرار دارد. بااین‌حال شاید با تضعیف بازدارندگی قدرت‌های هسته‌ای که در جنگ اوکراین آشکار شد، اروپا حساسیت خود بر روی پرونده هسته‌ای ایران را تا حدی ازدست‌داده باشد. در این سناریو حتی غنی‌سازی به میزان بالا شاید برای منصرف‌کردن اروپایی‌ها ناکافی باشد. آنچه از نظر شکسته‌شدن «اشاعه هسته‌ای» در شرایط کنونی برای اروپا تهدید به‌حساب می‌آید نه غنی‌سازی ایران در درجه تسلیحاتی، بلکه احتمال دستیابی برخی دیگر از بازیگران ملی و فرو ملی به مواد هسته‌ای در صورت انفجار اوضاع است. 

نباید از یاد برد که یکی از مسیر‌های ایجاد بازدارندگی از طریق تسلیحات نامتعارف با برنامه هسته‌ای، به‌کاربردن اورانیوم غنی شده در کلاهک موشک‌های معمولی است. در اصطلاح به چنین اقدامی «بمب کثیف» می‌گویند. شرایط منطقه نیز ضرورت‌هایی را گوشزد می‌کند به‌ویژه اینکه برخی از کشور‌های منطقه با تهدیدات رژیم صهیونیستی به‌عنوان رژیمی مسلح به سلاح‌های هسته‌ای و نامتعارف روبه‌رو شده و لازم است به سلاح‌هایی برای ایجاد بازدارندگی در برابر آن دست یابند. 

2- ورود جدی به قضایای اوکراین
ایران تاکنون ورودی به قضایای جنگ اوکراین نداشته است. در شرایط کنونی جبهه‌ای فعال از نظر نظامی میان ایران و اروپا وجود ندارد و تمام جبهه‌ها غیرمستقیم به شمار ‌می‌روند. تهران می‌تواند در صورت اقدام بی‌محابای اروپا، بی‌محابا نسبت به تقویت دشمنان این قاره اقدام کند. ورود مدیریت و فکر ایرانی به نبرد‌های اروپا به‌سرعت احتمال متصل‌شدن جبهه‌ها را در پی دارد؛ به‌ویژه که ایران رهبری و مدیریت گروه‌های ایدئولوژیک مختلفی را در دست دارد. 

3- تشدید تغییرات جمعیتی در رژیم صهیونیستی
کشور‌های اروپایی برای حل معضل یهود در قاره سبز، به سمت تشکیل سرزمینی اشغالی برای آن‌ها برآمدند که در نهایت کشور فلسطین برای این کار انتخاب شد.  در صورت تشدید فشار‌های اروپا بر ایران، فشار‌های متقابل سنگینی به تل‌آویو وارد خواهد آمد که می‌تواند اروپا را بار دیگر و در زمانی کوتاه در دام معضل پیشین بیندازد. 

4- کشیده شدن محاصره تل‌آویو به مدیترانه
در حال حاضر دریای سرخ به‌عنوان محل عبور بخش بزرگی از تجارت بین‌المللی قاره اروپا از درگیری محور مقاومت با رژیم صهیونیستی متأثر شده است. باوجود تهدیدات یمن اما تاکنون اقدام قابل‌توجهی در دریای مدیترانه علیه خطوط دریایی صهیونیست‌ها اجرایی نشده است. در صورت استمرار اقدامات خصمانه اروپا باید دامنه آتش مقاومت ضد منافع تل‌آویو به دریای مدیترانه برسد. 

مکانیسم ماشه یا دوئل با ماشه‌ها؟ 
مقامات اروپایی تلاش دارند با دگرگونه نشان‌دادن تحولات جنگ طوفان الاقصی و القای ضعف به ایران و محور مقاومت، هراس از مکانیسم ماشه به‌عنوان کاراترین اهرم خود در مقطع کنونی را بالاتر ببرند. بااین‌حال در واقعیت این تنها اروپا نیست که تفنگی برای شلیک یک‌طرفه به سمت ایران دارد، بلکه رویارویی دو طرف همانند یک دوئل خواهد بود. اگر ایران آسیبی ببیند، اروپا نیز زیان خواهد دید. مسلح شدن دولت‌ها و گروه‌ها به تجهیزات مورداستفاده در سیاست‌های بازدارندگی، به آشوب کشیده‌شدن خطوط تجاری اروپا، گرم‌تر شدن جبهه‌های جنگ علیه این قاره در صورت اشتباه پیش رو هستند.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

گزارش‌های تصویری و محتوای چندرسانه‌ای را ببینید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها