یادداشت| امام خمینی(ره)؛ معمار جهانیسازی مقاومت

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجت الاسلام جبار امرایی از تحلیلگران حوزه تاریخ معاصر در یادداشتی به موضوع گفتمان ضد استکباری امام خمینی (ره) و تأثیر جهانی آن در شکلگیری جبهه مقاومت پرداخته که در زیر آمده است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 تنها یک رویداد سیاسی داخلی یا تغییر حکمرانی نبود، بلکه نقطه آغاز شکلگیری گفتمانی تازه در مناسبات بینالمللی بود؛ گفتمانی که با محوریت نفی سلطه قدرتهای جهانی، بازتعریف مفاهیم قدرت، مقاومت و استقلال در جهان اسلام را در دستور کار قرار داد. این گفتمان برخاسته از تفکر امام خمینی(ره) بود؛ فقیهی سیاستمدار که با تلفیق اجتهاد اسلامی، واقعبینی سیاسی و شناخت تاریخی از ساختارهای سلطه، موفق شد پایههای یک هویت سیاسی ـ دینی تازه را در مقابل نظام سلطه جهانی پیریزی کند.
در نگاه امام خمینی، استکبار یک مفهوم صرفاً سیاسی نبود، بلکه تجلی بیرونی «نظام طاغوت» در مقیاس جهانی بود. او با تعابیری نظیر «مستکبرین»، «ابرقدرتهای شرق و غرب»، و «چپاولگران جهانی» به ساختارهایی اشاره میکرد که در آن، اقلیتهای حاکم بر جهان با استفاده از قدرت نظامی، اقتصادی و رسانهای، اکثریت ملتهای دنیا را به بند کشیده بودند. امام خمینی(ره) در همین راستا بارها تأکید میکند:
«تا قطع تمام وابستگیها به تمام ابرقدرتهای شرق و غرب، مبارزات آشتیناپذیرانه ملت ما علیه مستکبرین ادامه دارد.» (صحیفه امام، ج12، ص147)
در نگاه ایشان، گفتمان انقلاب اسلامی نهتنها مستقل از دو قطب شرق و غرب بود، بلکه رسالت خود را در تقابل همزمان با هر دو جبهه استکباری تعریف میکرد. او با صراحت اعلام کرد:
«این انقلاب اسلامی یک انقلاب عادی نیست و... با پیمودن صراط مستقیمِ «لا شرقیه و لا غربیه» در مقابل هر دو قطب ایستاده است.» (صحیفه امام، ج18، ص462)
مفهوم «مستضعف» در اندیشه امام خمینی(ره)، نه صرفاً یک قشر اجتماعی بلکه یک هویت تاریخی و الهی است؛ نیروی بالقوهای که اراده خداوند بر وراثت زمین توسط او قرار گرفته است. او با استناد به آیهی «و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض...»، فلسفه تاریخی خود را بنا نهاد و بر اساس آن اعلام کرد:«این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است.» (صحیفه امام، ج15، ص171)
اینجاست که امام از ایجاد «حزب مستضعفین» در سطح جهانی سخن میگوید؛ حزبی فراملیتی، برآمده از اقشار تحت ستم، متصل به «حزبالله»، و مأمور به مقابله با «حزب شیطان». این ایده بعدها مبنای تکوین جبهه مقاومت در منطقه شد، جبههای که محورهای آن نه صرفاً دولتها، بلکه نیروهای اجتماعی و مردمی با هویت ایمانی بودند.
نقطه عطف تجسم عینی گفتمان ضد استکباری امام در منطقه، در دیدار تاریخی هسته اولیه حزبالله لبنان با امام خمینی در سال 1361 شمسی شکل گرفت. شهید سید حسن نصرالله، در توصیف آن دیدار میگوید:
«امام جملهای بسیار مهم گفتند: به خدا توکل کنید... حتی اگر از صفر شروع کنید، پیروز میشوید... من پیروزی را در پیشانی شما میبینم.»
در شرایطی که مقاومت در لبنان شبیه «حرکت به سوی یک سرنوشت نامعلوم» تلقی میشد، امام با تبیین دینی مقاومت، آن را واجب شرعی معرفی کرد و مشروعیت ایدئولوژیک لازم را به آن بخشید. این تأیید صریح و اندیشهمند، حزبالله را از یک گروه مقاومتی به یک جنبش تمدنی و ایدئولوژیک ارتقا داد.
از لبنان که بگذریم، یکی از صریحترین بازتابهای اندیشه امام را میتوان در جنبش انصارالله یمن مشاهده کرد. شهید سیدحسین بدرالدین الحوثی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی در کنار امام خمینی(ره) حضور داشت، حامل مستقیم گفتمان انقلاب اسلامی به یمن شد. آموزههای او که در مدرسه امام هادی به شاگردانش آموزش داده میشد، بعدها بذرهای شکلگیری انصارالله را کاشت.
امروز عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله، صراحتاً از «تجارب فرهنگی انقلاب ایران» به عنوان درسی رسمی در ساختار فکری مقاومت یمن یاد میکند. کتابهایی چون «اربعین امام»، «نهجالبلاغه» و «صحیفه سجادیه» در مدارس فکری زیدیان جایگاه مرجع پیدا کردهاند و انصارالله، خود را بخشی از امت مقاومت تعریف میکند.
در تحلیل راهبردی، گفتمان ضد استکباری امام خمینی سبب ایجاد یک نظم جدید در غرب آسیا شده است؛ نظمی که در آن، مرزهای ژئوپلیتیکی با خطوط ایمانی و ایدئولوژیک جایگزین شدهاند. این نظم، وابسته به ساختارهای دولت-ملت غربی نیست، بلکه شبکهای فراملیتی، سیال، و متصل به تودههای مردمی است. جبهه مقاومت امروز شامل حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق، گروههای مقاومت فلسطینی، و حتی برخی گروههای مقاومت در آفریقا و آمریکای لاتین است.
وجه مشترک این جبهه، تأثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم از گفتمان امام و اتصال به محور «استقلال، مقاومت و ایمان» است. این جبهه امروز نهتنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه روایت، رسانه، دیپلماسی عمومی و نرمافزار فرهنگی نیز با ساختارهای استکباری در تقابل است.
اکنون پس از گذشت بیش از چهار دهه، گفتمان ضد استکباری امام خمینی(ره) به یک پروژه تمدنی زنده و پویا بدل شده است؛ پروژهای که نهفقط در قالب سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، بلکه در الگوهای بیداری اسلامی، مقاومت منطقهای و مطالبه جهانی عدالت و استقلال بازتاب یافته است.
آنگونه که امام خمینی(ره) با قاطعیت وعده داده بود، امروز نشانههای وراثت زمین توسط مستضعفان در حال تحقق است. گفتمان امام، نهتنها نظم پیشین جهانی را به چالش کشیده، بلکه در حال طراحی بنیانهای یک نظم نوین بینالمللی بر مبنای ایمان، عدالت و کرامت انسانی است.
انتهای پیام/