چرا غنیسازی خط قرمز ایران است؟

به گزارش گروه رسانههایخبرگزاری تسنیم، جمهوری اسلامی ایران به فاصله اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دهه 1360 با موجی از رویدادها و تحولات ازجمله جنگ تحمیلی و اعمال تحریمهای تسلیحاتی و اقتصادی غرب مواجه شد؛ این رویدادها سبب شدند تا ایران تصمیمی بر مبنای تامین منافع ملی برای ادامه مسیر خود بگیرد: نیرومند شدن و دست یافتن به ابزار بازدارندگی پایدار در چارچوب قوانین بینالمللی.
صنعت هستهای در چارچوب پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) یکی از ابزارهایی بود که میتوانست بخش مهمی از واقعیت توانمندی در عین پایبندی به قوانین بینالمللی را محقق کند؛ از این رو، ایران با جدیت پا در این مسیر نهاد تا نوعی از بازدارندگی مشروع را در سبد ابزارهای دفاع از خود داشته باشد.
غنیسازی اورانیوم اصلیترین مولفه این هدف بود؛ اقدامی که طی دهههای گذشته در ایران در چارچوب قوانین بینالمللی با مولفههای درونزا و بومی پیش رفت تا به توانمندی تکنولوژیکی تبدیل شود که نماد غرور ملی و خودباوری هم باشد.
گامهای مستمر ایران در این مسیر با فرازونشیبهای تحریم، تهدید، اعمال فشار، ... از سمت غرب مواجه بود؛ فرازونشیبهایی که با رویکرد تغییرناپذیر تعامل سازنده ایران با این کشورها و نهادهای بینالمللی مربوط اگر هموار نشده باشد، دستکم غرب را به نقطهای رساند که سخن از توافق و معامله بگوید.
غنیسازی اورانیوم و توسعه انرژی هستهای برای ایران اهمیت قابل توجهی دارد؛ در عین حال غرب با آگاهی از واقعیت محدودسازی کل زنجیره فناوری با ایجاد محدودیت در یک علم، به دلیل نگرانی از دستاوردهای فزاینده ایران تلاش میکند سدی در مسیر توانمندیهای روزافزون آن باشد.
موضوع غنیسازی اورانیوم این بار در میانه مذاکره درباره موصوع هستهای ایران از سوی آمریکا مطرح شد؛ واشنگتن مدعی شد که دست کشیدن تهران از غنیسازی، فرصتهای زیادی را در اختیار آن قرار میدهد.
این زیادهگویی و زیادهخواهی پاسخ مناسب خود را از سمت ایران دریافت کرد.
محمد اسلامی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه غنیسازی اساس و بنیه صنعت هستهای کشور است، اعلام کرد: صنعت هستهای و غنیسازی خط قرمز ایران است و به طرف مذاکرهکننده با شفافیت کامل، هم شفاهی و هم مکتوب منعکس شده است.
وی تاکید کرد: در میز مذاکرات 2 قید قطعی وجود دارد؛ یک اینکه ایران تاکید کرده که به سمت سلاح هستهای نمیرود و دوم اینکه ایران غنیسازی برای سلاح هستهای انجام نخواهد داد.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز با بیان اینکه با صبر و آرامش مذاکره میکنیم و از حقوق مردم ازجمله غنیسازی است، کوتاه نمیآییم، گفت: تکلیف غنیسازی از نظر ما روشن است.
با وجود این، شاید این پرسش همچنان باقی مانده باشد که چرا غنیسازی اورانیوم تا این اندازه برای ایران اهمیت دارد؟
غنیسازی اورانیوم؛ فراتر از یک تجهیز هستهای
غنیسازی اورانیوم فراتر از یک تجهیز هستهای، ریلی برای حرکت روان و مستمر به سمت فناوریهای آتی است.
در عین حال، غنیسازی به دلیل وزنی که در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل دارد، به دارنده خود جایگاه چانهزنی داده و اعتبارش را افزایش میدهد و میتواند منافع ملی را از گزند زیادهخواهیها در امان نگه دارد.
عقبنشینی از این ابزار مهم و وزین میتواند کشورهای غربی را در سودای مطالبات بیشتر ببرد؛ چراکه تجربههای تاریخی متعدد نشان دادهاند که این کشورها پایبندی به تعهدهای خود ندارد و مرزهای گستاخی و زیادهخواهی خود را تا هر جایی که طرف مقابل عقبنشینی کند، پیش میبرند.
چرا غنیسازی اورانیوم برای ایران اهمیت دارد؟
بازخوانی دلایل اهمیت غنیسازی اورانیوم برای ایران میتواند درک درستتر و بهتری از آنچه مقامهای مختلف کشور از وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی تا دیگر دستگاهها میگویند، ارائه کند.
اهمیت راهبردی و سیاسی این موضوع در تضمین تامین سوخت راکتورهای تحقیقاتی و اهمیت حیاتی تولید رادیوداروها و قابلیت تولید سوخت راکتورهای قدرت نمایان میشود.
ضمن اینکه غنیسازی اورانیوم میتواند بهعنوان یک اهرم دیپلماتیک در عرصه بینالمللی قدرت چانهزنی کشور را افزایش دهد.
بخش دیگری از این اهمیت راهبردی و سیاسی را میتوان در بازدارندگی فناورانهای دید که غنیسازی در مقابل رقبا و تهدیدهای آنها، افزایش هزینه تقابل، تثبیت قدرت ملی در معادلههای منطقهای و تقویت قدرت چانهزنی در مذاکرات در اختیار کشور قرار میدهد.
اهمیت علمی و فناورانه غنیسازی اورانیوم نیز قابل توجه هستند؛ رشد علوم راهبردی و بین رشتهای، توسعه فناوری بومی پیشرفته، ارتقای علوم پایه، سرریز فناوریهای پیشرفته به دیگر حوزهها از آن جملهاند.
اهمیت غیرقابل کتمان صنعتی و اقتصادی غنیسازی اورانیوم در ایجاد زنجیره صنعتی پیشرفته و کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری اقتصادی خود را نمایان میکند.
ایران با قرار داشتن در منطقهای که به دلیل حضور اشغالگرانه رژیم صهیونیستی و بازیگران خارجی همواره با چالشهای مختلفی مواجه است، توانسته است با تکیه بر دانش و توان بومی به فناوری غنیسازی اورانیوم دست پیدا کرده و موقعیت راهبردی خود را در منطقه غرب آسیا تثبیت کند.
پیشرفت بومی ایران در این مسیر آن را به الگویی برای جهان اسلام و دیگر کشورهای مستقل تبدیل کرده است؛ ضمن اینکه ایران با تاکید بر حق قانونی خود برای غنیسازی اورانیوم بازیگر مهمی در تثبیت حق قانونی بهرهبرداری از فناوری صلحآمیز هستهای براساس انپیتی بوده است.
فناوری بومی غنیسازی اورانیوم مهر تاییدی بر قدرت ژئوپلتیکی کشور بوده است و جایگاه آن را در معادلات بینالمللی تقویت کرد.
یک بام و چند هوا
کشورهای غربی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نشان دادهاند که حرکت در مسیر استانداردهای دوگانه را در مواجهه با ایران در دستورکار دارند؛ موضوع غنیسازی اورانیوم نیز از این قاعده مستثنی نیست و به نبردهای واژگانی متعددی منجر شده است.
توجیههای بیاساس کشورهای غربی درباره بینیازی ایران از انرژی هستهای و غنیسازی اورانیوم با توجه به ذخایر گسترده انرژی هم بخشی از استانداردهای دوگانهای است که غربیها به آن شهره هستند.
پاسخ نقض این ادعا، ذخایر و منابع انرژی بسیار گسترده آمریکا است که نه تنها غنیسازی اورانیوم را انجام میدهد، بلکه نخستین و تنها کشور استفادهکننده از سلاح اتمی است.
در عین حال، در حالی که دهها کشور عضو انپیتی همزمان در حال غنیسازی اورانیوم هستند، کشورهای غربی با طرح نگرانیهای ادعایی، خواستار توقف غنیسازی در ایران هستند.
این در حالی است که ایران از زمان امضای انپیتی در سال 1347 از بند کلیدی در متن این معاهده برخوردار شد: حق مسلم همه دولتها برای دسترسی کامل به فناوری هستهای با اهداف صلحآمیز.
غنیسازی اورانیوم؛ نقطه کانونی حوزههای بنیادین
فناوری غنیسازی اورانیوم ایران در شکل بومی، در نقطه تقاطع حوزههای مهمی قرار دارد.
محل تلاقی استقلال علمی، امنیت انرژی، مشروعیت حقوقی و قدرت ژئوپلتیک ایران همان نقطهای است که فناوری غنیسازی اورانیوم به منصه ظهور و بروز رسید.
تداوم این روند با حرکت در مسیر تعامل با نهادهای بینالمللی ضرورتی تغییرناپذیر برای ایران است تا ضربهای دیگر بر آپارتاید علمی کشورهای غربی باشد.
اهمیت غنیسازی اورانیوم برای ایران فراتر از تقلیل آن به یک گزینه برای تنوعبخشی به سبد انرژی یا تولید رادیودارو است؛ غنیسازی اورانیوم اهرمی کلیدی در معادلات ژئوپلیتیک منطقه، مقوم استقلال راهبردی کشور و نمادی از اعتبار و حیثیت ملی در صحنه بینالمللی است.
یک اصرار بر حق
ایران از زمان آغاز موضوع هستهای در سال 2003 و زیر فشارهای مختلف همواره بر حق غنیسازی خود بهعنوان یک خط قرمز تاکید کرده است، زیرا بهخوبی میداند که غنیسازی اصلیترین قطعه زنجیره گسترده تولید سوخت است.
توانمندی غنیسازی اورانیوم برای ایران بهعنوان کشوری مستقل و خارج از مدار وابستگی به کشورهای غربی به معنای حفظ کل چرخه تولید سوخت است و نداشتن غنیسازی آن هم به دلایل سیاسی فرآیندهای هستهای کشور در همه زمینهها از کشاورزی تا درمان را معطل میگذارد.
اصرار ایران بر حفظ حق مشروع و انکارناپذیر غنیسازی هستهای نتیجه درسهای بزرگی است که کشور طی دهههای گذشته گرفته است.
ایران در سایه رویکردها و موضعگیریهای کشورهای مصر بر دست کشیدن ایران از غنیسازی، به این نتیجه رسیده است که غنیسازی ابزار موازنهساز برای ارتقای قدرت ملی و رکن بازدارنده و اقتدارآفرین است.
در عین حال، اصرار ایران برای در اختیار داشتن حق غنیسازی همواره با یک تعهد آشکار و موکد همراه بوده است: ایران در چارچوب مبانی دینی خود تسلیحات کشتار جمعی ازجمله سلاحهای هستهای را ممنوع میداند.
منبع: میزان
انتهای پیام/