به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مرکز آمار ایران در تازه‌ترین گزارش خود از وضعیت بازار کار در سال ۱۴۰۳، اعلام کرده است که نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیشتر، معادل ۷.۶ درصد است که نسبت به سال ۱۴۰۲، ۰.۵ درصد کاهش داشته است. این آمار حکایت از بهبود نسبی وضعیت اشتغال دارد، اما آیا این عدد واقعی و نشان‌دهنده وضعیت واقعی بازار کار کشور است؟

برای پاسخ به این سوال، به سراغ نظرات کارشناسان و پژوهشگران اجتماعی رفته‌ایم. مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، نگاه متفاوتی به این آمار دارد و به نحوه تعریف «شاغل» از سوی مرکز آمار و وزارت کار انتقاد می‌کند.

تعریف گسترده «شاغل»؛ چرا آمار بیکاری پایین به نظر می‌رسد؟

مرتضی کیارسی توضیح می‌دهد که مرکز آمار ایران از تعریفی استفاده می‌کند که بر اساس استانداردهای بین‌المللی است اما با واقعیت اجتماعی کشور تناسب ندارد. بر اساس این تعریف، فردی که در طول یک هفته پیش از آمارگیری فقط یک ساعت کار کرده باشد، شاغل محسوب می‌شود. حتی اگر این فعالیت، بدون دریافت مزد و برای یکی از اعضای خانواده باشد یا فرد به دلایل اقتصادی مانند رکود کاری یا فصل غیرکاری، کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کند، شاغل به شمار می‌رود. کارآموزانی که در دوره کارآموزی فعالیت مرتبط دارند و سربازان وظیفه نیز جزو شاغلان محسوب می‌شوند.

واقعیت تلخ بازار کار؛ شغل نیست، فقط فعالیت ثبت شده است

به گفته این پژوهشگر، بر اساس این تعریف، فرقی نمی‌کند که شما با مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه دولتی، روزانه فقط چند ساعت لبو یا گلیم بفروشید، یا چند ساعت در تاکسی اینترنتی مشغول به کار باشید؛ در هر حال در آمار، «شاغل» محسوب می‌شوید. موضوع مهم‌تر اینکه، هیچ توجهی به تناسب این فعالیت‌ها با تخصص، دریافت مزد واقعی، یا پوشش بیمه‌ای نمی‌شود.

کیارسی می‌گوید: «احتمالا اکنون متوجه می‌شوید چرا آمار رسمی بیکاری اینقدر پایین است و واقعیت بازار کار چه تفاوتی با این ارقام دارد.»

این نحوه تعریف گسترده و سطحی از شاغل بودن، موجب می‌شود که نرخ بیکاری پایین‌تر از واقعیت اعلام شود و مشکلات واقعی اشتغال پنهان بماند. در حالی که بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده در ایران یا در مشاغل غیررسمی با ساعت‌های کاری بسیار پایین و درآمدهای ناچیز به سر می‌برند، یا حتی ناچار به فعالیت‌های نیمه‌وقت و موقت هستند، آمار رسمی تصویری متفاوت و به ظاهر بهتر ارائه می‌دهد.

برای رسیدن به تصویری واقعی‌تر و قابل اتکا از وضعیت بازار کار، لازم است تعاریف و معیارهای آماری بازنگری شود و وضعیت اشتغال غیررسمی، کیفیت شغل، تناسب تخصص و درآمد و بیمه نیز در محاسبات لحاظ گردد.