نگاه تاریخی و تمدنی ایرانیان به «آب»

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ اهمیتی که ایرانیان به حوض، استخر، فواره و آبنما در معماری سنتی خود میدادند، تنها یک انتخاب زیباشناختی نبود، بلکه نشانهای روشن از جایگاه ویژهی آب در جان و جهان فرهنگی ایران است. آب، همواره در دل زیستبوم ایرانیان حضوری پررنگ داشته و در آیینها، اسطورهها، معماری و حتی اخلاق و منش مردم ایران جاری بوده است. دکتر فرود شریفی، استاد تمام حفاظت از خاک و آبخیزداری، و معاون اسبق وزیر جهادکشاورزی در این حوزه، در یادداشتی نوشت:
اگر از مرز تاریخ به جغرافیای تاریخی بنگریم، نقش آب پررنگتر نیز میشود. گویا در فرهنگ کهن ایرانی، جنگ بر سر آب عملی ناپسند شمرده میشد. بهگونهای که در هنگام رسیدن به آب، اقوام متخاصم از پیشروی بازمیایستادند. همین باور عمیق باعث شده است که مرزهای کشور ایران، در طول تاریخ، در بسیاری از نقاط بر پایهی پیکرههای آبی شکل بگیرد.
امروزه نیز میتوان رد این احترام را در مرزهای ایران مشاهده کرد: از رود ارس و دریای مازندران در شمال، تا رود اترک، از خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، تا رودهای مرزی چون هیرمند و هریرود در شرق و قرهسو و اروندرود در غرب. بیش از بیستوشش پیکرهی آبی کوچک و بزرگ، مرزهای ایران را با همسایگان تعریف کردهاند. جالب آنکه بسیاری از پیمانهای تاریخی صلح ایران نیز در کنار رودخانهها بسته شدهاند؛ گویی آب، نه فقط یک منبع حیاتی، بلکه واسطهای برای آشتی، همزیستی و تمدنسازی بوده است.
نگاهی به دوران هخامنشیان و ساسانیان نشان میدهد که ایران همواره مسیر خود را از حاشیهی آب پیش برده است. زمانی که قلمرو ایران به مصر گسترش یافت، به بیابانهای خشک شبهجزیره عربستان ورود نکرد، بلکه تنها از نواحی شمالی و نسبتاً پرآب آن چون مدینه عبور کرد. این رویکرد تمدنی نشان میدهد که آب هم مایهی زندگی، و هم جهتدهندهی سیاست، مرز، صلح و اخلاق در تاریخ ایران بوده است.
در این منطقه باستانی همواره ترسالی و خشکسالی؛ دو روی یک سکه از اقلیم ایران توسط مردم شناخته شده بود. اقلیمی که در آن نوسانات بارندگی، چالشها و فرصتهایی را برای مدیریت منابع آب و توسعه پایدار کشور به وجود میآورد. بررسی دقیق این دو پدیده، نه تنها برای کشاورزی و تولید، بلکه برای امنیت غذایی، اقتصادی و اجتماعی کشور حیاتی است. در این یادداشت، به بررسی ضرورت ایجاد »بانک آب«در شرایط ترسالی، ممانعت از هدررفت نزولات آسمانی، احیای قنوات و آبخوانها، و تحول در کشاورزی با تکیه بر دانش بومی و فناوریهای نو پرداخته میشود.
خداوند در سوره یوسف) آیات (42 تا 49) از زبان حضرت یوسف میفرماید که برای هفت سال ترسالی باید آمادگی داشته باشیم و محصولات را ذخیره کنیم تا در هفت سال خشکسالی آینده دچار قحطی نشویم. این رویکرد مدیریتی قرآنی، الگویی برای مواجهه هوشمندانه با تغییرات اقلیمی است. مقام معظم رهبری نیز بارها بر اهمیت امنیت غذایی تأکید کردهاند: "اگر یک ملت نان و پنیر خود را داشت، میتواند بسیاری از مشکلات دیگر را نیز حل کند. اما اگر در فناوری پیشرفت کند ولی برای نان خود محتاج دیگران باشد، خطرناک است".
آب در ایران بهدلیل قرارگیری در منطقهای خشک و نیمهخشک، همواره یکی از مهمترین عوامل توسعه یا محدودیت آن بوده است. در بسیاری از نقاط، آب بهعنوان محرک اصلی توسعه شناخته میشود. اما استراتژیهای متکی بر احداث سدهای بزرگ تاکنون نتوانستهاند به عدالت اجتماعی و بهرهبرداری پایدار منجر شوند. احداث سدها، علاوه بر هزینهبر بودن، باعث تمرکز ثروت و خدمات در مناطق خاص شده و بسیاری از نقاط روستایی و محروم را از مزایای توسعه بیبهره گذاشتهاند.
از سوی دیگر، تبخیر بالا در کشور (که در برخی مناطق تا 10 برابر بارندگی است) موجب از بین رفتن بخش عمدهای از آب ذخیرهشده در سدها میشود. در چنین شرایطی، ذخیرهسازی آب در زیر زمین بهعنوان راهحل مؤثر و پایدار پیشنهاد میشود. جایی که میتوان میلیاردها مترمکعب آب را بدون تبخیر و آلودگی، در سفرههای زیرزمینی ذخیره کرد.
برآوردها نشان میدهد از میان 413 میلیارد مترمکعب بارندگی سالانه کشور، حدود 287 میلیارد مترمکعب هرگز وارد چرخه مصرف نمیشود و بصورت تبخیر یا تعرق یا اشکال دیگر از دست میرود. تنها حدود 30 میلیارد مترمکعب از آب مصرفشده در کشاورزی واقعاً به تولید منجر میشود که کمتر از 5 درصد کل نزولات جوی است.
این آمار بهروشنی نشان میدهد که برای مقابله با خشکسالی، کافی است از منابع موجود، درست استفاده کنیم. سال 1398 نمونهای از ترسالی شدید بود که در برخی نقاط تا 8 برابر سال قبل از آن سال(1397) بارندگی رخ داد. اگر تنها از بخشی از این آب برای تغذیه سفرههای زیرزمینی استفاده میشد، برای سالها میتوانست امنیت آبی و کشاورزی را تضمین کند.
در سال 1402 نیز بیش از 10 میلیارد مترمکعب آب تنها در دو واقعه بارشی در منطقه چابهار و دشتیاری بهدلیل نبود زیرساخت، به دریا ریخته شد و خسارات جدی به بیش از 500 روستا وارد کرد. در حالی که میتوان با احداث سدهای زیرزمینی، پخش سیلاب، آبخوانداری و بازسازی قنوات، این منابع را ذخیره و استفاده کرد.
استحصال آب از نزولات جوی بهویژه در اقلیم ایران، سابقهای چند هزار ساله دارد. نیاکان ما با استفاده از فناوریهای بومی مانند قنات، خوشاب، هوتک، گورآب، کشبند و سد زیرزمینی، بهخوبی از بارندگیهای مقطعی بهرهبرداری میکردند. امروزه این روشها میتوانند با فناوریهای نوین ترکیب شوند و راهکاری اثربخش برای مدیریت منابع آب ارائه دهند.
طبق ماده 27 قانون افزایش بهرهوری کشاورزی، بستر قانونی برای احیای فناوریهای بومی و تلفیق آن با روشهای نو وجود دارد. اما ساختار معیوب، خصولتی، جزیرهای و رانتی مدیریت آب در کشور مانع اجرای درست این سیاستها شده است.
اکنون زمان آن فرارسیده است که با بازنگری اساسی در سیاستها، اعتبارات را از پروژههای غیرضروری به سمت تأمین امنیت آبی و غذایی کشور سوق داده شود. نهضت ملی مدیریت منابع آب باید با مشارکت مردم، کشاورزان، متخصصین دانشگاهها، جوانان، شرکتهای دتش بنیان و دستگاههای اجرایی آغاز شود.
تمرکز بر روشهای آبخیزداری، آبخوانداری، تغذیه مصنوعی سفرهها، پخش سیلاب، احداث سطوح آبگیر و باغهای زیرزمینی، تنها راهکار پایدار مقابله با خشکسالی و استفاده بهینه از ترسالیهاست. فقط با آگاهیبخشی، سرمایهگذاری هوشمند و همافزایی بین فناوریهای بومی و نوین میتوان امیدوار بودکه روند معیوب فعلی اصلاح و آیندهای پایدار برای سرزمینمان رقم بخورد.
انتهای پیام/