عطر صدر ـ ۳۱| رفع حصر موقت، و کم‌توجهی علمای نجف

 عطر صدر ـ ۳۱| رفع حصر موقت، و کم‌توجهی علمای نجف
  رفع حصر موقت از آیت‌الله سید محمدباقر صدر، در واقع ارزیابی حزب بعث از این موضوع بود که برخورد سخت با او، آیا منجر به واکنش علما و بزرگان و مردم خواهد شد یا خیر. متأسفانه، کم‌توجهی مراجع نجف به امور سیاسی، مسیر را برای شهادت این عالم ربانی باز کرد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ در ماه‌های دشوار حصر آیت‌الله سید محمدباقر صدر، اتفاقات مهمی رقم خورد: از ضیق شدید او و خانواده‌اش که در اثر قطع آب و برق و تلفن و بعضاً غذا اتفاق می‌افتاد، تا فشارهای شدید سیاسی، و همچنین جلسات مکرری که برای مصالحه و رفع حصر، توسط طیف وسیعی از سیاسیون با او شکل گرفت. او با تمام این مشکلات زیر بار صلح با حزب بعث نرفت، و فشار مردم موجب شد، در مقطعی رژیم صدام عفلقی موقتاً و برای سنجیدن واکنش‌ها، حصر را متوقف کند. اما مجاهدان اسلامی، از شرایط بهره کافی نبردند؛ علمای بزرگ و مراجع نجف با او دیدار و از او دلجویی نکردند. با این شرایط ارزیابی صدام این بود که برخورد سخت با شهید صدر واکنشی نخواهد داشت. این شرایط به شهادت این شهید بزرگوار منتهی شد. در ادامه، روزهایی را روایت خواهیم کرد که حصر این شهید سعید موقتاً متوقف شده بود. رویدادهای زیر، بازنویسی بخش‌هایی از کتاب «شرح صدر» و متون «پژوهشگاه تخصصی شهید صدر» با مقادیری تصرف و نکات افزوده است.

ملاقات دوم مدیر اداره امنیت نجف؛ استراتژی مقاومت شهید صدر، و رفع موقت حصر

مدیر اداره امنیت نجف بار دیگر با مأموریتی دوگانه به خانه شهید صدر آمد. نخستین هدف او، تلاش برای عقب‌نشینی شهید از مواضع پیشینش بود. او صریحاً گفت: "رژیم احساس می‌کند که در این ماجرا تحقیر شده است؛ کوچک‌ترین همراهی از طرف شما، می‌تواند بحران را خاتمه دهد".

شهید صدر قاطعانه پاسخ داد: "من چنین کارهایی انجام نداده‌ام. اینها فرضیاتی است که شما به من تحمیل می‌کنید. در هر حال من از وضعیت فعلی احساس نارضایتی ندارم".

دومین پیام مأمور، اطلاع‌رسانی درباره امتیازاتی بود که قرار است در چارچوب حصر، به خانواده شهید داده شود: از جمله اجازه خروج اعضای خانواده از منزل، حضور فرزندان در مدرسه، و دیدارهای محدود با بستگان. در همین دیدار امکان خروج از خانه برای شهیده بنت‌الهدی، خواهر شهید صدر هم مطرح شد. با وجود آنکه نیروهای امنیتی او را از لحظه خروج تا بازگشت زیر نظر داشتند، همین فرصت محدود نیز زمینه‌ساز فعالیت‌های مؤثری شد. هم‌زمان، حکومت برای کاستن از فشار افکار عمومی، برخی نشانه‌های آشکار حصر را حذف کرد: نیروهای امنیتی مستقر اطراف خانه و ابزارهای نظارتی جمع‌آوری شدند. تنها ایستگاه مراقبت واقع در مقبره آل‌زینی، که مشرف به کوچه منزل بود، حفظ شد.

اما شهید صدر همچنان از خروج از منزل خودداری کرد. او آگاهانه در حصر باقی ماند تا فضای غیرعادی را در ذهن جامعه و نیروهای انقلابی زنده نگه دارد و به این ترتیب، نقشه رژیم بعث برای عادی‌سازی وضعیت و خاموش کردن خشم عمومی را خنثی کند.

پس از این اقدامات، خبر برداشته شدن حصر به‌سرعت میان مردم پیچید. بسیاری از علاقه‌مندان، همچون ایام ماه رجب، قصد داشتند دسته‌جمعی برای دیدار با شهید صدر به خانه‌اش بروند. اما او خواستار آن شد که فقط علما، طلاب و افراد سالخورده به دیدار او بیایند، تا جوانان از گزند امواج امنیتی رژیم در امان بمانند.

بهره نگرفتن فعالان اسلامی از فرصت حصر

آیت‌الله سید محمدباقر صدر، همه دارایی معنوی و شخصی‌اش را در راه تحقق آینده‌ای روشن برای اسلام سیاسی در عراق به میدان آورد. او برای سرنگونی رژیم بعث و زمینه‌سازی برای تشکیل حکومت اسلامی، از جان خود، خانواده و حتی کودکانش گذشت. پذیرش حصر خانگی، آن‌هم با علم به خطرات گریزناپذیر آن، بخشی از این ایثار بزرگ بود.

با وجود این، هیچ‌یک از اعضای خانواده‌اش لب به شکایت نگشودند؛ اما رنج‌ها، تهدیدها و وقایع تلخ، به‌ویژه نسبت به کودکان، قلب شهید صدر را بارها در هم فشرد. او گاه آن‌چنان تحت تأثیر قرار می‌گرفت که از شدت اندوه، آرزوی مرگ می‌کرد. با این حال، در همان حالتی که اشک در چشمانش حلقه می‌زد، می‌گفت: "خداوند ناظر است. مردم، رنج‌هایی فراتر از ما را تحمل کرده‌اند". او گاهی با یادآوری شکنجه‌های طاقت‌فرسای شهید سید قاسم شبر، رنج خود را کوچک می‌دید و می‌گفت: "آنچه بر او گذشت، چندین برابر آن چیزی بود که ما تجربه می‌کنیم". همواره از ماجرای محاصره پیامبر اسلام (ص) و بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب یاد می‌کرد؛ از اینکه در آن صحرا، بی‌پناه، بی‌سایه‌بان، بدون غذا و آب ماندند.

از منظر او، نیروهای متعهد به فعالیت اسلامی نظاره‌گر حصر رهبرشان نمی‌ماندند، و از آن بهره‌برداری می‌کردند. یاران نزدیک شهید صدر، شبانه‌روز اخبار را دنبال می‌کردند؛ با امید به اینکه رسانه‌ای، صدایی، اراده‌ای جهانی به این حصر ظالمانه واکنش نشان دهد.

اما هر بار با این پرسش بی‌پاسخ تنها می‌ماندند: «چگونه ممکن است در برابر چنین مظلومیتی، این‌چنین سکوتی برقرار باشد؟» آنچه می‌دیدند، غیر قابل باور بود.

کم‌توجهی مرجعیت عام نجف به سرنوشت شهید صدر

واقعیت آن است که اگر مرجعیت عام نجف و بدنه حوزه علمیه در زمان حصر، حمایت لازم را از شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر به عمل می‌آوردند و به وظیفه شرعی و دینی خود نسبت به او عمل می‌کردند، این احتمال وجود داشت که روند حصر متوقف شود. در آن شرایط، رژیم بعثی نمی‌توانست به‌راحتی بر تصمیم خود اصرار ورزد یا بدون هزینه سیاسی و مذهبی، نسبت به او خشونت اعمال کند.

اما امیدها هنگامی رنگ باخت که مراجع عالی‌رتبه حوزه از پذیرش درخواست گسترده علما و بدنه عمومی مؤمنین برای دیدار مستقیم با شهید صدر امتناع کردند. به‌جای این دیدار، تنها به اعزام نمایندگانی اکتفا شد؛ امری که در نگاه رژیم بعث، معنای روشنی داشت: اگر در آینده اقدامی شدید علیه شهید صدر صورت گیرد، واکنش مرجعیت چنان نخواهد بود که رژیم را در تنگنا قرار دهد یا مشروعیتش را به چالش بکشد.

این پیش‌بینی، بعدتر به تلخ‌ترین شکل ممکن تحقق یافت. پس از شهادت شهید صدر، نه تنها واکنش معناداری از سوی مرجعیت دیده نشد، بلکه حتی در سطحی محدود ــ نظیر اعلام عزای عمومی یا صدور بیانیه اعتراضی غیرمستقیم ــ نیز هیچ اقدامی صورت نگرفت. شهادت او در سکوتی سنگین و غیرقابل باور گذشت.

در میان مراجع، تنها کسی که شجاعت دیدار مستقیم با شهید صدر را نشان داد، مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید عبدالاعلی سبزواری بود. او همچون عالمان راستین دین که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش‌گری نمی‌هراسند، در برابر فضای رعب و تهدید رژیم ایستاد و برای ادای احترام به فداکاری، بردباری و حق‌طلبی شهید صدر، به منزل او رفت. هنگام خروج، نیروهای امنیتی او را بازداشت کردند و قصد داشتند به اداره امنیت نجف منتقلش کنند. در پاسخ، او صریح و مؤمنانه گفت: "وظیفه من دیدار با سید صدر بود و آماده‌ام مسئولیت این دیدار را بپذیرم. حالا مرا هر جا که می‌خواهید، ببرید".

در همان ایام، شماری از علما و طلاب نیز به دیدار شهید صدر رفتند؛ اما اکثریت از چنین کاری خودداری کردند. اگر این دیدارها گسترده‌تر و مستمرتر می‌شد، بی‌تردید فضا دگرگون می‌گشت و ممکن بود حصر، عملاً پایان یابد. در چنین شرایطی، رژیم نمی‌توانست به آسانی اقدامی علیه شهید صدر صورت دهد و در مقابل، حوزه علمیه با بازیابی جایگاه اجتماعی و دینی خود، از خواری و خفتی که بعدها تجربه کرد، مصون می‌ماند.

بررسی اتفاقات حصر ادامه دارد...

انتهای پیام/

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها