اشعار عاشقانه/ دیوان شمس: قسمت 21- جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری ساعدنیوز، هرگاه نام شمس تبریزی به گوش میرسد، ذهنها بیاختیار به سوی مولانا جلالالدین محمد بلخی سیر میکند. داستان دوستی عمیق و تأثیرگذار این دو عارف، در تاریخ ادب و عرفان پارسی شهره است. دیوان شمس تبریزی، مجموعه غزلیاتی است که مولانا به افتخار دیدار و دوستی با شمس، چنین نامگذاری کرد.
مولانا، زادهی سال 604 هجری قمری در بلخ، فرزند بهاءالدین ولد، معروف به سلطانالعلما، یکی از عارفان برجستهی تصوف بود. شهرت مولانا و شعرهایش مرزهای ایران را درنوردیده و امروزه اشعارش به زبانهای گوناگون ترجمه شده و حتی در دانشگاههای جهان تدریس میشود. در غرب، او را با نام «رومی» میشناسند و اشعارش از پرفروشترین آثار ادبی و خودش از محبوبترین شاعران غیرآمریکایی به شمار میرود.
بیشتر آثار مولانا به فارسی سروده شده، هرچند او گاه از زبانهای عربی، ترکی و یونانی نیز در شعرهایش استفاده کرده است. مجموعه غزلیات او که به نام دیوان شمس تبریزی شناخته میشود، نزد برخی از مریدانش که چندان دل خوشی از شمس نداشتند، به «دیوان کبیر» معروف بود. در ادامه، نگاهی کوتاه به شمس تبریزی میاندازیم.
شمسالدین محمد بن علی بن ملکداد، عارفی برجسته از قرن هفتم هجری، بیشتر به واسطهی دوستی عمیقش با مولانا شناخته میشود. این پیوند چنان عمیق بود که مولانا دیوان غزلیاتش را به نام او «کلیات شمس» نامید. شمس از کودکی روحیهای عرفانی داشت و با زهد و پارسایی شناخته میشد. در جوانی به عرفان روی آورد و خیلی زود از استادانش پیشی گرفت. روح ناآرام او، او را به سفرهای مداوم در جستوجوی معرفت واداشت. شمس به چنان مرتبهای از عرفان رسیده بود که نه از طعنه دیگران آزرده میشد و نه برای آموزش به کسی، توقع پاداش داشت.
در سالهای پایانی عمر، شمس در پی یافتن کسی بود که بتواند آموختههایش را به او بسپارد. در سفری به قونیه، با مولانا دیدار کرد و او را شایستهترین فرد برای انتقال دانش و معرفت خود یافت. اما مریدان مولانا از حضور شمس خشنود نبودند. در سال 642 هجری قمری، وقتی شمس برای نخستین بار به قونیه آمد، با دشمنی پیروان مولانا روبهرو شد و ناچار آنجا را ترک کرد. یک سال بعد بازگشت، اما باز هم با رفتارهای خصمانه مواجه شد و دوباره رفت. دوری شمس، مولانا را چنان اندوهگین کرد که برای او شعرها سرود. شمس دو سال بعد بار دیگر به قونیه بازگشت و دو سال در آنجا ماند، اما سرانجام برای همیشه از قونیه رفت و پس از آن، اثری از او باقی نماند. سرنوشت نهایی شمس همچنان در هالهای از ابهام است.
دکلمه غزل بیستویکم دیوان شمس
تفسیر غزل بیستویکم دیوان شمس
این غزل در توصیه به صبرو شکیبایی و پی بردن به قدرت لایزال الهی است .
شرح و تفسیر بیت اول
.این دلی را که خون در آن جریان دارد مورد عنایت قراربده و تحمل آنچه را برایش مقدر کردی براو هموار کن
شرح و تفسیر بیت دوم
.تابش نورخورشید و انعکاس آن از ذره ها دیدن ذرات را ممکن میسازد توانایی بشری هم بی تابش نور الهی (بهره بردن از کائنات )ظاهر نمی گردد.
شرح و تفسیر بیت سوم
اگر پرده پوشی تونبود ابلیس به یگانگی تو ایمان نمی آورد (ستارالعیوب )
شرح و تفسیر بیت چهارم
بی تو رگی بربدن انسان پرهیزگار نمی جنبد دستور تو نباشد خورشید غروب نمیکند (قدما برج اسد را خانه ی خورشید می دانستند ).
شرح و تفسیر بیت پنجم
بعداز مرگ زنده میکنی چنانچه بعد از خواب بیدارمان میکنی از سنگ چشمه جریان پیدامیکند و از رعدوبرق زمین بارور میشود (برخی قارچهای خوراکی بعداز رعد و برق در زیر زمین نمودار می شوند )
شرح و تفسیر بیت ششم
سیاهی شب عقل و هوش را میبرد اگر شفاعت امیرالمومنین نباشد دوباره هشیاری را به دست نمی آورند .(اشاره دارد به حکومت امویان )
شرح و تفسیر بیت هفتم
توعصاره ی روح کل و جزئی که باغ و گل را پوشش حمایت میدهی و ددر هر سو جانهایی (ارواحی )را که به حیرت (مقامی در عرفان )رفته اند به سوی خود میخوانی .
شرح و تفسیر بیت هشتم
دیگران مرا فریب می دهند که چیزی به نفع خود از ما بستانند آن کسی که فهم و شعور داده تا سیر و سلوک بیاموزم مرا به سوی خود میخواهد بی چشم داشتی .
شرح و تفسیر بیت نهم
در هر زمینه ای استعداد داری باید در آن مسیر حرکت کنی جاودانگی مال کسی است که عمر طولانی به بنده اش داده است .
شرح و تفسیر بیت دهم
شادی و غم را خدا میدهد و اوست که به تو دعا کردن میاموزد و دعای تورا اجابت میکند .
شرح و تفسیر بیت یازدهم
و به تو قدرت ادای کلمات و سخن گفتن را آموخته است و در کلمات قدرتی نهاده که تو خدایت را بخوانی "ربنا"
شرح و تفسیر بیت دوازدهم
اطاعت میکنم ای منشا کرم و سخا .ازرونقی که تو به زندگیم دادی انگونه به رقص می آیم که شبیه گردش چرخشهای آسیاب است (دامن رقصنده های سماع دقیقا مثل چرخش آسیاب دستی می چرخد )
شرح و تفسیر بیت سیزدهم
آسیاب نمیداند برای چه میچرخد برای تهیه ی روزی ما ؟یا برای رونق کسب و کار نانوا ولی میچرخد .
شرح و تفسیر بیت چهاردهم
ساکت باش که این سخنان را باید کسی بگوید که حرفهایش عواقبی نداشته باشد .