در غیاب نظارتهای موثر دولتی، تحریکهای منفی برخی مشاوران املاک وافزایش اثر تورم، عامل «انصاف» درتعیین اجاره بهای مسکن به شدت کمرنگ شده است
به گزارش ایرنا، تهران همواره شهری بوده آکنده از تضاد؛ تضاد در معماری، فرهنگ، لهجه، درآمد و اینک، تضادی آشکار در «اجاره مسکن». در این کلانشهر ۹ میلیوننفری که هر خیابانش روایتی متفاوت از دیگری دارد، اجارهنشینی دیگر تنها یک سبک زندگی نیست بلکه به میدان نبردی برای بقا بدل شده است.
اگر روزگاری جوانان از شهرستانها میآمدند تا در محلهای معمولی سرپناهی بیابند و آیندهای بسازند، امروز خانوادههای قدیمیِ تهرانی نیز ناچارند برای ماندن در محلهای که در آن رشد کردهاند، هر سال بخشی از کرامت خود را همپای مبلغ رهن به گرو بگذارند.
این روزها مستأجر بودن در تهران، نهتنها گرانتر از همیشه است بلکه پرتنشتر، ناعادلانهتر و گاه توأم با تحقیر است. قیمتها چنان جهش یافتهاند که برای خانوادهای با درآمد متوسط، زندگی در بسیاری از مناطق تهران به رؤیایی دور و دستنیافتنی بدل شده است. بیآنکه بخواهیم اغراق کنیم باید گفت اجارهنشینی دیگر صرفاً یک انتخاب اقتصادی نیست بلکه شکلی از زیست اجتماعی است که با اضطراب و ناامنی مداوم همراه شده است.
در روزهای گرم تابستان، بازار اجاره مسکن در تهران نیز داغتر از همیشه است. افزایش بیسابقه قیمتها، کاهش توان خرید خانوارها و نبود نظارتی مؤثر، مستأجران را در تنگنای تلخ انتخاب میان «ماندن یا رفتن» قرار داده است.
بر پایه گزارشهای رسمی، متوسط قیمت هر متر مربع مسکن در تهران به ۹۰ میلیون تومان رسیده است؛ رقمی که تأثیری مستقیم بر نرخ اجارهها گذاشته است. در مناطق شمالی شهر همچون منطقه ۱، متوسط اجارهبها به ازای هر متر مربع به حدود ۵۱۰ هزار تومان رسیده، در حالی که در نواحی جنوبیتر مانند منطقه ۱۸، این رقم به حدود ۲۱۰ هزار تومان کاهش مییابد. این شکاف عمیق در قیمتها، گواهیست بر شکاف اقتصادی عریض میان شمال و جنوب تهران.
همچنین، برآوردها نشان میدهد که متوسط افزایش اجارهبها در تهران در سال ۱۴۰۳، حدود ۲۶ درصد نسبت به سال گذشته بوده است اما مشاهدات میدانی حاکی از آناند که در برخی مناطق، این افزایش حتی به ۱۰۰ درصد نیز رسیده است. برخی بنگاهداران املاک نیز نقش قابل توجهی در افزایش قیمتها دارند. براساس گزارشها، برخی از مشاوران املاک با اتکا به گره خوردن حق کمیسیون به افزایش قیمت اجارهبها، به هر دوطرف قرارداد فشار میآورند تا کمیسیون بیشتری پرداخت کنند.
در این میان، برخی بنگاهداران به دگرگونی در رفتار اجتماعی جامعه اشاره میکنند. به باور آنان روزگاری نهچندان دور، مردم بیش از امروز به یاری یکدیگر میشتافتند اما اکنون بسیاری تنها در اندیشه منافع فردی خود هستند.
موسوی از آن مشاورانی است که حدود ۲۰ سال است در قیطریه کار میکند. لهجهاش کمی تهرانیشده است اما همچنان نشانی از لهجه زادگاهش در صدایش هست. او میگوید: راستش بازار اجاره شمال تهران از اول هم جدا از بقیه جاها بود اما امسال، ماجرا فرق کرده است. الان برای یک آپارتمان نوساز ۱۲۰ متری با امکانات، چیزی بین ۴ تا ۵ میلیارد رهن کامل میخواهند یا مثلاً ۳۵۰ میلیون پیش، ۱۵۰ میلیون اجاره. این قیمتها پارسال هم بالا بود اما نه دیگه آن قدر.
از او درباره موضوع داغ این روزها، یعنی اجاره دلاری پرسیدیم. لبخند تلخی میزند و با مکث جواب میدهد: این کار خیلی مرسوم نیست. شاید در کل سال، ۲ سه مورد پیش آمده که موجر خواسته به دلار حساب کند. البته بهصورت غیررسمی، توی دل حرف؛ میپرسد دلار چنده؟ خب، ۳۵۰۰ دلار، پس با دلار حساب کن اما درقولنامه همان ریال نوشته میشود.
رحمانی در بنگاه کوچکی در یوسفآباد نشسته است. دیوار پشت سرش پر از قولنامههای سالهای گذشته است که با سنجاق چسبانده شدهاند. او جزو مشاوران قدیمی و قابل اعتماد محلهاش است.
رحمانی میگوید: امسال بازار واقعاً بیمنطق شده. یک خانه ۵۵ متری در همین خیابون بیستویکم، سال قبل با ۴۰۰ میلیون رهن داده شد. امسال برای همون، موجر گفته یا ۷۰۰ میلیون رهن کامل یا ۳۵۰ میلیون پیش و ۱۵ میلیون اجاره ماهانه. خب، این یعنی حداقل ۷۰ درصد افزایش.
او از یک تغییر مهم در فضای بازاراجاره مسکن میگوید و میافزاید: قبلاً ما بین مستأجر و موجر واسطهای بودیم که سعی میکردیم عدالت رارعایت کنیم اما الان بعضی همکارا شدن دلال سود. هی تحریک میکنن: «بده بالا، اینجا مشتری داره» یا «اون خونه بغلی بیشتر گرفته». خوشان آتیش بیار معرکه شده اند.
کریمی، با سابقهای ۱۵ساله در نازیآباد از وضعیت بازار اجاره در جنوب تهران میگوید: اینجا هم دیگر مثل قبل نیست. قبلاً مردم با هم راه میآمدند اما الان هر کس دنبال منفعت خودش است. اجارهها نسبت به پارسال حدود ۵۰ درصد افزایش داشته. مثلاً یک خانه ۶۰۰ متری را که پارسال با ۳۰۰ میلیون رهن میدادیم، الان صاحبخانه ۴۰۰ میلیون میخواهد؛ مردم واقعاً تحت فشارن.
او درباره نقش مشاوران املاک در افزایش قیمتها تصریح میکند: بعضی همکاران متأسفانه برای گرفتن کمیسیون بیشتر، موجر را تحریک میکنند که قیمت را بالا ببرد. این کارها بازار را خراب کرده است.
خانم احمدی، مشاور املاک در شوش هم اظهار میکند: مستاجر مجبوراست سال به سال خانه کوچکتر ویا یک محله پایینتر برود.
وی میافزاید: اینجا هم اجارهها سر به فلک کشیده است. خانههای قدیمی و بدون امکانات هم قیمتهای بالایی دارند. مردم دیگر توان پرداخت ندارند. بعضیها مجبور شدند بهحاشیه شهر یا حتی شهرستان کوچ کنند.
او ادامه میدهد: قدیمترها مستاجر ۱۰ سال در یک خانه میماند اما الان هر سال آن قدر اجارهها زیاد میشود که سال به سال مستاجر مجبور است به خانه کوچکتر و یا محله پایینتر برود؛ خلاصه که وضعیتی شده است.
جعفری، کارمند بانک و همسرش معلم با ۲ فرزند از مشکلات اجارهنشینی میگویند: ما ۱۰ساله در این خونهایم. پارسال ۶۰۰ میلیون رهن دادیم، امسال صاحبخونه گفته باید ۹۰۰ میلیون بدهیدکه با حقوق ما جور درنمی آید. دنبال خانه گشتیم اما همه جا گران است. تازه ما جزو خوبهای جامعه هستیم. دستمان بازاست و از بانک راحتتر وام میگیریم و یه جوری پول رهن خانه را تا حالا جور کردهایم منتها هرچی تلاش میکنیم تلاش و قدرت تورم از ما بیشتراست و نمیرسیم.
در واقع به همه چیز تورم گره خورده؛ از خرج مدرسه و کلاسهای فوق برنامه بچهها بگیرید تا خیلی چیزهای دیگر. موسوی، کارمند شرکت خصوصی و همسرش خانهدار با یک فرزند هم میگویند: ما تازه بچهدار شدهایم. یک خانه ۶۰ متری اجاره کردهایم با ۵۰۰ میلیون رهن. الان صاحبخانه گفته باید ۷۰۰ میلیون بدهید یا بروید.
موسوی میگوید: تازه ما تقریباً هیچ مهمانی هم نمیتوانیم در این خانه کوچک بگیریم و تمام مهمانیهای خانوادگی را هم به خارج از خانه و رستورانها منتقل کردهایم که این خود بار اضافهای به ما تحمیل میکند، اما چه کنیم. حالا که مجبوریم حداقل چند محله پایینتر برویم و مهم هم نیست میرویم اما برای سال بعد از همین امسال غصهمان گرفته است و باید فکری اساسی کنیم.
رضایی، بازنشسته و همسرش با سه فرزند، درباره وضعیت اجارهها میگویند: ما ۲۰ سال است که در این خانه ساکن هستیم. پارسال ۳۵۰ میلیون تومان رهن دادیم، امسال صاحبخانه گفته ۶۵۰ میلیون. با حقوق بازنشستگی نمیتوانیم این ارقام را تامین کنیم.
براساس گزارش بانک مرکزی در تیرماه ۱۴۰۳، متوسط قیمت هر متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران ۶/۸۷۴ میلیون ریال بوده که نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳/۱۴ درصد افزایش داشته است. همچنین، رشد نقطه به نقطه شاخص اجارهبها در تیرماه ۱۴۰۳ نسبت به ماه مشابه سال قبل در شهر تهران معادل ۹/۴۵ درصد بوده است. این آمارها نشاندهنده افزایش قابل توجه هزینههای اجارهنشینی در تهران هستند که فشار زیادی بر خانوادهها وارد میکند.
بازار اجاره مسکن در تهران به نقطهای رسیده که بسیاری از خانوادهها توان پرداخت اجارههای سنگین را ندارند. افزایش بیرویه قیمتها، نبود نظارت کافی و رفتارهای سودجویانه برخی افراد، شرایط را برای مستأجران سختتر کرده است.