ماجرای بازیگر شدن بهنوش طباطبایی توسط مهراوه شریفی نیا در مدرسه؛ کلاس سوم چهارم بودم که یک همکلاسی داشتم دختر بور تقریبا شبیه من بود ...

بهنوش طباطبایی: کلاس سوم چهارم بودم که یک همکلاسی داشتم دختر بور تقریبا شبیه من بود چشای روشنه خوشگل که می‌گفت من بازیگرم بچه‌ها براشون جالب بود همیشه می‌شستم باهاش حرف می‌زدن و اینا یه بار بهش گفتیم خب تو که بازیگری کدوم فیلمات مثلا من رفتم گلنارو دیدم خب خیلی دوست داشتم سینما فیلم گلنار چند بار رفته بودم دیده بودم خب تو کجا فیلم بازی کردی ما بریم ببینیم گفت هنوز فیلم من نیومده ولی براتون عکس میارم مامانم بازیگره بابامم بازیگره ما برامون خیلی جالب بود همیشه وقتی منتظر می‌شدیم زنگ کلاس بخوره زنگ مدرسه تموم بشه و ما بدویم ببینیم مامانش که میاد دنبالش کیه که میگه بازیگرم و اینها که یکی دوبار هم مامانشو دیدیم بعد یه روز به یاد نیاوردیم من نمیشناختمشون من ندیده بودم فیلمی ازشون تا یه روز من اومدم تو حیاط قشنگ این تصویر یادمه که کنار آبخوری درختی بود توی حیاط دبستانمون و این همکلاسی من نشسته بود دم درخت و همه بچه‌ها دورش و یه آلبومی رو پاش بودش این آلبوم رو ورق می‌زد که عکس فیلمش بود انقدر این تصویر برای من عجیب بود که یه بازیگر چقدر میتونه جذاب باشه برای بقیه همسالان خودش چقدر جالبه برای همه که بدونن این چه فیلمی بازی کرده اون تصویر خیلی اثر گذاشت من نزدیک شدم سمتشون رفتم و دیدم که بله عکسای فیلم پشت صحنه و عکس‌های صحنه‌های فیلم دزد عروسک‌ها بود همکلاسی من مهراوه شریفی نیا بود که تا پایان سالم نموند با ما مادرش اومد و بردش یه مدرسه دیگه گفت من باید برم جامونو عوض کردیم و اینا بعد بریم یه جای دیگه یه محل دیگه اومده بود که این جرقه رو در من بزنه و این تصویر رو در ذهن من ثبت کنه من بعد از ظهرش اومدم خونه به مامانم گفتم ببین مامان من می‌خوام بازیگر بشم گفتش که خب حالا شما درست بخون حالا گفتم نه من می‌خوام بازیگر بشم چرا من همکلاسیم مامان کپ من شبیه منه همین شکلیه بعدم اینکه بازیگره مامانش هم بازیگره و من رفتم ازش پرسیدم بهش گفتم واقعا ازش پرسیدم گفتم که شما دغدغه بچه رو گفتم شما چقدر بازی کردی پولم بهت دادن چقدر دستمزد گرفتی گفت آره بهم دادن ولی خوب مامانم به من نداد هنوز پول گفتم چقدر گرفتی گفت 500 تومن من اصلاً یادم نمیاد حالا 500 هزار تومن بود منظورش 500 اصلا نمیدونم تازه مامان پولم بهش دادن بازی کرده و اینا می‌خواستم مامانم یه جوری راضی کنم که منو ببر بازیگر شم