به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، کشاورزی، به عنوان یکی از پرمصرفترین بخشها در ایران نیمهخشک، هر روز بیشتر در بحرانهای فرونشست زمین، خشکسالیهای پیاپی و کمبود شدید منابع آبی فرو میرود. این چالشها که ریشهای عمیق در ساختار اقتصادی و محیطزیستی کشور دارند، امروز بیش از همیشه نمایان شدهاند.
در سرزمینی که سالهاست سایه کمآبی و خشکسالی بر آن سنگینی میکند، کشاورزی نهتنها به عنوان حیاتیترین بخش تولیدی کشور، بلکه به عنوان یکی از عاملان و قربانیان بحرانهای محیطزیستی شناخته میشود. همزمان با روز جهانی کشاورز، نگاهی به وضعیت امروز این بخش در ایران، به خوبی نشان میدهد که فقدان برنامهریزی علمی، ضعف ساختارهای مدیریتی و استمرار روشهای سنتی آبیاری، چگونه این صنعت را به آستانه فروپاشی کشانده است.
در روز جهانی کشاورز، فرصتی دست داد تا با دکتر عبدالمجید شیخی، استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید بهشتی، درباره وضعیت کشاورزی ایران و روشهای نادرست مدیریت منابع آب گفتوگویی داشتیم که در ادامه می توانید بخوانید.
صادرات محصولات پرآب؛ اتلاف منابع ملی یا استراتژی اقتصادی؟
یکی از پرسشهای مطرحشده این است که با وجود بحران شدید کمآبی و بحران تامین آب، چرا ایران همچنان محصولات کشاورزی آببر را به حجم بالا صادر میکند؟ آیا این اقدام را میتوان بهعنوان صادرات آب و اتلاف منابع ملی قلمداد کرد؟
شیخی پاسخ داد: «جواب این سوال بله است. البته باید دقت کرد که سهم محصولات آببر به جز برنج که البته در منطقه شمال با توجه به متوسط بارندگی مشکل کمتری دارد، در کل بسیار پایین است. مثلاً کشت شالیزار در حدود ۵۰ هزار هکتار است که در مقابل ۱۶ میلیون هکتار زمین زیرکشت عدد ناچیزی است.»
او ادامه داد: «به جای کاهش قدرت تولید و تنوع محصولات، باید روشهای آببری محصولات آببر اصلاح شود. با استفاده از روشهای آبیاری نوین میتوان این مشکل را برطرف کرد. دولت قبلاً مصوبهای داشت که کشاورزان زمینهای خود را مجهز به تجهیزات آبیاری تحت فشار کنند؛ ۱۵ درصد هزینه توسط کشاورز و ۸۵ درصد توسط دولت تامین میشد.»
شیخی اشاره کرد که در سال گذشته پیشنهادی به مجلس ارائه شده که دولت کل هزینه را تامین کند و کشاورزان این ۱۵ درصد را پس از افزایش درآمد و صرفهجویی آب به صورت اقساطی بازپرداخت کنند. او تاکید کرد: «این راهحل بسیار خوبی است، اما اجرای کامل آن هنوز مشخص نیست.»
روشهای سنتی آبیاری، چالشهای پایدار
روشهای سنتی آبیاری که بیش از ۲۰ سال است مورد نقد است هنوز تغییر نکرده است، شیخی در این خصوص می گوید: «در حالی که روزانه شاهد فرونشست زمین هستیم و کل کشور از نظر اقلیمی نیمهخشک است، قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی داریم، اما ناقص و ناکارآمد است.»
وی به لزوم تدوین قانون مکملی تحت عنوان قانون تجمیع اراضی خرد شده اشاره کرد که بتواند زمینهای خرد شده را تجمیع کند تا هزینههای تجهیز آبیاری نوین به صرفهتر شود و از اقتصاد مقیاس بهره برده شود.
وزارت جهاد کشاورزی و چالشهای مدیریتی
وزارت جهاد کشاورزی در طی سالها شاهد تغییرات مدیریتی زیادی بوده اما هیچ گام مؤثری برای حل بحران کمآبی برنداشته است. شیخ در خصوص مدیریت در وزارت جهاد کشاورزی اینگونه گفت: « اول، فقدان قوانین جامع و کارآمد؛ دوم، ضعف اجرایی و قطع ارتباط بین پنج حلقه اصلی نظام کشاورزی؛ یعنی بخش تحقیقات، آموزش، اجرا، ترویج و بهرهبرداران مشکل است.»
او تاکید کرد که معاونت ترویج در وزارت جهاد کشاورزی که نقش حیاتی دارد، حذف شده است و این موضوع ناشی از شعار کوچکسازی دولت و کمبود منابع مالی است و افزود : «ما دچار یک نظام اداری ناکارآمد و کند شدهایم، که حتی تحولات اداری گذشته نیز به علت ضعف اجرایی و جهل نسبت به نیاز واقعی در نیروی انسانی ناکام مانده است.»
نیاز به نیروهای جهادی و علمی برای تحول کشاورزی
شیخی با اشاره به اهمیت نیروی انسانی در تحول اداری و کشاورزی گفت: «نیروهای جهادی علمی و پرکار برای اجرای واقعی اصلاحات لازم است. بدون نیروی علمی جهادی که واقعاً به میدان وارد شود، تحول امکانپذیر نیست.»
او به تجربه خود در جهاد سازندگی اشاره کرد و گفت: «اعضای هیئت علمی جهاد سازندگی کارهای جهادی انجام میدادند، اما این روحیه باید امروز هم زنده شود.»
خودکفایی در کشاورزی؛ واقعیت یا توهم؟
یکی از مشکلاتی که در کشور وجود دارد این است که مدیران می خواهند در همه بخش های کشاورزی خودکفا شوند این در حالی است که کشور ایران نیمه خشک است و حال با بحران کمبود آب هم مواجه است . اما شیخی معتقد است که ایران به دنبال خودکفایی کامل در همه محصولات کشاورزی نبوده است، بلکه هدف تامین امنیت غذایی است. او گفت: «باید قبول کنیم که در برخی محصولات مانند هندوانه ممکن است مازاد تولید داشته باشیم و صادر کنیم، اما این بدان معنا نیست که تمام محصولات باید خودکفا باشیم.»
او همچنین به اهمیت الگوی کشت و برنامهریزی سرزمینی اشاره کرد و گفت: «متاسفانه ارتباط بین بخشهای مختلف کشاورزی قطع است و کشاورزان برنامه کشت خود را به صورت یکپارچه دریافت نمیکنند.»
امنیت غذایی؛ تهدید یا فرصت؟
شیخی تاکید کرد که امنیت غذایی خط قرمز است و نمیتوان با آن شوخی کرد، به خصوص در شرایطی که کشور با تهدیدات منطقهای و محاصرههای احتمالی مواجه است. «اگر واردات غلات قطع شود، امکان گرسنگی وجود دارد. بنابراین باید خودمان بتوانیم منابع غذایی را تامین کنیم.»
راهکارهای عملی؛ اصلاح الگوهای آب و کشت
او به نیاز مبرم اصلاح الگوهای آب، کشت و مدیریت سرزمینی اشاره کرد و گفت: «باید الگوی کشت و نظام تولید، توزیع و ذخیرهسازی آب را تعریف کنیم و بر اساس آن اصلاحات انجام دهیم.»
شیخی افزود که طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری میتوانند تبخیر آب را به شدت کاهش دهند و رطوبت خاک را بالا ببرند که در نهایت به بهبود بهرهوری آب در کشاورزی منجر میشود.
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برای تامین آب
او اشاره کرد که اگر در گذشته از گازهای مشعلهای نفت برای تامین انرژی آبشیرینکنها در کنار خلیج فارس استفاده میشد، بخش عمدهای از مشکل آب قابل حل بود. «امروزه میتوانیم از انرژی خورشیدی و بادی به عنوان منابع پایدار برای تامین آب و کشاورزی استفاده کنیم.»
آنچه از سخنان دکتر شیخی برمیآید، این است که راه نجات کشاورزی ایران نه در توهم خودکفایی مطلق، بلکه در بازنگری علمی و بومیسازی الگوهای کشت، اصلاح مدیریت منابع آب، و بازتعریف نقش دولت در حمایت عملی و هوشمندانه از کشاورزان نهفته است. آینده کشاورزی در ایران به بازگشت به گذشتهای جهادی و علمی نیاز دارد؛ گذشتهای که در آن، نیروی انسانی آگاه و متعهد، بهجای ساختارهای فربه و ناکارآمد اداری، نقش اول را ایفا میکرد. اگر امروز نتوانیم الگوی بهرهوری منابع را اصلاح کنیم، فردا شاید دیگر آبی برای کشاورزی نمانده باشد.