آسیبهای نوکیسهگان در بیتصمیمی حکمرانی اجتماعی

به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، میکائیل دیانی، مستندساز در یادداشتی نوشت: شاید یکی از جدیترین و البته تلخترین اخبار آغاز سال 1404 از بین رفتن ساحل نقرهای جزیره هرمز بود؛ ساحلی که نوکیسهگان، کیسهکیسه خاک ارزشمند و تاریخی آن را با خود برده بودند و به یکباره ما با صحنه بیروح و بیرنگ از آن ساحل پرزرقوبرق مواجه شدیم! آنچه بر تلخی این اتفاق افزود ویدئویی بود که نشان میداد مجموعهای غیرقانونی در حوزه ماساژ تبلیغ راه رفتن روی خاک نقرهای هرمز را گذاشته و با آن در حال جذب مشتری است! یعنی نه تنها به سرمایه ملی و میراث تاریخی ایران لطمه وارد کرده بودند، بلکه از آن کسب منفعت شخصی با پوز لاکچری بودن هم میدادند. اگر از مطالعه موردی این سوژه کمی عقبتر بیاییم و نگاهی اکستریم لانگ شات به وضعیت ایران داشته باشیم، میبینیم که طبقه نوکیسه در اجتماع ایران در حال زدن خسارتهای متعددی به جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و زیست ایرانیان است و هر روز نیز این قشر از موضع طلبکارانهتر با جامعه ایران مواجه میشود.
دهه هفتاد و تغییرات پررنگی که در ارزشهای بنیادین بخشی از جامعه ایرانی بهوجود آورد، طبقهای جدید را به انواع طبقات اجتماعی ایران اضافه کرد و آن نوکیسهگان بود! دستهای که در تغییرات اجتماعی اقتصادی سرعت تغییر بیشتری داشتهاند و بدون اینکه جامعه جدید و مقتضیات آن را درک کنند، در تغییر رفتارشان سویه رادیکال نیز پیدا کردند. جریانی که به جهت مالی شاید متمول نباشد اما در تقلید از متمولین از آنها آوانگاردتر عمل میکند! شاید روشنفکر نباشد اما گفتارهای منورالفکران را غلیظتر ادا میکند! طبقهای که انواع و اقسام ناهنجاریها را به شدیدترین شکل آن در جامعه بروز میدهد و شکافها و چالشهای مختلف اجتماعی و فرهنگی را نمایندگی میکند.
بیایید به برخی از رفتارهایی که این طبقه ایجاد کرده، توجه کنیم. دخالت در چرخه زیستی محیط ایران و غذا دادن بدون ضابطه به سگهای ولگرد، گربهها و پرندههای رها در خیابان باعث شده تعادل موجودات در طبیعت و زیست شهری ایران به هم بخورد، موشها زیاد شده و پرندههای خاص به خاطر زیاد شدن بیش از حد سگها کم شده و نگهداری از سگها شیوع شپشهای پوستی را در تن افراد جامعه گسترش داده است. رفتارهای مغایر با اکوسیستم طبیعی از سوی این طبقه، زیست شهری-اجتماعی ایران را به خطر انداخته است. تأسفآور آن است که همه این لطمات با عنوانهای نوعدوستانه و انسانی و با ژستی جنتلمنگونه صورت میگیرد.
همین رفتارها از سوی این طبقه در خسارت به طبیعت ایران نیز شیوع دارد؛ از همان ماجرای خاکهای نقرهای جزیره هرمز گرفته تا از ریشه کندن لالههای واژگون و گرفتن ژست حق به جانب! یا در مناسبات اجتماعی مانند شیوه رانندگی و ریختن آشغال در کوچه و خیابان، میتوان رد این طبقه را در تغییر فرهنگ عمومی و شیوع ناهنجاریهای فرهنگی مشاهده کرد. مثل همین اتفاق اخیر جشنواره کوچه بوشهر که مهمترین نقد در برگزاری آن این است که برای عدهای این جشنواره فرهنگی که قرار است توسعه فرهنگ بومی بوشهر را ایجاد کند، به محفل چند روزه رقص میماند و هجوم آنها، هم فرهنگ بومی بوشهر و هم اصل اصالت این جشنواره باارزش را تهدید و تحدید کرده است.
حالا اگر با این طبقه مواجهه نقادانه داشته باشید یکی از مهمترین گزارههایشان این است که «بروید از غربیها یاد بگیرید که چقدر آزادند و کسی به کسی کاری ندارد، همدیگر را قضاوت نمیکنند و در روی همدیگر میخندند!» به قول معروف «ببینید آنها چقدر نایساند!» و هیچکس هم از آنها سؤال نمیکند که آیا میدانید اگر این ناهنجاریهای اجتماعیفرهنگی در کشورهای اروپایی اتفاق بیفتد چه مواجههای با آن میشود؟
به عنوان مثال جریمه رانندگی در اروپا بیش از 8 برابر ارقام ایران است و اساساً آنقدر بالاست که تخطی از قانون بههیچوجه صرفه ندارد. دوستی که برای تحصیل دوره دکتری در بلژیک به سر میبرد نقل میکرد که پس از سه جریمه سرعت، ماشین را کنار گذاشت و از دوچرخه برای رفتن به دانشگاه استفاده میکرد؛ چراکه با این وضعیت باید کل پول ماشین را در بازه کوتاهی برای جریمه آن پرداخت میکرد. شهرداری پاریس پس از آنکه معضل ریختن تهسیگار در معابر به پدیدهای جدی بدل شده بود، مصوبهای در دولت فرانسه گذراند که به کل کشور تعمیم پیدا کرد و طبق آن متخلفان باید بین 35 تا 68 یورو جریمه بپردازند و این موضوع باعث کنترل رفتار اجتماعی این قشر شد. ریختن زباله در طبیعت جرم بوده و فرد مجرم باید جریمه نقدی پرداخت کند؛ این موضوع در اروپا که به قاره سبز مشهور است تقریباً در تمام کشورها اجرا میشود و برخورد سختی هم با متخلفان در این باره صورت میگیرد.
در ایالت انتاریوی در کانادا، غذا دادن به حیوانات وحشی برای اولین بار بیش از 10 هزار دلار جریمه دارد و در برخی شرایط نزدیک به 25 هزار دلار هم میشود. در بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله انگلیس، مسئولیت رفتار یک سگ در اماکن عمومی به عهده صاحب آن است. درصورتیکه رفتار یک سگ پرخاشگرانه باشد –حتی در صورتی که کسی را گاز نگیرد- صاحب آن مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت. بر این اساس، مجازات آن حداکثر تا شش ماه حبس و جریمه نقدی 5000 پوندی است و همچنین ورود سگ به پارکها و اماکن عمومی ممنوع است و جریمه دارد.
آنچه در مورد کشورهای غربی روایت شد یک معنا دارد؛ کنترل طبقه نوکیسه، پایبندی به قراردادهای اجتماعی و وضع قوانین محکم برای متخلفان از این قراردادها. درواقع غرب نایس را قانون و برخورد جدی قانونی، مقید به آداب و هنجارهای اجتماعی کرده است؛ آن چیزی که در ایران در مواجهه با طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده دیده نمیشود.
به دلایل مختلف اعم از کاهش ذهنی اثر تحریم و فشارهای اقتصادی، برخوردی جدی با از بین برندگان ساختاری و فردی سرمایههای ایران صورت نمیگیرد و انگار ما در شرایط بیتصمیمی در حکمرانی اجتماعی به سر میبریم و در برابر این بیتصمیمی شاهد گسترش روزافزون ناهنجاریهای اجتماعی این طبقه نوکیسه هستیم که «ایران» و سرمایههای آن را مصرف و به همه سرمایههای طبیعی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی آن لطمه وارد میکنند. از منظر «ایراندوستی» حکمرانان ما باید به این مسئله فکر کنند که هر روز بیتصمیمی در مورد رفتار این طبقه نوکیسه، منجر به انحطاط تاریخی و لطمات جبرانناپذیر به ایران میشود.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/