امام خمینی(ره) و حکمرانی اسلام سیاسی بر پایه ولایت فقیه

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: یکی از اصول بنیادین اسلام سیاسی، نفی جدایی دین از سیاست است. در اندیشه امامین انقلاب، دین نهتنها مجموعهای از احکام عبادی، بلکه شامل دستورالعملهایی برای اداره جامعه در همه ابعاد (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) است.
امام خمینی (ره) در این باره میفرمایند: «اسلام دین سیاست است، دین اداره مملکت است، دین همهچیز است.» این دیدگاه در نظام جمهوری اسلامی بهصورت عملی پیادهسازی شده و نظام سیاسی بر مبنای تلفیق شریعت و عقلانیت شکل گرفته است.
اسلام سیاسی بهعنوان یک پارادایم فکری و عملی، در پیوند عمیق دین و سیاست شکل گرفته و در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و ادامه آن توسط حضرت آیتالله خامنهای، به یک مدل عملیاتی در قالب نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است. در این مدل، نظریه «ولایت فقیه» بهعنوان محور اصلی نظامسازی اسلامی مطرح است که نهتنها بهعنوان یک اصل اعتقادی، بلکه بهعنوان یک سازوکار عملی برای اداره جامعه اسلامی عمل میکند.
نظریه ولایت فقیه بهعنوان یک مدل بومی و اسلامی برای اداره جامعه، نهتنها در اندیشه امامین انقلاب تبیین شده، بلکه در عمل نیز کارآمدی خود را نشان داده است. این نظریه با تلفیق شریعت و عقلانیت، اسلامیت و جمهوریت و اهداف الهی و گزینشهای مردمی، نظامی را پایهگذاری کرده که در عین حفظ ارزشهای اسلامی و ایرانی، توانسته است چالشهای داخلی و خارجی را مدیریت کند. نقش ولایت فقیه بهعنوان عامل ثبات، بنبستشکن، وحدتآفرین و هدایتگر، نظام جمهوری اسلامی را به الگویی منحصربهفرد در جهان اسلام تبدیل کرده است.
نظریه ولایت فقیه و تعریف نظام اسلامی
نظریه ولایت فقیه ریشه در مبانی فقه شیعی دارد و بهعنوان یک اصل کلامی و فقهی، بر ضرورت رهبری جامعه اسلامی توسط فقیهی عادل، آگاه و مدیر تأکید دارد. این نظریه که توسط امام خمینی (ره) بهصورت جامع تبیین و اجرایی شد، بر این اصل استوار است که در عصر غیبت امام معصوم (ع)، اداره امور جامعه اسلامی باید به دست فقیهی سپرده شود که علاوه بر تسلط بر احکام شرعی، توانایی مدیریت سیاسی و اجتماعی را داشته باشد.
امام خمینی (ره) در کتاب «ولایت فقیه: حکومت اسلامی» تأکید دارند که ولایت فقیه ادامهدهنده مسیر انبیا و ائمه (ع) در هدایت جامعه است. ایشان فرمودند: «ولایت فقیه از امور بدیهی است که اگر کسی در آن شک کند، مثل این است که در اصل اسلام شک کرده باشد.» این سخن نشاندهنده جایگاه محوری ولایت فقیه در اندیشه اسلامی است.
نظام اسلامی در اندیشه امامین انقلاب، نظامی است که در آن حکمرانی بشری است، اما اهداف آن الهی، معیارها اسلامی و گزینشها مردمی است. این نظام درهمتنیدگی «اسلامیت» و «جمهوریت» را بهعنوان یک ویژگی منحصربهفرد ارائه میدهد. در این نظام اداره امور توسط انسانهایی انجام میشود که به نمایندگی از مردم و بر اساس اصول اسلامی عمل میکنند. هدف نهایی نظام، تحقق عدالت، معنویت و سعادت دنیوی و اخروی است. قوانین و سیاستها بر اساس شریعت اسلامی تنظیم میشوند. مردم از طریق انتخابات و مشارکت سیاسی در انتخاب کارگزاران نظام نقش دارند.
این ترکیب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تجلی یافته است. بهعنوان مثال، اصل 5 قانون اساسی بر نقش ولایت فقیه بهعنوان محور نظام تأکید دارد، در حالی که اصول مربوط به انتخابات (مانند اصل 6) بر نقش مردم در اداره کشور تأکید میکنند.
نقش ولایت فقیه در ثبات و هدایت جامعه
ولایت فقیه بهعنوان یک نهاد فرا قوهای، تضمین کننده ثبات نظام در برابر چالشهای داخلی و خارجی است. این نهاد با نظارت بر عملکرد قوای سهگانه و جلوگیری از انحراف آنها از مسیر اسلامی، مانع از بروز بحرانهای ساختاری میشود.
یکی از کارکردهای کلیدی ولایت فقیه، رفع بنبستهای سیاسی و اجتماعی است. اصل 112 قانون اساسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان نهادی زیر نظر ولی فقیه اشاره دارد که برای حل اختلافات میان مجلس و شورای نگهبان ایجاد شده است. نمونه بارز این نقش، تصمیمگیریهای رهبر انقلاب در موضوعات حساسی مانند مذاکرات هستهای است که با هدایتهای ایشان، نظام توانست از بنبستهای دیپلماتیک عبور کند.
ولایت فقیه بهعنوان محور وحدت ملی، از تفرقه و چنددستگی در جامعه جلوگیری میکند. ولی فقیه با تبیین مسائل و ارائه تحلیلهای واقعبینانه، سطح آگاهی عمومی را افزایش داده و امید را در جامعه تقویت میکند. بهعنوان مثال، سخنرانیهای رهبر انقلاب در دوران تحریمهای اقتصادی، با تأکید بر اقتصاد مقاومتی و توان داخلی، روحیه خودباوری را در میان مردم تقویت میکند.
نقش ولایت فقیه در مدیریت چالشها و فتنهها
فتنههای داخلی، از جمله اختلافات سیاسی، قومی، مذهبی یا اعتراضات اجتماعی، همواره یکی از چالشهای نظامهای سیاسی بوده است. ولایت فقیه بهعنوان محور وحدتبخش جامعه، با اتکا به جایگاه دینی و سیاسی خود، توانسته است این چالشها را مدیریت کند. ولی فقیه با تکیه بر اصول اسلامی و قانون اساسی، نقش میانجی و هدایتگر را ایفا میکند و از تبدیل اختلافات به بحرانهای عمیق جلوگیری مینماید.
یکی از نمونههای بارز این نقش، مدیریت فتنه سال 1388 بود. در این دوره، اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری به دلیل سوءاستفاده برخی گروههای سیاسی و تحریکات خارجی، به یک بحران اجتماعی تبدیل شد. رهبر انقلاب با تدبیر و صبر، ضمن حفظ استقلال قوا، با سخنرانیهای روشنگرانه و ارائه خطوط کلی، جامعه را از فروپاشی سیاسی و اجتماعی نجات داد. ایشان با تأکید بر حفظ قانون و وحدت ملی، از یک سو به مطالبات قانونی مردم توجه نشان دادند و از سوی دیگر، مانع از سوءاستفاده دشمنان از این فضا شدند.
دشمنان نظام اسلامی، از بدو تأسیس جمهوری اسلامی، با استفاده از ابزارهای مختلف نظیر جنگ سخت، تحریمهای اقتصادی، عملیات روانی، حمایت از گروههای معاند و در جدیدترین نمونه جنگ ترکیبی سعی در تضعیف نظام داشتهاند. ولایت فقیه بهعنوان ستون فقرات نظام، با ارائه راهبردهای کلان و بسیج ظرفیتهای ملی، توانسته است این توطئهها را خنثی کند.
یکی از مهمترین توطئههای خارجی، فشارهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی است که با هدف فروپاشی اقتصاد ایران طراحی شدهاند. ولی فقیه با تبیین مفهوم «اقتصاد مقاومتی» و تأکید بر خودکفایی و استفاده از ظرفیتهای داخلی، مسیر مقابله با این فشارها را هموار کرده است. برای مثال، در سالهای اخیر، با تشدید تحریمها، رهبر انقلاب با حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی به نفت، راهبردهایی را ارائه کردند که به تقویت اقتصاد ملی کمک کرد.
جنگ نرم و عملیات روانی دشمنان نیز از دیگر توطئههایی است که نظام اسلامی با آن مواجه بوده است. دشمنان با استفاده از رسانهها و فضای مجازی، سعی در تضعیف باورهای دینی و ملی مردم ایران داشتهاند. ولایت فقیه با تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و تقویت روحیه جهادی و انقلابی، توانسته است در برابر این هجمهها مقاومت کند. سخنرانیهای رهبر انقلاب در مناسبتهای مختلف، بهویژه در جمع جوانان و نخبگان، با هدف تقویت هویت ملی و دینی، نقش مهمی در خنثیسازی این توطئهها داشته است.
یکی دیگر از جنبههای مهم نقش ولایت فقیه، هدایت سیاست خارجی کشور در برابر توطئههای دشمنان است. ولی فقیه با تعیین خطوط قرمز و اصول اساسی در دیپلماسی، از منافع ملی و ارزشهای اسلامی دفاع میکند. همچنین، ولایت فقیه با حمایت از محور مقاومت در منطقه، از جمله حمایت از ملتهای مظلوم فلسطین و لبنان، توانسته است توطئههای دشمنان برای منزوی کردن ایران را خنثی کند. این رویکرد، که مبتنی بر اصول اسلامی و انسانی است، جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کرده است.
انتهای پیام/