اگر در هوش مصنوعی عقب بیافتیم ده سال بعد چه خواهیم شد؟

 اگر در هوش مصنوعی عقب بیافتیم ده سال بعد چه خواهیم شد؟
  در اجلاس ۲۰۳۴ سازمان همکاری اسلامی، رقبای منطقه‌ای ایران با بهره‌گیری از تحلیل‌های پیشرفته هوش مصنوعی، پیش‌بینی‌های دقیقی از تحولات جهانی ارائه کردند، در حالی که نمایندگان ایران، وابسته به روش‌های سنتی، در حاشیه ماندند.

اگر در هوش مصنوعی عقب بیافتیم ده سال بعد چه خواهیم شد؟

به گزارش تابناک، این روزها همه جا سخن از امکانات جدید هوش مصنوعی است، اما بیایید طور دیگری به موضوع نگاه کنیم: اگر در هوش مصنوعی عقب بیفتیم چه اتفاقی روی می دهد؟ سئوالی ساده اما مهم و با نشانه های تلخ!

چه چشم اندازی از ده سال بعد با عقب ماندگی در حوزه هوش مصنوعی در انتظارمان است؟: در سال ۱۴۱۴ شمسی (۲۰۳۵ میلادی)، ایران به دلیل کندی در پیشرفت هوش مصنوعی، با چالش‌های جدی در مسیر توسعه مواجه شده است. تهران، که زمانی رویای تبدیل شدن به مرکز فناوری منطقه را در سر داشت، شهری است که در آن آسمان‌خراش‌های مدرن و بازارهای سنتی در کنار هم دیده می‌شدند، نمونه ای از تناقض قدیمی ایرانیان!

در حوزه سیاسی، ایران با دشواری‌هایی در حفظ نفوذ منطقه‌ای روبه‌رو شده بود. کشورهای همسایه مانند امارات و عربستان، با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، دیپلماسی داده‌محور و سیستم‌های دفاعی پیشرفته‌ای را توسعه داده اند اما ایران، به دلیل کمبود الگوریتم‌های تحلیل کلان‌داده، در تحلیل سریع تحولات جهانی با محدودیت‌هایی مواجه است، همین حالا هم نشانه های تلخ دیده می شود: برای مثال، در اجلاس ۲۰۳۴ سازمان همکاری اسلامی، رقبا با استفاده از تحلیل‌های هوش مصنوعی پیش‌بینی‌های دقیقی ارائه کردند، در حالی که نمایندگان ایران به روش‌های سنتی وابسته بودند.

از نظر فرهنگی، وابستگی به پلتفرم‌های خارجی هوش مصنوعی، تا حدی هویت فرهنگی را تحت تأثیر قرار خواهد داد، وابستگی کامل به پلتفورم های خارجی در این حوزه وجود خواهد داشت، مدل‌های زبانی غیربومی، بخش‌هایی از محتوای رسانه‌ای را شکل می‌دادند و برخی جوانان به سریال‌ها و موسیقی‌های تولیدشده توسط الگوریتم‌های خارجی گرایش پیدا کرده بودند. این موضوع باعث شد زبان فارسی در فضای دیجیتال کمتر دیده شود، یک ضربه بزرگ به فرهنگ ایرایرانی!

در حوزه فناوری، ایران به واردکننده فناوری‌های هوش مصنوعی تبدیل می شود. شرکت‌های خارجی بازار نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای پیشرفته را در دست داشتند. کمبود زیرساخت‌هایی مانند پردازشگرهای گرافیکی (GPU) و مهاجرت برخی متخصصان، نوآوری داخلی عملا تعطیل خواهد شد.

از منظر اجتماعی، نابرابری در دسترسی به فناوری، حس بی‌اعتمادی را در برخی اقشار تقویت کرده و بسیاری از مردم هوش مصنوعی را فناوری‌ای برای قشر مرفه مدانند. نبود قوانین جامع برای حفاظت از داده‌ها، نگرانی‌هایی درباره حریم خصوصی ایجاد خواهد کرد و اسرار کشور در طبق اینترنت پخش خواهد شد و رسانه های داخلی تحت غلبه فیک نیوزها و ویدئوهای جعلی دقیق و هنرمندانه ، بازی را واگذار کرده اند!

***

با پیشرفت سریع هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از پیشران‌های اصلی تحولات جهانی، کشور‌هایی که نتوانند همگام با این فناوری حرکت کنند، در دهه آینده با چالش‌های عمیقی در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، فناوری، اقتصادی و اجتماعی مواجه خواهند شد. گزارش‌های اخیر از جمله شاخص هوش مصنوعی ۲۰۲۵ دانشگاه استنفورد و تحلیل‌های مراکز بین‌المللی مانند مرکز مطالعات صلح (IPSC) نشان می‌دهند که هوش مصنوعی نه‌تنها یک ابزار فناوری، بلکه عاملی تعیین‌کننده در توازن قدرت جهانی، توسعه اقتصادی و تحولات اجتماعی است. عقب‌ماندگی در این حوزه می‌تواند کشور‌ها را در موقعیت آسیب‌پذیر قرار دهد و استقلال، رقابت‌پذیری و کیفیت زندگی شهروندانشان را به خطر بیندازد.


در حوزه سیاسی، کشوری که در توسعه هوش مصنوعی عقب بماند، احتمالاً با کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی مواجه خواهد شد. هوش مصنوعی در حال بازنویسی قواعد دیپلماسی و سیاست خارجی است. به گفته ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۷، کشوری که در هوش مصنوعی پیشرو شود، «فرمانروای جهان» خواهد بود. کشور‌های پیشرو مانند ایالات متحده و چین از هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌های سیاسی، رصد فضای مجازی و تنظیم دیپلماسی عمومی هدفمند استفاده می‌کنند. برای مثال، چین با استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی، داده‌های عظیم را برای پیش‌بینی تحولات سیاسی و اقتصادی تحلیل می‌کند، در حالی که ایالات متحده از هوش مصنوعی در سیستم‌های نظامی مانند پهپاد‌های خودکار بهره می‌برد.

کشوری که از این فناوری عقب بماند، توانایی تحلیل بلادرنگ تحولات جهانی را از دست می‌دهد و در مذاکرات بین‌المللی و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک ضعیف عمل می‌کند.

گزارش IPSC (۲۰۲۳) هشدار می‌دهد که رقابت فزاینده در هوش مصنوعی، توازن قدرت را تغییر داده و کشور‌های عقب‌مانده را به حاشیه می‌راند. برای نمونه، اگر کشوری در خاورمیانه نتواند سیستم‌های نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی را توسعه دهد، در برابر رقبای منطقه‌ای مانند امارات متحده عربی که وزارت هوش مصنوعی تأسیس کرده، آسیب‌پذیر خواهد شد.

در حوزه فرهنگی، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی می‌تواند به وابستگی فرهنگی و کاهش هویت ملی منجر شود. فناوری‌های هوش مصنوعی مولد، مانند مدل‌های تولید محتوا (ChatGPT یا Gemini)، در حال شکل‌دهی به تولیدات فرهنگی از جمله رسانه، فیلم و موسیقی هستند. کشور‌هایی که نتوانند مدل‌های زبانی بومی با پشتیبانی از زبان و فرهنگ خود ایجاد کنند، به پلتفرم‌های خارجی وابسته می‌شوند.

برای مثال، در ایران، ضعف در توسعه مدل‌های زبانی فارسی می‌تواند به تسلط پلتفرم‌های خارجی و ترویج محتوای غیربومی منجر شود، که به گفته شاخص هوش مصنوعی استنفورد (۲۰۲۵)، خطر تضعیف زبان‌ها و فرهنگ‌های محلی را افزایش می‌دهد. این وابستگی ممکن است به کاهش تنوع فرهنگی و حتی تأثیرگذاری خارجی بر افکار عمومی منجر شود، به‌ویژه با ابزار‌هایی مانند دیپ‌فیک که می‌توانند برای پروپاگاندا استفاده شوند. علاوه بر این، عدم سرمایه‌گذاری در آموزش هوش مصنوعی در سطح دانشگاهی و عمومی، آگاهی فرهنگی از این فناوری را کاهش داده و مانع از مشارکت جامعه در شکل‌دهی کاربرد‌های مسئولانه آن می‌شود.


از منظر فناوری، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی به معنای از دست دادن نوآوری و وابستگی به فناوری‌های خارجی است. گزارش PwC (۲۰۲۳) پیش‌بینی می‌کند که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۵.۷ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی اضافه خواهد کرد، اما این مزایا عمدتاً نصیب کشور‌هایی می‌شود که زیرساخت‌های لازم مانند GPU، داده‌های بزرگ و نیروی انسانی متخصص را دارند.

کشوری که در این حوزه عقب بماند، نه‌تنها از نوآوری‌های داخلی محروم می‌شود، بلکه به واردکننده فناوری تبدیل خواهد شد. برای مثال، ایران که در رتبه ۷۵ جهانی در شاخص‌های هوش مصنوعی قرار دارد، با کمبود زیرساخت‌هایی مانند پردازشگر‌های گرافیکی (GPU) مواجه است. این محدودیت، توسعه الگوریتم‌های پیشرفته را کند می‌کند و کشور را به استفاده از فناوری‌های خارجی وادار می‌سازد، که می‌تواند به وابستگی اقتصادی و حتی تهدیدات امنیتی مانند جاسوسی سایبری منجر شود.


در حوزه اقتصادی، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی به کاهش بهره‌وری، از دست دادن فرصت‌های شغلی جدید و افزایش نابرابری منجر خواهد شد. هوش مصنوعی با اتوماسیون فرآیندها، بهره‌وری را در صنایعی مانند کشاورزی، بهداشت و حمل‌ونقل افزایش می‌دهد. برای مثال، در هند، هوش مصنوعی برای مدیریت ترافیک شهری و در امارات برای بهینه‌سازی صنعت نفت استفاده می‌شود. کشوری که از این فناوری عقب بماند، نمی‌تواند از این مزایا بهره‌مند شود و در رقابت جهانی عقب می‌افتد. گزارش سازمان بین‌المللی کار (ILO، ۲۰۲۴) هشدار می‌دهد که اتوماسیون مشاغل، به‌ویژه در کشور‌های در حال توسعه، می‌تواند به بیکاری گسترده منجر شود، به‌خصوص برای زنان که در مشاغل دفتری و ورود داده آسیب‌پذیرتر هستند.

در ایران، عدم سرمایه‌گذاری در آموزش نیروی کار هوش مصنوعی می‌تواند شکاف درآمدی را تشدید کند، زیرا تنها قشر محدودی به فناوری‌های خارجی دسترسی خواهند داشت. علاوه بر این، وابستگی به فناوری خارجی هزینه‌های ارزی را افزایش داده و اقتصاد را شکننده‌تر می‌کند.


در حوزه اجتماعی، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی می‌تواند نابرابری اجتماعی را تشدید کرده و اعتماد عمومی به فناوری را کاهش دهد. گزارش استنفورد (۲۰۲۵) نشان می‌دهد که دسترسی نابرابر به هوش مصنوعی می‌تواند شکاف‌های اجتماعی-اقتصادی را عمیق‌تر کند، زیرا طبقات مرفه به ابزار‌های پیشرفته دسترسی دارند، در حالی که دیگران از مزایای آن محروم می‌مانند.

برای مثال، در کشوری مانند ایران، اگر هوش مصنوعی تنها در بخش‌های نظامی یا بانکی استفاده شود، اکثریت جامعه از مزایای آن بی‌بهره می‌مانند، که به نارضایتی اجتماعی منجر می‌شود. همچنین، عدم وجود چارچوب‌های قانونی و اخلاقی برای هوش مصنوعی، مانند حفاظت از حریم خصوصی یا مقابله با سوگیری‌های الگوریتمی، می‌تواند به بی‌اعتمادی عمومی دامن بزند. گزارش OECD (۲۰۲۴) تأکید می‌کند که کشور‌هایی با حکمرانی ضعیف هوش مصنوعی با چالش‌های اجتماعی مانند سوءاستفاده از داده‌ها یا تولید دیپ‌فیک مواجه می‌شوند، که می‌تواند به تنش‌های داخلی منجر شود.


برای نمونه، می‌توان به وضعیت کنونی ایران اشاره کرد که با وجود پتانسیل نیروی انسانی متخصص، به دلیل کمبود زیرساخت، سرمایه‌گذاری و رگولاتوری مناسب، در معرض خطر عقب‌ماندگی قرار دارد. گزارش اندیشه معاصر (۲۰۲۵) از وضعیت «در حال مرگ» سازمان ملی هوش مصنوعی ایران سخن می‌گوید و هشدار می‌دهد که بدون اقدام فوری، ایران ممکن است استقلال خود را در برابر کشور‌های پیشرو از دست بدهد. در مقابل، کشور‌هایی مانند عربستان سعودی با سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری در هوش مصنوعی، در حال تبدیل شدن به رهبران منطقه‌ای هستند. این شکاف می‌تواند ایران را در موقعیت «سلطه‌پذیر» قرار دهد، به‌ویژه در برابر رقبای منطقه‌ای که از هوش مصنوعی برای تقویت اقتصاد و امنیت خود استفاده می‌کنند.


در نتیجه، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی طی دهه آینده می‌تواند به کاهش نفوذ سیاسی، وابستگی فرهنگی، عقب‌افتادگی فناوری، شکنندگی اقتصادی و نابرابری اجتماعی منجر شود. برای جلوگیری از این پیامدها، کشور‌ها باید سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش نیروی انسانی و تدوین چارچوب‌های قانونی را در اولویت قرار دهند. گزارش‌های آکادمیک اخیر، از جمله استنفورد و IPSC، تأکید می‌کنند که هدایت مدبرانه هوش مصنوعی می‌تواند مزایای آن را عادلانه توزیع کرده و از تهدیدات آن بکاهد. بدون اقدام فوری، کشور‌های عقب‌مانده نه‌تنها از مزایای این فناوری محروم می‌شوند، بلکه در برابر تأثیرات منفی آن آسیب‌پذیرتر خواهند بود.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها